مرگ این طلسم، شلیک لازم داشت

پژمان راهبر

علی دایی اشک می‌ریخت و علیرضا حقیقی با یک مامور گلاویز شده بود. این طرف استقلالی‌ها علیه مدیرعامل و سرمربی تیمشان شعار می‌دادند و در لابه‌لای آنها عده‌ای مخالف مورد هجوم قرار می‌گرفتند. این یک پایان‌بندی منطقی و تمام نما برای مسابقه‌ای بود که مثل اکثر داربی‌های قبلی با کمترین کیفیت فنی به پایان رسید. ۱. قهرمان پسندها: همه آنهایی که علاقه‌مند به پایان تساوی‌ها بودند،‌ فقط پیروزی تیم خودشان را می‌خواستند به همین دلیل هم تا داور سوت پایان را زد، صمد مرفاوی مورد حمله هواداران قرار گرفت. واقعیت این است که طرفداران فوتبال در ایران اینچنین‌اند. چیزی که دایی در پایان بازی گفت‌ کاملا درست بود ... البته که استقلال تیم خوبی نیست، اما اگر این بازی با برد الابختکی آبی‌ها به پایان می‌رسید،‌ صمد بهترین مربی دنیا نبود؟

۲. عروسی به هم زن‌ها: سیدمهدی سیدصالحی عظیم‌ترین بخت گلزنی این مسابقه را مثل یک بازیکن آماتور به دست‌های دروازه‌بان کوبید و بلافاصله برای دیدن تصویر خودش روی اسکوربورد به سمت آن چرخید. این موقعیتی بود که می‌توانست همه چیز این بازی را تغییر بدهد. اصولا فرق بازیکن بزرگ و متوسط در این لحظات مشخص می‌شود.

۳. کلیشه قورت داده‌ها: افشین پیروانی و علیرضا منصوریان دو کارشناس فنی این بازی تحلیل خود را اینچنین آغاز کردند. این بازی شرایط خاص خودش را دارد!‌ هر چه حمیدرضا صدر سعی می‌کرد حرف‌های به درد بخور و جذاب به زبان بیاورد،‌ این دو به دنبال کلمات کلیشه‌ای و نکات هزاربار گفته شده بودند. از جمله اینکه دولت به استقلال و پرسپولیس توجه نمی‌کند و هر وقت این دو تیم خوب بودند تیم ملی خوب بوده ....

۴. بد دهان‌ها: دعوای لفظی و نسبتا‌ فیزیکی شیث رضایی و علیرضا حقیقی، یکی از صحنه‌های بسیار زشت بازی بود که مشخص نشد چرا داور مسابقه برای جریمه این دو وارد عمل نشد. بدترین لحظه زمانی بود که شیث بعد از آنکه کریم او را از حقیقی جدا کرد، با کلماتی قابل لب‌خوانی درباره یک عزیز دروازه‌بان جوان تیمش جمله بسیار کثیفی را به زبان آورد. اینجاست که باید یک باشگاه ورزشی، وجه فرهنگی خود را به نمایش بگذارد.

۵. گمشده‌ها: از محسن خلیلی هیچ خبری نبود. سیاوش اکبرپور هم به جز چند حرکت در ابتدای بازی اثری از خود باقی نگذاشت. فابیو جانو اریو هم چیز خاصی از خود نشان نداد. آرش برهانی و مجتبی زارع دو بازیکن تعویضی هم چنین بودند.

۶. پراشتباه‌ها: عادل کلاه‌کج به تنهایی نصف توپ‌های پرسپولیس را تقدیم حریف کرد. همتای او حسین کاظمی هم دست کمی از او نداشت. همین‌طور حسین بادامکی و البته مدافعان هر دو تیم ...

۷. آرپی‌جی‌زن: بعد از ۶ تساوی، شکست این طلسم عجیب و غریب به یک شلیک قاطع احتیاج داشت. کاری که کریم باقری در این بازی انجام داد، عوض همه نمایش ضعیفش را درآورد و نشان داد که شوت در فوتبال امروز چه اسلحه به درد بخوری است.

۸. با خداها: فرهاد مجیدی بعد از گلزنی واکنش عجیب و غریبی از خود نشان داد و سپس دست‌ها را به آسمان برد و خدا را نشان داد و به این وسیله شکرگزاری کرد. بعد از گل دوم پرسپولیس هم این عادل کلاه‌کج بود که واکنش مشابهی را از خود نشان داد. او دو زانو روی زمین نشست و با دو دست رو به آسمان کرد.

۹. هولیگان‌ها: هواداران پرسپولیس که پس از این پیروزی با جشن و پایکوبی قصد ترک ورزشگاه را داشتند در محوطه داخلی ورزشگاه با هواداران استقلال روبه‌رو شدند که این رویارویی به درگیری فیزیکی ختم شد. تعدادی از هواداران استقلال که از این شکست ناراحت شده بودند به سمت هواداران پرسپولیس حمله کرده و درگیری جدی شد. تعدادی از درگیرشوندگان چاقو در دست داشتند. همین موضوع باعث شد که ماموران حراست و یگان ویژه که مسوولیت امنیت کنار زمین را داشتند یکباره به بیرون آمده و از شدت درگیری‌ها جلوگیری کنند.