نقدی بر رویکرد برخی پیشکسوتان فوتبال ایران
بگذارید نفس بکشیم!
بعد از شکست پرسپولیس برابر السد قطر در هفته سوم مرحله گروهی لیگ نخبگان آسیا، مصاحبهای از حمید درخشان منتشر شد که طی آن، این پیشکسوت سرخپوشان علیه سرمربی اسپانیایی تیم موضع گرفته بود.
جملاتی که به نقل از درخشان منتشر شد، چنین مضمونی داشت: «گاریدو این کاره نیست و به درد پرسپولیس نمیخورد. من را با ۹ امتیاز آسیایی اخراج کردند، اما الان کسی نمیگوید گاریدو فقط یک امتیاز در آسیا گرفته.» طبیعتا باید زمان بدهیم تا عیار سرمربی اسپانیایی پرسپولیس مشخص شود، اما از آنجا که درخشان پای مقایسه با خودش را وسط میکشد، روشن میشود که نگاهش به عملکرد گاریدو آنقدرها مستقل نیست.
بله، حمیدخان سال ۹۳ در مقطعی سرمربی پرسپولیس بود. تیم او البته در آسیا ۶ امتیاز گرفت، نه ۹ امتیاز. پرسپولیس در آن زمان با هدایت حمیدخان، بنیادکار ازبکستان و لخویا قطر را برد، اما با ۳ گل برابر النصر عربستان شکست خورد؛ مگر اینکه درخشان چنین باختی را هم در زمره بردهایش به شمار آورده باشد! بخش فاجعهبارتر ماجرا اما نتایج درخشان در لیگ برتر بود؛ جایی که او پشت سر هم ناکام میماند و قرمزها پله به پله پایینتر میرفتند. پرسپولیس درخشان حتی نتوانست نفت مسجدسلیمان و ملوان ۱۰ نفره را هم ببرد. شکست این تیم برابر ملوان در حالی اتفاق افتاد که در پی اخراج دروازهبان تیم شمالی، مازیار زارع درون دروازه ایستاده بود، اما باز هم تیم درخشان نبرد! با چنین کارنامهای واقعا چطور میشود علیه سرمربی فعلی تیم موضع گرفت؟
بامزهتر اینکه یکی مثل درخشان از سال ۹۳ تا ۱۴۰۳، یک دهه کامل منتظر ماند تا وضع پرسپولیس کمی خراب شود و بتواند این حرفها را بزند، اما نه برانکو، نه یحیی گلمحمدی و نه حتی اوسمار ویرا این مجال را به او ندادند. حتی همین حالا که او به بهانه تزلزل آسیایی پرسپولیس صاحب موقعیت شده، وضع قرمزها در لیگ برتر چندان بد نیست و در لیگ نخبگان هم آنها با وجود شکست برابر الاهلی عربستان و السد قطر، فوتبال خوبی بازی کردند. وقتی یک پیشکسوت در این شرایط به تیمش میتازد، آیا میتوان او را به حب و بغض متهم نکرد؟
فقط هم درخشان و پرسپولیسیها نیستند؛ چه اینکه از آن سو هم مواضع برخی پیشکسوتان استقلال علیه موسیمانه تازهوارد موجب حیرت و شگفتی شد. در این چند روز تعداد قابل توجهی از پیشکسوتان استقلال علیه موسیمانه موضع گرفتند و عجیب آنکه استدلال اغلب آنها فقط یک چیز بود؛ مگر آفریقا میتواند مربی خوب داشته باشد؟ همینقدر کلی و کلیشهای. این در حالی است که اتفاقا موسیمانه کارنامه پرباری دارد و در کل هم بعید به نظر میرسد فوتبالی که خودش دهها سال است دستاورد قابل اعتنای بینالمللی نداشته، در جایگاهی باشد که فوتبال آفریقا را به سطح کیفی پایین متهم کند!
این فقط نقد مواضع چند پیشکسوت نیست؛ نکوهش جریانی است که تریبون دارد، اما به جای استفاده از آن در مسیر کمک به فوتبال ایران، محتوای مسموم تولید میکند. این روند طی سالهای اخیر بیشتر در استقلال و کمتر در پرسپولیس دیده شده است، اما بهطور کلی پدیده خوشایندی نیست. اصلا به فرض که گاریدو و موسیمانه مربیان خوبی نیستند؛ دستکم زمان بدهید تا امتحانشان را پس بدهند. وقتی برای جذبشان زمان صرف شده و هزینه صورت گرفته، این حملات چه سودی میتواند داشته باشد؟