رسانه‌ها و نیز اطرافیان آقایی‌پور در این مدت او را به همه تیم‌های ممکن لینک کردند و شاید فقط بارسلونا و منچسترسیتی از قلم افتاد! در نهایت در شرایطی که رسانه‌های روسی از حضور این تیم در اورنبورگ خبر دادند و به نظر می‌رسید ماجرا تمام شده است، خبر رسید او دوباره با استقلال تهران به توافق رسیده و برای فصل آینده پیراهن آبی‌پوشان پایتخت را به تن خواهد کرد. باز هم اما این پایان کار نبود و گفته شد پیشنهادهای داخلی دیگری هم برای آقایی‌پور رسیده؛ یک داستان کشدار خسته‌کننده! نمی‌دانیم، شاید الان که شما این مطلب را می‌خوانید بالاخره تکلیف این بازیکن روشن شده و او با پیراهن تیم جدیدش عکس یادگاری انداخته باشد، اما روندی که این مدت برای آقایی‌پور طی شد بسیار شبیه به برخی بازیکنان دیگر این سالیان است که ناگهان چهره شدند، در جلد بمب نقل‌وانتقالات فرو رفتند و در نهایت عملکردشان توقعات را برآورده نکرد. تا دل‌تان بخواهد مثال فراوان است؛ از سعید صادقی تا امین قاسمی‌نژاد و سال‌های قبل از آن هم امثال احمد آل‌نعمه و صابر میرقربانی. حقیقت آن است که وقتی هیاهو زیاد می‌شود، هم انتظارات از بازیکن بالا می‌رود و هم خود او در فضایی موهوم قرار می‌گیرد که نسبتی با توانایی‌هایش ندارد و در نتیجه زمین می‌خورد. امیدواریم این تجربه تلخ برای آقایی‌پور تکرار نشود؛ حالا به هر تیمی که رفت.