کسی از سرنوشت این سه ماجرا خبر دارد؟
جنجالهای فراموششده
کفش طلای دیاباته
شیخ دیاباته با بهثمر رساندن ۱۵گل، عنوان آقای گلی لیگ نوزدهم را بهدست آورد. مطابق معمول سازمان لیگ پیش از شروع فصل جدید باید مراسمی ترتیب میداد و کفش طلا را به مهاجم استقلال تقدیم میکرد. مراسم تقدیر از برترینهای فصل گذشته، معمولا همزمان با قرعهکشی مسابقات فصل جدید برگزار میشد، اما این بار بهدلیل شیوع ویروس کرونا و برگزارنشدن مراسم حضوری، برنامه عوض شد. در نهایت هم گفتند کفش طلا را در زمانی مناسب به دیاباته تقدیم میکنند. آن اوایل هواداران استقلال فشار زیادی میآوردند و خواهان تقدیم جایزه بودند، اما بعد از مدتی تبوتاب آنها هم خوابید. جالب است که حتی فصل جاری مسابقات لیگ برتر هم در شرف پایان است، اما خبری از اهدای جایزه شیخ نیست. شاید هم دیاباته به همین دلیل دلسرد شده و امسال در مجموع عملکرد بسیار ضعیفی ارائه داده است!
کودکی که تیمش را نفروخت
دو ماه پیش انتشار فیلمی از آزار یک کودک هوادار استقلال حسابی فضای مجازی را بههم ریخت. در ویدئوی موردنظر، این کودک از سوی دو نفر تحت فشار قرار گرفت و آنها از او میخواستند علیه استقلال شعار دهد، اما پسر کمسال قبول نکرد و گفت: «من تیمم را نمیفروشم.» این جمله او در شبکههای اجتماعی تبدیل به هشتگ شد، موج بزرگی راه افتاد و آزارگران هم بهسرعت شناسایی شدند؛ هرچند گفته شد نسبت فامیلی با بچه داشتند. حالا همه اینها به کنار؛ چند روز بعد کودک متعصب استقلالی که بعدا فهمیدیم اسمش «محمدمهدی بخشی» است، یک خبر خوب شنید؛ اینکه ظرف دو، سه هفته آینده میتواند به عضویت تیمهای پایه استقلال دربیاید. این تصمیم کمی احساسی و پوپولیستی بهنظر میرسید و خیلیها پرسیدند مگر میشود صرفا به خاطر یک فیلم، بدون تست فنی بازیکن جذب کرد. فارغ از همه اینها با گذشت دو ماه از آن ماجرا خبری از حضور آقای بخشی کوچک در تهران نیست. آیا مدیران استقلال داستان را فراموش کردهاند؟ یعنی میخواهید بگویید باز هم مدیران ایرانی در فضای احساسی وعدهای دادهاند که موقع عمل فراموشش کردهاند؟ فراموش نکنید در این سالها کودکان کمسال دیگری هم بودهاند که قربانی این ژستهای پوپولیستی شدهاند. زمانی یک کودک ۱۰ ساله اردبیلی با انتشار کلیپهایش به مسی ایرانی شهرت یافت و مدیران وقت باشگاه پرسپولیس با او قرارداد ۱۰ ساله بستند، اما ۱۰ روز بعد همه چیز از یادشان رفت! امیدواریم چنین ضربههایی به بچههای طفل معصوم نخورد. آنها ابزار خوبی برای خبرسازی و جلب توجه از سوی مدیران نیستند. یا وعده خاصی ندهید یا اگر وعده میدهید حتما به آن عمل کنید. بچهها روحیه آسیبپذیر و شکنندهای دارند. خدا را خوش نمیآید با احساسات و عواطف این قشر به خاطر چهار روز در کانون توجه بودن و لایک خوردن، بازی کنیم. ما باز هم پیگیر سرنوشت آن کودک خواهیم بود.
بازیکن غیرمجاز آکادمی کیا
از اواخر اسفند سال گذشته بحث استفاده آکادمی کیا از یک بازیکن صغرسنی و غیرمجاز حسابی داغ شد. اسم این بازیکن محمدرضا طاهر اسماعیل بود و در موردش گفته شد با ارائه مدارک برادرش، بهصورت غیرقانونی و خارج از محدوده سنی در مسابقات حاضر شده است. چند تیم به همین دلیل از آکادمی کیا به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال شکایت کردند و همین مساله باعث شد ضمن محکومیت آکادمی، قهرمانی این تیم در رده نوجوانان هم پس گرفته شود. فارغ از اینکه آیا واقعا آکادمی کیا تخلفی داشته یا نه، این مجموعه درحال خدمترسانی به فوتبال پایه و تربیت آیندهسازان کشور است. این کار را اسطورهای مثل مهدی مهدویکیا بیمزد و منت انجام میدهد؛ هرچند اگر تخلفی در کار باشد، با او هم مثل هر شهروند عادی دیگر باید برخورد صورت بگیرد. برای مهدویکیا اعلام این حکم جنبه حیثیتی پیدا کرد و او که مدعی بود فدراسیون بدون انجام آزمایشهای پزشکی لازم رای داده، به استیناف شکایت کرد. خلاصه دردسرتان ندهیم؛ حکم اولیه علیه آکادمی کیا ۳۱فروردین صادر شد. مهدویکیا ۶اردیبهشت در یک برنامه تلویزیونی بهشدت به موضوع اعتراض کرد و از جریان یافتن پرونده در استیناف خبر داد. جلسه نهایی استیناف هم ۲۸اردیبهشت برگزار و مقرر شد نتیجه طی «چند روز آینده» اعلام شود، اما با گذشت دو ماه، خبری نیست که نیست.