نقدی بر فضای فرهنگی فوتبال ایران
جنگ مبتذل مظلومنماها!
این جابهجایی ناموفق، در نقش کاتالیزور تنشهای فوتبال ایران عمل کرد و کار را به جایی رساند که ناشایستترین تجمع سالیان اخیر هواداران فوتبال، در مقابل ساختمان باشگاه استقلال شکل گرفت. رفتار و حرکات برخی شرکتکنندگان در این تجمع اعتراضی، آنقدر زشت و زننده بود که به وضوح روند اضمحلال فرهنگی در فوتبال ایران را نشان میداد. این مردم اما مقصر نیستند، چرا که آب از سرچشمه گلآلود است. تقصیرکار واقعی، آن مدیر باشگاه است که تصور میکند شغلش اتهام زدن به باشگاههای رقیب و توهین و تحریک هواداران است.این روزها از صبح تا شب میتوان اخبار مربوط به این بد اخلاقیها را در فضای رسانهای رصد کرد. همه سایتها و صفحات پر شدهاند از خبرهایی مثل حمله این به آن، مصاحبه تند آن یکی علیه این یکی، طعنه مدیر فلان تیم به بهمان باشگاه... مسابقه نفرتی بر پا شده که بازنده اصلیاش «اخلاق» است. نگاه کنید به این فوتبال و ببینید جز جنگ اعصاب چه از آن به جا مانده است؟ همه جای دنیا علاوه بر اینکه از فوتبال لذت میبرند، به کمک آن تولید ثروت و اشتغال میکنند. در ایران اما کاملا بر عکس است؛ اموال دولتی از بین میرود، پولی حاصل نمیشود و فقط هر روز شاهد کشمکش و دعوا بین باشگاههای مختلف هستیم؛ تنشی که مدام مبتذلتر میشود.
فقط به عنوان یکی از هزار مثال، توجه کنید به توییت بیمحتوای مدیر روابط عمومی سپاهان علیه مدیرعامل پرسپولیس که در خبرگزاریهای رسمی هم بازتاب یافت: «خدا را شکر که بعد از افت فشار روی صندلی عقب، سرم تقویتی دریافت کردند و سقف قرارداد تیمشان بالا رفت.» این توییت را مدیر تیمی زده که همین دیروز بازیکن جدیدش یعنی رضا شکاری گفته تنها رقم رضایتنامه او ۱۵ میلیارد تومان بوده است، باشگاهی که بنا به اعلام رسانههای پرتغالی رضایتنامه پیام نیازمند را به قیمت یک میلیون یورو از پورتیموننزه دریافت کرده، اما به بقیه طعنه سقف قراردادی میزند! داستان پرسپولیس و استقلال هم همین است. بعد از منتفی شدن حضور بیرانوند در استقلال، جواد نکونام و روزبه چشمی مشخصا علیه پرسپولیس مصاحبه کردند و دیروز هم مدیر رسانهای سرخپوشان با طعنه به تجمع هواداران استقلال نوشت: «فصل جدید سریال ننه من غریبم دوباره شروع شده، آن هم بعد از دادن پیشنهاد ۱۲۰ میلیاردی. خیلی جالبید به خدا.» بابت بازنشر این کلمات خیلی عذر میخواهیم، اما برای تصویر کردن فضایی که از آن حرف میزنیم، راه دیگری نیست. خلاصه که این، فوتبال ایران است؛ از معدود سرگرمیهای ارزان باقیمانده برای مردم که همان هم به جای انبساط خاطر، مایه عذاب شده است.