سرگیـجه آبـی!
کسي ميداند در استقلال چه خبر است؟
در نظر داشته باشید ریکاردو ساپینتو به عنوان یک مربی، آنقدر زبر و زرنگ بود که از مدتها پیش از پایان فصل قرارومدارهایش را با باشگاه آپوئل قبرس گذاشت و زمانی که دید آبی از استقلال گرم نمیشود، قراردادش را بهطور رسمی امضا کرد. از این سو اما باشگاه بزرگ و پرهوادار ایرانی دست روی دست گذاشت و تازه بعد از انتشار تصاویر ساپینتو در قبرس، یادش افتاد که باید مربی انتخاب کند. از اینجا به بعد، سیر پرشتابی از اتفاقات حیرتانگیز رخ داد. مدیران استقلال ابتدا لوپز کارو اسپانیایی را به تهران کشاندند و مذاکراتی با این مربی ترتیب دادند که از اول هم روشن بود به جایی نخواهد رسید. کارو چهار سال بیکار بوده و روشن بود که مذاکره با او صرفا جنبه نمایشی دارد؛ آنقدر آشکار که همزمان با حضور مرد اسپانیایی در تهران، وزیر ورزش مدعی شد استقلال گزینه داخلی دارد! بعد هم که کارو را فرستادند رفت و به صراحت گفتند سرمربی استقلال ایرانی است. آبیها خودشان روز شنبه را به عنوان زمان معرفی سرمربی جدید برگزیدند و حتی در ساعات اولیه این روز علی امیری، معاون باشگاه هم بر این مهم تاکید کرد، اما ظهر شنبه حجت کریمی، سرپرست باشگاه با انتشار پیامی در فضای مجازی از هواداران فرصت بیشتر خواست!
وقتی یک باشگاه تا این حد آشفته عمل میکند، بستر مناسبی برای رشد شایعات به وجود میآید. این اتفاق در استقلال رخ داده است. گفته میشود گزینه نهایی آنها جواد نکونام بوده، اما او به دلایلی اجازه کار در استقلال را ندارد. هیچکس این زمزمههای غیررسمی را تایید یا تکذیب نمیکند و اگر درست است، هیچکس نمیگوید مشکل نکونام چیست. همزمان از احتمال انتخاب محمد ربیعی، سرمربی فصل قبل مس رفسنجان سخن به میان آمده و البته برخی نیز عقیده دارند مدیران استقلال به صورت پنهانی دنبال توافق با سرمربی خارجی هستند! این، چکیدهای از وضع بغرنج آبیهاست؛ کلاف سردرگمی که اصلا معلوم نیست سررشتهاش کجاست. بهطور حتم استقلال به زودی سرمربی بعدیاش را معرفی خواهد کرد و اینطور نیست که نیمکت آبیها خالی بماند، اما شکل مذاکره و انتخاب و معرفی کادرفنی طوری است که در آینده هم میتواند التهاب ایجاد کند. به عنوان مثال کسی در این باشگاه بهطور شفاف در مورد جواد نکونام حرف نمیزند. در این شرایط اگر فردا جواد سرمربی آبیها نشود و این تیم ناکام بماند، هیچ عجیب نیست که برخی هواداران دست به گلایه بزنند و بگویند: «نگذاشتند ما موفق شویم.» بذری که امروز با این آشفتگی کاشته میشود، فردا ثمری غیر از جنجال و پریشانی نخواهد داشت.