مهاجرت یک سرمایه دیگر
حیدری در بخشی از این مصاحبه میگوید: «خیلیها فکر میکنند من اینجا راحتترم و وقت آزاد بیشتری دارم در حالی که اینطور نیست. وقتی آدم میرود زندگی از تعادل خارج میشود. آنجا دیگر علیرضا حیدری نیستم و نمیتوانم با این اسم زندگی کنم. باید یکسری موضوعات را جا بیندازم که شرایطم درست شود؛ داستان مهاجرت این است. شاید بعدها برگردم اما الان باید آنجا شرایطی را برای خانواده و خودم مهیا کنم و چیزهایی یاد بگیرم که قبلا یاد نگرفتم.» این بخش از مصاحبه حیدری هم جالب است: «من اکراه دارم پول از ایران ببرم، یعنی از نظر اعتقادی درست نمیدانم پولی را که در ایران درآوردم آنجا خرج کنم. فکر میکنم این پول باید در خود ایران خرج شود. پول عمدهای هم با خودم نبردم، در حد معمولی. باورم این است که باید دوباره آنجا بسازم و پول دربیاورم.»
این هم یک بخش معنادار از اظهارات او در مورد علیرضا دبیر، رئیس فعلی فدراسیون کشتی: «فکر میکنم دبیر برای این کار خوب باشد. کسی باید رئیس فدراسیون شود که ساختار جامعه ما را خوب بشناسد؛ روابط و ضوابط را هم درک کرده و هم بلد باشد. البته خیلی هم ضوابطی نیست و روابط پررنگتر است و دبیر آنها را میشناسد. دبیر باید جاهایی، در یک فضاهایی بیشتر دقت کند که از جنس اجتماعی است، البته او خوب هم کار کرده و روش رابطه برقرار کردن با این نوع مدیریت را بلد است. من جنسِ این روابط نیستم. نمیخواهم روی آن اسم هوشمندی بگذارم، اما او برای این جریان ساخته شده و امروز هم مدیریت جامعه ما از همین جنس است. من این شکلی بلد نیستم.»