ناگهان نکونام

جواد نکونام مربی محترم و موفقی است که با فولاد یک جام حذفی و یک سوپرجام برده؛ دستش هم درد نکند و مرور زمان ثابت خواهد کرد سقف توانایی‌هایش کجاست. با این حال، اینکه در این مقطع نکونام به عنوان سرمربی تیم ملی در نظر گرفته شود خیلی جای بحث دارد. پرسش اینجاست که مگر ما برای تیم ملی فوتبال کشورمان ناچار به انتخاب‌های دم دستی هستیم؟ چرا یا باید کی‌روش و برانکو را برگردانیم، یا سراغ جواد نکونام و امیر قلعه‌نویی برویم؟ حالا در مقطع فعلی به بهانه کمبود زمان انتخاب کی‌روش را توجیه کردند، اما برای پس از آن چه؟ مگر این همه مربی خوب بیکار در جهان نداریم؟ چرا از حالا نیمکت تیم ملی را باید به نام آدمی کرد که به هر حال هنوز محک جدی و بزرگی نخورده و در مورد او اجماع وجود ندارد؟ کافی است به یاد بیاوریم همین دو ماه پیش که قرار بود استقلالی‌ها سرمربی جدید انتخاب کنند و از نکونام به عنوان گزینه اصلی آنها نام برده می‌شد، بسیاری از هواداران این تیم در شبکه‌های اجتماعی به تندی علیه او موضع گرفتند و تصمیم باشگاه را عوض کردند. مصطفی آجورلو، مدیرعامل باشگاه استقلال در مراسم معارفه ریکاردو ساپینتو به صراحت و با لحنی گلایه‌آمیز گفت: «ما یک مربی ایرانی در نظر داشتیم، اما اجازه ندادند با او همکاری کنیم.» عقیده نداریم موضع منفی هواداران استقلال لزوما صحیح بوده است، اما پرسش اینجاست که وقتی یک نفر برای هدایت یکی از تیم‌های مهم باشگاهی مقبولیت کافی ندارد، چرا و چطور قرار است او را روی نیمکت تیم ملی مملکت بنشانیم؟

البته که قهرمانی در جام حذفی دستاورد خوبی است، اما به یاد داشته باشید آخرین مربی قهرمان حذفی در ایران ساکت الهامی بوده است؛ خب چرا او را به کارلوس کی‌روش اضافه نمی‌کنید تا کارآموزی‌اش را بگذراند و بعد از مدتی سرمربی تیم ملی شود؟! نکو به عنوان رکورددار بازی ملی در فوتبال ایران حتما قابل احترام است، اما عالم مربیگری کاملا متفاوت است که اگر نبود، امروز یکی مثل علی کریمی در خانه نمی‌نشست. همین حالا چند نفر از نمایش‌های تیم نکونام لذت می‌برند؟ در نقطه مقابل چند نفر از حواشی عجیب و غریب نیمکت او به ستوه آمده‌اند؟ در مجموع امثال نکونام حالا حالاها باید به کوشش و خطای خود ادامه بدهند و در شرایط مناسب، اگر شایستگی‌اش را داشتند هدایت تیم ملی را بپذیرند؛ این‌طوری هم به سود فوتبال ملی است و هم خودشان نمی‌سوزند و از بین نمی‌روند.