داستان «عادل» اینقدرها پیچیده نیست!
بنابراین عجیب نیست که این روزها بیش از هر زمان دیگری در رسانهها و شبکههای اجتماعی اسم و عکس عادل را میبینیم. گزارشهای زیادی هم در مورد رایزنی با مسوولان سیاسی برای بازگشت او وجود دارد. بعد از حدود سه سال، هنوز دلایل غیبت فردوسیپور در تلویزیون مشخص نشده و کسی هم در این مورد به افکار عمومی توضیح نمیدهد. با این حال باور کنید داستان عادل فردوسیپور آنقدرها هم پیچیده نیست. مردم دوستش دارند و او هم آدمی بوده که همیشه در چارچوب و مختصات اصول صداوسیما کار کرده است. چطور کسی را که بارها و بارها خودش را «فرزند رسانه ملی» دانسته و حتی بابت این تعبیر مورد ملامت منتقدان تندرو قرار گرفته را اینطور بیرحمانه طرد میکنید؟ به کدامین گناه؟ امیدواریم حالا که به ماههای شدیدا فوتبالی نزدیک میشویم و جامجهانی فوتبال و جام ملتهای آسیا را در پیش داریم، با انعطاف بیشتری در مورد این متخصص رسانه و ورزش تصمیمگیری شود. جای عادل واقعا خالی است. کاش او را داشتیم که شرایط تیم ملی را تشریح میکرد، به مسوولان برای تعیین تکلیف قطعی نیمکت این تیم فشار میآورد و آنها را مجاب میکرد با شتاب و جدیت بیشتری دنبال ترتیب دادن مسابقات دوستانه به دردبخور باشند. کاش فقط و فقط یک فایده غیبت عادل را بگویید تا افکار عمومی هم آن را مورد توجه قرار بدهند؛ بلکه از این همه فشار و اندوه کاسته شود.