هزینه برای هیچ

   سه سال سکوت، سه سال ابهام

به چشم بر هم زدنی سه سال گذشت از زمانی که به‌طور ناگهانی تهیه و تولید برنامه نود در شبکه سوم سیما متوقف شد. به شکلی عجیب و طعنه‌آمیز، تنها چند روز پیش از تعطیلی همیشگی نود در اسفند ۹۷، عادل فردوسی‌پور از سوی بینندگان تلویزیون در جشنواره سالانه صداوسیما به عنوان بهترین مجری و تهیه‌کننده انتخاب شده بود. او اما پاداش این موفقیت و استمرار در جلب نظر مردم را با تعطیلی ناگهانی نود گرفت. عادل عادت کرده بود در آخرین برنامه سال، یک ویژه‌برنامه فان و سرگرم‌کننده مفصل داشته باشد و نیز میهمانان هنری به استودیو دعوت کند. لابد شلوغ‌بازی رامبد جوان و حبیب رضایی در استودیوی این برنامه را به یاد دارید. آخرین دوشنبه سال ۹۷ هم قرار بود چنین برنامه‌ای روی آنتن برود، اما تنها چند ساعت پیش از قرار همیشگی عشاق نود، خبر رسید که برنامه پخش نخواهد شد. دلیلش چه بود؟ نه‌تنها آن زمان هیچ‌کس حرفی در این مورد نزد، بلکه هنوز سه سال بعد از پایان نود هم توضیح شفافی در این مورد ارائه نشده است. خود عادل لام تا کام حرف نمی‌زند و فروغی، رئیس شبکه سه هم تنها یک توضیح یک خطی داده و گفته: «نود از مدار خارج شده بود.» آیا اینها افکار عمومی را قانع می‌کند؟ آیا دانستن حق مردم نیست؟

   این جای خالی پر نشد

غیبت عادل در شبکه سوم سیما دو وجه بزرگ داشت؛ یکی در قامت برنامه‌ساز و تهیه‌کننده و دیگری در قالب گزارشگر. به جرات می‌توان گفت طی سه سال گذشته جای خالی فردوسی‌پور در هیچ‌یک از این دو وجه پر نشده است. در این مدت گزارشگرهای جوان و گمنام زیادی آمدند و رفتند، اما در اغلب موارد صدای هیچ‌کدام از آنها به دل مخاطب ننشست. جای عادل مخصوصا در فوتبال داخلی خالی است و مردم ناچارند مسابقات تیم محبوب‌شان را با صدای گزارشگران ناشناس و نه چندان مسلط دنبال کنند. در حوزه برنامه‌سازی هم «فوتبال برتر» در باکس دوشنبه‌شب‌ها فرسنگ‌ها با نود فاصله دارد. محمدحسین میثاقی هرگز نتوانست جای عادل را بگیرد. او بهره چندانی از هوش حرفه‌ای استادش نبرده. این یکی حتی چیزی نیست که فقط منتقدان تلویزیون بگویند؛ چه اینکه نظرسنجی‌های رسمی خود سیما هم نشان می‌دهد فوتبال برتر حتی به اندازه مستند حیات وحش نیز بیننده نداشته است!

   چه کسی سود برد؟

فارغ از اینکه این مناقشه چطور به وجود آمد، پرسش اینجاست که غیبت سه ساله عادل فردوسی‌پور در شبکه سه به سود چه کسی تمام شد؟ خانه‌نشینی یک آدم کاربلد و توانا (ولو اینکه مثل هر انسان دیگری ویژگی‎‌های منفی هم داشته باشد) به نفع کیست؟ آیا کشور از این داستان سود می‌کند؟ آیا این سنخیتی با ایده «جذب حداکثری» دارد؟ اساسا هزینه به این بزرگی برای چه پرداخت شد؟ آیا زمان حل کردن مساله و استفاده از سرمایه‌ها نرسیده است؟ عالم و آدم می‌دانند که تلویزیون امروز بحران مخاطب دارد؛ در چنین شرایطی تداوم قهر با عادل چه حکمتی می‌تواند داشته باشد؟