خد ا به ما تماشاچیان صبر بدهد
رنج فوتبال، پای تلویزیون
آنالیزهای گرافیکی: یکی از بزرگترین ضعفهای پوشش تلویزیونی فوتبال در ایران که هیچ چشمانداز کوتاهمدتی برای رفع آن وجود ندارد، همین است. در اروپا و حتی قارههای دیگر به شکل متنوعی انواع و اقسام اطلاعات جانبی در اختیار مخاطب قرار میگیرد. قبل از آغاز بازی، اسم و عکس بازیکنان را به همراه موقعیت آنها در زمین میبینیم. در حین مسابقه هم خدماتی مثل نقشه حرکتی یا «هیتمپ» در اختیار مخاطب قرار میگیرد. این نشان میدهد بازی بیشتر در کدام مناطق در جریان بوده است. حتی هیتمپ فردی هم داریم؛ یعنی مثلا کارگردان تلویزیونی شما را در جریان قرار میدهد که لیونل مسی بیشتر در کدام مناطق حضور داشته است. میزان دوندگی، سرعت ضربات و مسائل دیگری از این دست هم مدام با کارهای شیک گرافیکی ارائه میشود. از آنجا که علم و پیشرفت متوقفشدنی نیست، مرزهای جدیدتری هم در این زمینه گشوده شده است. مثلا امروز در اسپانیا همینطور که بازی در جریان است، شاهد اتصال زنجیر گرافیکی بین بازیکنان مثلا در خط دفاعی یا میانی هستیم تا نوع چینش و سیستم تیمها مشخص شود. به همه اینها بیفزایید امکاناتی مثل پخش ۳۶۰ درجه صحنههای گل را. این یعنی اگر گلی روی دروازه شمالی به ثمر رسیده باشد، کارگردان تلویزیونی با تمهیدات فنی، آن گل را در پخش آهسته از پشت دروازه جنوبی هم به تصویر میکشد و ما تمام حرکات گلزن را در همه زوایا میبینیم. شما فکر میکنید پخش تلویزیونی مسابقات در ایران، چه زمانی به این سطح خواهد رسید؟
اطلاعات محتوایی: سالهای سال است که همه جای دنیا اطلاعات محتوایی بازی در خلال پخش مسابقه در اختیار مخاطب قرار میگیرد. از تعداد شوت و موقعیت گل و کرنر و آفساید بگیرید تا درصد مالکیت توپ. اگر بازیکنی کارت زرد بگیرد و مسابقه بعدی را از دست بدهد، این مساله کنار اخطار او درج میشود. باز هم طبق معمول کشورهای گوناگون خدمات مضاعفی هم در این بخش ارائه میکنند. مثلا در انگلستان زمانی که یک تیم بهشدت تیم مقابل را تحت فشار قرار داده، درصد مالکیت توپ در پنج دقیقه آخر روی تصویر درج میشود. شما اما در ایران هیچکدام از اینها را نمیبینید. چند سال پیش البته در پایان مسابقات آماری از بازی ارائه میشد، اما به دلیل غیردقیق بودن مالکیت توپ، آن هم متوقف شد. بیننده ایرانی در این زمینه کاملا فقیر است و فقط باید به دانستههای خودش یا اطلاعاتی که از گزارشگر میگیرد بسنده کند.
حک نتیجه و زمان: این سادهترین کاری است که طبیعتا از پوششدهنده تلویزیونی مسابقات فوتبال انتظار میرود. در اروپا اما امروز از همین امکان ساده هم استفادههای بیشتری میشود. به عنوان مثال هماکنون تقریبا در سراسر جهان بعد از اخراج بازیکنان از هر تیم، کنار نام آن تیم یک کارت قرمز کوچک حک میشود تا تماشاگری که در جریان موضوع نبوده، بلافاصله مطلع شود. به علاوه رنگ لباس تیمها هم به شکل یک نوار باریک عمودی کنار نام آنها قرار میگیرد تا بینندهها بدانند چه تیمی چه پیراهنی به تن دارد. این دو مزیت افزوده، تقریبا در تمام دنیا اعمال میشود، اما کشورهای مختلف استفادههای بیشتری هم از این موقعیت میکنند. مثلا در لالیگا، هر بازی یک هشتگ توییتری دارد که در آن، فصل و اسم دو تیم به چشم میخورد. این هشتگ در طول بازی چند بار کنار نتیجه و زمان درج میشود تا مخاطبانی که دوست دارند حواشی بازی را از توییتر دنبال کنند، از آن سود ببرند. همه اینها در حالی است که ما در ایران حتی برای درج ساده زمان و نتیجه هم مشکل داریم!
گزارشگران: اجازه بدهید در این مورد اضافهگویی نکنیم. این یک رنج هزار بار گفتهشده مکرر است. این سالها تقریبا هیچ مسابقهای نبوده که به پایان برسد و بعد از بازی شاهد انبوهی از کامنتها و پستها در انتقاد از عملکرد گزارشگران نبوده باشیم. فقر عجیبی در این حوزه موج میزند و البته از شاهمهره گزارشگری تاریخ تلویزیون ایران، یعنی عادل فردوسیپور هم کماکان خبری نیست.
کم و کیف دوربینها: قرار نیست رویاپردازی کنیم و به روزهایی بیندیشیم که هیتمپ و پخش ۳۶۰ درجه به ایران برسد، اما دستکم میتوانیم توقع داشته باشیم تعداد و کیفیت دوربینها در ورزشگاههای کشور افزایش بیابد. ۲۱ سال بعد از حرفهای شدن فوتبال در ایران، هنوز خیلی از مسابقات لیگ برتری ایران با کمترین تعداد دوربینها پوشش داده میشود؛ طوری که برخی صحنههای مهم از دید مخاطب پنهان میماند. بعضا حتی کیفیت این تصاویر هم خوب نیست. به تازگی در جریان پخش تلویزیونی یکی از مسابقات مراکز استانها، یک هوادار ساده هم با گوشی موبایلش از همان نما فیلم گرفته بود و عجیب اینکه فیلم او از تصاویر دوربین تلویزیون ایران باکیفیتتر بود! امکانات فوتبال ما این است؛ بعد چطور انتظار داریم به زودی کمکداور ویدئویی به همه ورزشگاههای لیگی برسد یا میزبانی مسابقات بینالمللی را به ایران بدهند؟