گاهی این اتفاق با کنش‌های مثبت رخ می‌دهد که خیلی هم خوب است، اما گاهی آدم‌ها به خاطر رسیدن به این هدف دست به رفتارهای عجیب و کمتر منطقی می‌زنند. اشکال کار هم دقیقا از همین‌جا شروع می‌شود؛ اینجا که اقبال عوام، باعث می‌شود چهره‌های مطرح به تدریج از عمق فاصله بگیرند و به سطح برسند. بدترین نمونه‌اش این است که شما برای جلب مخاطب مقابل دوربین تلویزیونی مایع ظرف‌شویی یا چیزهای شبیه این بخوری! گاهی اما روند سطحی‌گرایی کندتر از این است و شاید خود آدم هم متوجه آن نشود.

این مقدمه را چیدیم تا به رفتار اخیر مدیران پرسپولیس و استقلال انتقاد کنیم. حتما از سر و صدای به پا شده فهمیدید که پیش از دربی تهران، مصطفی آجورلو و مجید صدری چطور با ادبیاتی شگفت‌انگیز به هم یورش بردند و یک جدل عجیب به پا کردند. ابتدا آجورلو مدعی شد قهرمان نشدن استقلال طی چند فصل گذشته پشت پرده‌های سیاسی داشته است و بعد هم صدری به تندی جواب او را داد. سرپرست باشگاه پرسپولیس مدعی شد اظهارات همتای استقلالی او صرفا جهت جلب رضایت هواداران این تیم است و پایه منطقی ندارد. او حتی قهرمانی لیگ سوم حرفه‌ای از سوی پاس تهران با مدیریت مصطفی آجورلو را هم به اعمال نفوذ وی ربط داد تا درگیری دو طرف ابعاد پیچیده‌تری پیدا کند.

مطلقا قصد نقد اظهارات طرفین را نداریم، چرا که محتوای سخنان مدیران پرسپولیس و استقلال جای بحث مفصلی دارد و از حوصله این مطلب خارج است. اینجا فقط قصد داریم بپرسیم انصافا چنین ادبیاتی در شأن مدیران ارشد دو باشگاه محبوب در فوتبال ایران هست؟ با ما و با خودتان چه می‌کنید؟ اگر قرار است شما این‌طوری حرف بزنید، پس فرق‌تان با بازیکنان جوان یا هواداران نوجوان چیست؟ انصافا اگر صفحات پرمخاطب اینستاگرامی و هزاران لایک و کامنت وجود نداشت، باز حاضر می‌شدید در چنین کسوتی، این‌طور با هم حرف بزنید؟ آدم احساس می‌کند از اینکه در فضای مجازی برای‌تان هورا بکشند، قند در دل‌تان آب می‌شود و به همین دلیل است که چنین حرف‌های تند و عجیبی می‌زنید. این چاه اما پایان ندارد. شوق دیده شدن، در هیچ نقطه‌ای متوقف نمی‌شود و ممکن است رفته رفته آدم را برساند به جایی که خودش هم فکرش را نمی‌کرد. خوب است گاهی به سن و سال‌تان، به موقعیت اجتماعی‌تان و جایگاه حقوقی‌تان توجه کنید و کمی خویشتن‌دارتر باشید. از همه بدتر اینکه چنین رویکردی، برای اداره باشگاه هم «سم» است. مدیری که حواسش پی کل‌کل با طرف مقابل باشد، کی می‌تواند روی وظایف اصلی‌اش متمرکز شود؟