چهار عامل بحران جذابیت در لیگ ایران
بیانیهنویسی به جای گلزنی!
صادرات مهاجم: یکی از مهمترین عوامل رقم خوردن شرایط فعلی، صادرات وسیع مهاجم به کشورهای خارجی است. با توجه به نرخ بالای ارز، بازیکنان بیش از هر زمان دیگری از حضور در خارج از کشور استقبال میکنند. به این ترتیب آنها هم یک محیط تازه را برای زندگی تجربه میکنند و هم دستمزدی میگیرند که معادل ریالیاش قابل توجه است. مثلا شاید یک قرارداد ۴۰۰ هزار دلاری در اروپا چندان چشمگیر به نظر نرسد، اما همین مبلغ به پول ما چیزی حدود ۱۱ میلیارد تومان میشود. در نتیجه فوتبال ایران الان بیش از ۱۰ مهاجم لژیونر دارد؛ از مشهورترین آنها که مهدی طارمی است تا سردار آزمون، جهانبخش، قائدی، کاوه رضایی، علی علیپور، قلیزاده، صیادمنش، شهاب زاهدی، مهرداد محمدی و... طعنهآمیز است که تیم ملی ایران با ترافیک وحشتناک مهاجم مواجه است، اما لیگ کشور فوروارد استاندارد کم دارد. در نتیجه طبیعی است که در مسابقات باشگاهی گلهای کمتری به ثمر برسد.
غیبت مربیان خارجی: بسیاری بر این باورند که کیفیت و جذابیت مسابقات لیگ برتر به خاطر غیبت مربیان خارجی پایین آمده است. از ابتدای فصل گذشته حضور بازیکن و مربی خارجی در لیگ ایران ممنوع شد و گرچه این محدودیت در فصل جدید کاهش یافته، اما هنوز اکثر نزدیک به اتفاق نیمکتهای لیگ برتری در تسخیر مربیان ایرانی است. در حقیقت هماکنون فقط تراکتور از یک سرمربی کروات بهره میبرد. به هر حال تردیدی نیست که فوتبال ایران به استفاده از دانش وارداتی نیاز دارد و در این سالها مربیان صاحبسبک و توانایی مثل برانکو، کالدرون، استراماچونی و قبلتر مصطفی دنیزلی به پویایی لیگ برتر کمک کردهاند. حالا اما این حفره بدجوری خودش را نشان میدهد. تعداد مسابقات خوابآور و کسلکننده در لیگ ایران اصلا کم نیست و حتی خیلی از مسابقات پرسپولیس و استقلال را هم سخت میشود تماشا کرد. شاید اگر خارجیهای بیشتری روی نیمکتها داشتیم، شرایط فرق میکرد.
ترس مربیان: متاسفانه بیثباتی در فوتبال ایران بیداد میکند و این مساله روی کیفیت مسابقات هم تاثیر گذاشته است. همین حالا در شرایطی که کمتر از یکچهارم مسابقات پشت سر گذاشته شده، کادرفنی سه تیم تغییر کرده و مطمئن باشید این تعداد به زودی بیشتر و بیشتر خواهد شد. آستانه تحمل مدیران باشگاهها بسیار پایین است و مربیان برای حفظ خود روی نیمکت ناچارند نتایج مطمئن کسب کنند. در این شرایط کمتر کسی ریسک بازی هجومی را میپذیرد. عموما دنبال این هستند که با تحکیم ساختار دفاعی، ابتدا از حریف گل نخورند و در ادامه روی تکموقعیتها، اتفاقات بازی یا ضربات ایستگاهی به گل برتری برسند. همهگیری این طرز تفکر باعث شده بسیاری از مسابقات لیگ برتر به «فستیوال خمیازه» تبدیل شود. مخصوصا امسال صدای همه منتقدان و رسانهها در آمده و سطح بسیاری از بازیها رسما خجالتآور است. آش آنقدر شور است که گاهی خود بازیکنان و مربیان هم عذرخواهی میکنند.
زمین بد، سکوهای خالی: در این میان برخی مسائل سختافزاری و مخصوصا زمینهای ناهموار در لیگ برتر را هم نباید نادیده گرفت. مساله کیفیت زمین در فوتبال بسیار مهم است و این آیتم، یکی از کلیدیترین ابزار ارائه نمایشهای استاندارد به شمار میرود. شما اگر روی زمین خوب تمرین کنی و هر هفته روی چمن هموار به مصاف رقبا بروی، به تدریج یاد میگیری فوتبال تیمت را روی زمین بیاوری و کارهای تاکتیکی انجام بدهی. در نقطه مقابل وقتی به ندرت زمین هموار و مساعد وجود داشته باشد، مربیان رو به فوتبال هوایی میآورند. این عادت از تمرین شروع میشود؛ جایی که ۹۰ درصد تیمهای ایرانی چمن خوب در اختیار ندارند و اصلا نمیتوانند کارهای ترکیبی را مرور کنند. خیلی از زمینهای مسابقات هم رسما افتضاح است. شما بایرنمونیخ و رئال مادرید را به حافظیه شیراز ببرید و ببینید چه فوتبالی میتوانند ارائه بدهند؟ غیبت کرونایی تماشاگران و کاهش هیجانات را هم در افت کیفیت لیگ نباید از قلم انداخت.