محسن مسلمان و یک واقعیت تلخ
نه؛ تو ناجی نبودی!
سال اولی که آمدیم، پرسپولیس را از منجلاب بیرون کشیدیم و نایبقهرمان شدیم. دو سال هم هست که قهرمان میشویم. باشگاه منتظر باز شدن پنجره نقلوانتقالات است تا یکسری را بیرون کند و نفر اول هم من هستم. اگر باشگاه نگران بود، به ما میگفت بیایید و بگویید چه چیزی میخواهید.» استفاده ناشیانه مسلمان از کلمه «منجلاب» در این مصاحبه، واکنشهای منفی بسیار زیادی به دنبال آورد؛ عکسالعملهایی که هنوز هم ادامه دارد. در حقیقت مسلمان اوجگیری پرسپولیس را تنها به حضور خودش و شاید چند بازیکن دیگر ربط میداد و بر این باور بود که با جدایی آنها، این قطار از ریل خارج خواهد شد، اما اتفاقی کاملا متفاوت رخ داد. بعد از جدایی مسلمان، پرسپولیس مسیر خودش را ادامه داد، دو بار دیگر قهرمان لیگ برتر شد، دو بار به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید و یک قهرمانی جامحذفی و سه سوپرکاپ بهدست آورد. مسلمان اما چه کرد؟ هیچ. او به عضویت ذوبآهن درآمد و حضوری مطلقا ناموفق داشت. کار به جایی رسید که امید نمازی این بازیکن را روی نیمکت چسباند. بعد هم نوبت حضور ناموفق در سپاهان رسید. ابتدای فصل جاری زمانی که محرم نویدکیا سرمربی سپاهان شد، مسلمان را کنار کشید و رسما به او گفت: «تو را نمیخواهم.» بعد از آن محسن به سایپا پیوست و با وجود یک شروع نسبتا خوب، در ادامه همان راه رو به زوال را پیمود. این چند روز خبر اخراج مسلمان از سایپا منتشر شده که البته باشگاه آن را تایید نمیکند، اما در اصل موضوع تفاوت چندانی نیست. حالا سایپا را هم باید به سیاهه تجارب ناموفق مسلمان بیفزاییم. او مدعی بود حضورش باعث نجات پرسپولیس شده، درحالیکه درست برعکس؛ این باشگاه سرخ تهرانی بود که مسلمان را در بدترین روزهایش احیا کرد، در قوارههای بهترین هافبک فوتبال ایران بالا برد و بعد هم با جدایی محسن، این داستان به شکلی غمانگیز برای او به پایان رسید. کاش همیشه قدرشناس باشیم.