رنجنگاری از تنزل اندازهها در فوتبال ایران
گزارش یک عقبگرد
* از صفایی و دادگان به عزیزی خادم: در مورد عزیزی خادم قضاوتی نداریم. به هر حال او برنده مجمع انتخاباتی بوده، باید کارش را بکند و بعدها در مورد کارنامهاش داوری شود. با این حال مقایسه او با چهرههای موفقی که زمانی سکاندار فوتبال ایران بودند نشان میدهد شاید این جایگاه به اصطلاح عامیانه آب رفته و دیگر میدان حضور مدیران اثرگذار و باسابقه نیست. یکی مثل محسن صفایی فراهانی اگرچه یک چهره غیرفوتبالی به شمار میرفت، اما با سابقه مفصل حضور در عرصه صنعت به فدراسیون آمد و از نظر مدیریتی و سختافزاری این مجموعه را زیر و رو کرد. محمد دادگان هم یک مدیر صریحاللهجه، قاطع و البته واجد سابقه درخشان فوتبالی بود. به ما بگویید عزیزی خادم چه دارد؟
* از کیروش و برانکو تا اسکوچیچ: بند بند وجودمان در ضربان است که تیم ملی خردادماه بر بحرین و عراق فائق شود و به مرحله بعد انتخابی جامجهانی برسد. ما و اسکوچیچ همه در یک قایق نشستهایم و یک سرنوشت مشترک داریم. بنابراین برای او بهترینها را آرزو میکنیم، اما چطور کار تیم ملی ایران از کارلوس کیروش که سابقه هدایت تیم ملی پرتغال و رئال مادرید را داشت رسید به مردی که یک مشت تیم متوسط را رهبری کرده و دو سال پیش در لیگ دسته اول ایران سرمربی خونهبهخونه بابل بود؟ جالب اینجاست که فدراسیون حتی شانس برگزیدن برانکو ایوانکوویچ را هم از دست داد. بگذریم که پیشتر ایویچ و بلاژویچ هم بر این مسند تکیه زده بودند.
* از مهدویکیا تا خورشیدی: عزیزی خادم قول داده بود در دوران جدید اداره فدراسیون فوتبال رو به نخبهگرایی و استفاده از همه ظرفیتها بیاورد، اما انتخاب سرپرست تیم ملی هزار قدم رو به عقب بود. در شرایطی که شنیده میشد افرادی مثل مهدی مهدویکیا یا حسین فرکی گزینه نشستن روی ارزشمندترین نیمکت فوتبال ایران هستند، نهایتا قرعه به نام مجتبی خورشیدی افتاد؛ دستیار مهدی پاشازاده و کسی که سرمربیگریاش در ماشینسازی ۲۴ ساعت بعد از اعلان رسمی، وتو شد. در این مورد چه میتوان گفت؟
* از ۹۰ تا «ورزش و مردم»: نزول و سقوط این فوتبال فقط در میدان عمل نیست؛ بلکه ناظران و نمایندگان مردم در رسانهها هم آب رفتهاند. جمعه گذشته در شرایطی عزیزی خادم در برنامه ورزش و مردم، پیش روی پیمان یوسفی حاضر شد و در مورد ابهامات پاسخ داد که این برنامه سالهاست بیننده چندانی ندارد. زمانی در این قبیل کشمکشها این عادل فردوسیپور بود که میدانداری میکرد و مو را از ماست بیرون میکشید، اما حالا حتی او را هم نداریم.