از سکوهای پر نشده تا آگهیهای میلیاردی
دربی و دو فرصت سوخته
سکوهای خالی؛ این ارث شماست
این چند روز وقتی به بهانه دربی تصاویری از نبردهای قدیمی پرسپولیس و استقلال منتشر میشد، آدم از تماشای سکوهای لبریز از تماشاچی ورزشگاه آزادی «کیف» میکرد. در گذشتهای که اصلا هم دور نبود، سرخابیها بدون حتی کوچکترین مرز جداکننده در کنار هم مینشستند و به بزرگترین بازی باشگاهی کشور رونق میدادند. بعدتر طبقه دوم ورزشگاه آزادی صندلیگذاری شد و همزمان بدون اینکه حادثه بدی رخ داده باشد، مرزگذاری هواداران در این طبقه صورت گرفت؛ سکوهایی که ظاهرا برای محافظت از جان هواداران دو تیم بین آنها خالی گذاشته میشد و این منطقه مرزی، هر روز هم گسترش مییافت! بعد از آن نوبت به بلیتفروشی الکترونیکی رسید که به ریزش تماشاگران دربی دامن بزند.الان چند سالی هست که بلیتها از طریق اینترنت به فروش میرسد و مخصوصا امسال خیلی سفت و سخت جلوی حضور تماشاگران بدون بلیت روی سکوها گرفته میشود. حتما در این چند روز هم خواندید و به خوبی میدانید که فروش الکترونیکی بلیت با چه مشقاتی همراه بوده و چطور هواداران فوتبال را به ستوه آورده است. در شرایطی که سایتهای فروش خودرو یا بلیتهای کنسرت و یارانه و... با وجود هجوم چشمگیر کاربران بهندرت به مشکل میخورد، سامانه عرضه بلیت دربی از دقیقه اول تا آخر با اختلال شدید مواجه بود. در نهایت هم با وجود شوق زیادی که مردم برای تماشای این دیدار داشتند، هزاران صندلی خالی باقی ماند و نبرد پرسپولیس و استقلال با حضور تقریبا ۵۵ هزار تماشاچی برگزار شد؛ گرچه همین هم از تعداد تماشاگران بازی رفت آبرومندانهتر بود! البته که کسی نمیتواند با اصل بلیتفروشی الکترونیک مخالف باشد، اما هر اتفاقی که صورت میگیرد باید در راستای حضور وسیعتر مردم در ورزشگاه باشد. حتی اگر یک صندلی را با وجود متقاضی از دست بدهیم، ضرر کردهایم؛ چه برسد به این وضع که مردم برای رسیدن به ورزشگاه عطش دارند، اما بخش قابل توجهی از استادیوم خالی میماند. تصاویری که از نسل ما برای تاریخچه دربی به یادگار میماند، تصاویر عجیبی است از سکوهای خالی. کاش یک نفر برای آیندگان توضیح بدهد که کچلی زشت روی سکو، به مفهوم بیعلاقگی مردم به این مسابقه نبوده و معانی دیگری داشته است!
سهم فوتبال از آگهی چند میلیاردی
در چند روز منتهی به دربی تهران یک بار دیگر محاسبهها در مورد میزان درآمد سازمان صداوسیما از محل پخش آگهیهای تلویزیونی و رادیویی برای این بازی اوج گرفت. این محاسبهها نشان میداد هر ثانیه آگهی تلویزیونی قبل از پخش دیدار دو تیم پرسپولیس و استقلال، چیزی حدود ۱۸۰ میلیون تومان قیمت داشته است؛ عددی که کمی بالاتر یا پایینتر، نشان از سود سرشار تلویزیون برای پخش نبرد سنتی سرخابیها دارد. تازه به این رقم باید تبلیغات بین و بعد از بازی، حک آرم، زیرنویس، پکیج تقدیم برنامه و البته انبوه آگهیهای رادیویی را هم اضافه کنیم. همچنین تمامی برنامههای جانبی تهیهشده از سوی صداوسیما با سوژه اصلی دربی تهران، اعم از فوتبال برتر، شبهای فوتبالی، ورزش و مردم و ... نیز آگهی با تعرفه بالا پخش کردهاند. باز به یاد داشته باشید که همه اینها فقط برای یک بازی است و طبعا سایر مسابقات پرسپولیس و استقلال با رقبا هم درآمد هنگفتی برای سازمان صداوسیما دارد. بعد در چنین شرایطی سالهاست دست فوتبال از حق مشروع پخش تلویزیونی کوتاه مانده. امسال بعد از مدتها پیگیری، ظاهرا در بودجه سال ۹۹ رقمی برای حق پخش تخمین زده شده است. تقیزاده، معاون وزیر ورزش و جوانان مدعی شده پیشبینی میشود چیزی حدود صد میلیارد تومان درآمد تلویزیون از پخش تبلیغات مربوط به مسابقات ورزشی باشد که قرار شده ۳۰ درصد آن به وزارت ورزش و ۷۰ درصد به خود صداوسیما برسد! شما فقط آنچه در این یک قلم در مورد دربی پنجشنبه گفته شد را به طور سرانگشتی حساب کنید و بعد ببینید چقدر منصفانه است که نهایتا ۳۰ میلیارد تومان (تازه اگر بدهند!) به کل ورزش برسد؛ عددی که بخش کمتری از آن به فوتبال و باز بخش کمتری از همان به پرسپولیس و استقلال میرسد!