فرهاد مجیدی؛ گزارش یک سرمایهسوزی
رانده و مانده
مجیدی تعلیق شد
صبح دوشنبه بود که بعد از گمانهزنیهای زیاد، خبر رسید فرهاد مجیدی بهطور رسمی سرمربی تیمملی امید شده است. بلافاصله بعد از این خبر، موج انتقادها شروع شد؛ انتقاداتی که حتی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هم به آن اعتقاد داشتند. در عین حال مجیدی شامگاه دوشنبه در مصاحبه تند و مفصلی که انجام داد، رسما حضور در تیم امید را پذیرفت و نشان داد کار را جدی گرفته است. ۲۴ ساعت بعد از انتصاب اما، صبح دیروز خبرگزاریها از تعلیق حکم مجیدی خبر دادند و نوشتند مساله سرمربیگری فرهاد فعلا باید مورد بررسیهای مجدد قرار بگیرد. این درحالی است که پست سرمربیگری تیم امید در یک ماه گذشته به خیلی از مربیان پیشنهاد شد، اما آنها بهخاطر شرایط بد این تیم حاضر به همکاری نشدند. مربیان پرشمار داخلی که به پیشنهاد جانشینی کرانچار پاسخ منفی دادند، شاید تصور میکردند این تیم شرایط لازم برای موفقیت را ندارد و نمیخواستند با قبول نیمکت آن، شریک یک شکست قابل پیشبینی شوند. فرهاد مجیدی اما برای سرمربیگری اشتها داشت و با همه این کموکاستیها پذیرفت کارش را در تیم امید شروع کند. او صابون انتقادات را هم به تن خودش زد، اما فعلا زور منتقدان به مجیدی چربیده و حکم این مربی تعلیق شده است.
پلهای بازگشت به استقلال خراب شد
پس از قبول پست سرمربیگری تیمملی امید، پروژه ادامه حضور فرهاد مجیدی در استقلال منتفی شد. او که در پنج بازی پایانی فصل بهعنوان سرمربی موقت این تیم عمل کرد، خیلی دوست داشت لیگ نوزدهم را نیز در همین سمت آغاز کند، اما مدیران باشگاه استقلال برنامه دیگری داشتند و برای جذب سرمربی خارجی مصمم بودند. در نهایت تیم مدیریتی استقلال با محوریت علی خطیر، با استراماچونی به توافق رسید تا این مربی روی نیمکت آبیها بنشیند. مجیدی بعد از پذیرفتن سرمربیگری تیم امید، اسرار دلش را بیرون ریخت و حسابی به خطیر و برنامههای مدیران استقلال تشر زد. فرهاد گفته بود معاون باشگاه صرفا با کمتر از یک سال سابقه حضور در فوتبال درحال تیم بستن است و یک مربی خارجی آورده که رقم واقعی قرارداد او را هم به مردم اعلام نکردهاند. او همچنین مدیران باشگاه را به همپیمانی با یک بازیکن قدیمی و سرشناس (احتمالا مهدی رحمتی) متهم کرده و گفته آنها وقتی فهمیدند این بازیکن جایی در برنامههای وی ندارد تصمیم گرفتند راه دیگری بروند. مصاحبه فرهاد مجیدی علیه استقلال بسیار تند است و پلهای بازگشت او به این تیم را هم خراب کرده است. شاید او تصور نمیکرد تنها ساعاتی بعد از بیان این مطالب از سرمربیگری تیم امید تعلیق شود، وگرنه احتمالا کمی مدارا میکرد و بیان ناگفتههایش را به بعد وا میگذاشت. اوایل مذاکره با استراماچونی، مجیدی تلویحا قبول کرده بود با او بهعنوان دستیار کار کند، اما حالا این مصاحبه همه چیز را تغییر داده است.
خونسرد باش
فرهاد مجیدی بین هواداران استقلال پایگاه اجتماعی بسیار خوبی دارد. او برای مربیگری هم به اندازه کافی صبر کرد و دورههای خوبی دید، اما فقط همینها کافی نیست. در حقیقت مجیدی باید خونسردتر باشد و سنجیدهتر عمل کند. بسیاری از مصاحبههای او -از جمله اظهاراتش علیه عباس عراقچی که بعدا از آن ابراز پشیمانی کرد- مخرب است. به علاوه فرهاد در رد یا قبول پیشنهادها هم باید خویشتندارتر باشد. شاید به مصلحت نبود که مجیدی با جایگزینی شفر در مقطع انتهایی فصل موافقت کند. همچنین پذیرفتن هدایت تیم بحرانزده امید هم تصمیم عجیبی بود که حتی طیفی از پرحرارتترین هواداران مجیدی را هم شوکه کرد. فرض کنید حکم او تعلیق نمیشد (یا نشود) و بعد مجیدی با تیم امید شکست میخورد (یا بخورد)؛ در این صورت آیا میشد آیندهای برای او در حرفه مربیگری متصور بود؟
ارسال نظر