حاشیهنگاری اقتصادی از اخراج جنجالی علی دایی
چیزی به نام «لیگ نوزدهم» خواهیم داشت؟
تیم علی دایی البته خارج از خانه یک پیروزی درخشان به دست آورد و ترمز تیمی را کشید که مدت ها بود به کسی باج نمیداد. بنابراین مشخص است که اخراج او جنبه غیرفنی دارد. آنها که اخبار فوتبال ایران را حتی بهطور تیتروار مرور میکنند، میدانند که دایی مدتهاست از شرایط اقتصادی حاکم بر باشگاه سایپا ابراز نارضایتی میکند. این جریان در نشست خبری بعد از همین بازی با ذوبآهن به نقطه اوج رسید؛ جایی که او به تندی از مدیران سایپا انتقاد کرد و گفت: «یک خبر خوش هم شنیدیم مبنی بر اینکه رستوران طرف قرارداد ما بهخاطر بدهی مالی، دیگر حاضر نیست همان یک وعده غذایی را هم به ما بدهد. الان فقط دنبال این هستم که لیگ زودتر تمام شود و از سایپا فرار کنم.» در نهایت مدیران سایپا این اظهارات را برنتافتند و دایی را کنار گذاشتند.
البته قرارداد دایی در انتهای فصل پایان مییافت، اما مدیران بالادستی او زرنگی کردند و در ازای سپردن نیمکت نارنجیپوشان به ابراهیم صادقی فقط برای دو بازی، یک حکم «اخراج» در پرونده شهریار گذاشتند؛ اخراجی که بهزعم دایی سومین برکناری اوست و مثل قبلیها به این یکی هم افتخار میکند! دایی مدتی پیش، از اضافی بودن تعداد زیادی از کارگران واحد صنعتی سایپا سخن گفته بود و حالا هم باشگاه در بیانیه اخراج او، به همین بخش استناد کرده و پای خاطر مکدر کارگران را وسط کشیده است. چنانچه گفته شد اما مساله کلیدی در این مورد، افشاگریهای اقتصادی دایی است که مشتی از خروار مشکلات باشگاهداری در ایران را آشکار میکند؛ مصائبی که در اثر فشارهای اخیر، پررنگتر از هر زمان دیگری شده است.
دایی به سیم آخر زد
همه چیز مثل همیشه بود. باز هم علی دایی بعد از قطع همکاری با یکی از تیمهایش به سیم آخر زد و توفان به پا کرد. این یکی از مکررترین اتفاقات فوتبال ایران است که احتمالا تا روز پایانی حضور شهریار در حرفه مربیگری شاهد تکرار آن خواهیم بود. تنها کافی است شبی را به یاد بیاورید که دایی بعد از اخراج از تیم ملی، تا سپیده صبح در برنامه نود از خودش دفاع کرد یا شبی را که بعد از قطع همکاری با پرسپولیس در پایان لیگ یازدهم، ساعتها وقت برنامه نود را به دفاع از خودش اختصاص داد. این بار هم دایی چنین کرد. ۲۴ ساعت پس از آنکه سایت رسمی باشگاه سایپا خبر برکناری او را روی خروجیاش گذاشت، دایی از نمایندگان رسانهها دعوت کرد تا در مقابل آنها از خودش دفاع کند. مصاحبه سرمربی معزول سایپا حواشی زیادی داشت که یکی از بخشهای مهم و عجیبش، به تشکیک او در اسم و فامیل مصطفی مدبر، مدیرعامل باشگاه مربوط میشد(!) اما طبعا چیزی که اینجا برای ما مهم است، بازگویی مسائل اقتصادی فوتبال کشور از زبان یکی از عناصر اصلی حاضر در متن ماجراست.
بهعنوان مثال این بخش از سخنان دایی را بخوانید: «در حکم اخراج من از واژه مقدس کارگر سوءاستفاده میکنند. از این واژه مقدس برای خودشان سنگر درست میکنند و پشتش قائم میشوند. شما میدانید که در این چند سال افتخارم بوده که همیشه کنار کارگر و قشر پایین بودم. من بهخاطر اینکه حرف حق زدم اخراج شدم. مگر من در این مصاحبه به کسی توهین کردم؟ اصلا اسم کارگری وسط بوده؟ من گفتم پراید ۵۰ میلیون و تیبا ۸۰ میلیون شده، اشتباه بوده؟» به بهانه اتفاقات اخیر، دایی برای اولین بار از میزان دارایی غیرنقدیاش هم رونمایی کرده است: «با همه این حرفهایی که پشت سرم است یک خانه در تهران، یک ویلا در نوشهر دارم و چند مغازه را هم شریک هستم. دو تا ماشین هم دارم که سوار میشویم. به غیر از این بیایید ببینید من چه دارم؟ اما هزاران نفر را میتوان معرفی کرد که با حقوق دولتی چه چیزهایی دارند.»
دایی در ادامه در مورد مساله ورشکستگی بسیاری از باشگاههای لیگ برتری هم میگوید: «از نظر من خیلی از باشگاههایمان چنین وضعیتی دارند. نمیدانم چرا نمیخواهیم با مردم روراست باشیم. چرا همین کارخانه سایپا به بدهیهای هزار میلیاردیاش اشاره نمیکند تا مردم و سهامدارانش آگاه شوند؟» دایی همچنین جذب سرمربی بزرگ خارجی برای تیم ملی را هم با وجود مشکلات اقتصادی اخیر ناممکن میداند: «مردم دوست دارند که یک مربی بزرگ خارجی بیاید. با این حال اما و اگر وجود دارد و آیا با این وضعیت دلار فدراسیون به تنهایی میتواند یک مربی در سطح کیروش بیاورد؟ فکر میکنید چنین اتفاقی شدنی است؟»
مشکل سراسری
مساله اما فقط سایپا نیست. اینجا کارد به استخوان رسیده و یکی مثل علی دایی هم پیدا شده که حقایق داخلی را بیرون بریزد؛ اما همه میدانند که وضع دیگر باشگاه وابسته به خودروسازان یعنی پیکان هم کم و بیش وخیم است. اگر اخبار مربوط به باشگاه پارس جنوبی را پیگیری کرده باشید، میدانید که آنجا هم نداری و بیپولی چندین بار تیم را به اعتصاب کشانده و تقریبا هیچ نشانه روشنی برای بهبود وضعیت در آینده نزدیک وجود ندارد. در این وضعیت عجیب اقتصادی، وضع تیمهای خصوصی مثل نساجی، سپیدرود و پدیده مشهد هم روشن است. این آخری که فصل خوبی را پشت سر گذاشت، مدتها در بحران بیپولی میسوخت تا اینکه اخیرا به یک مالک دیگر واگذار شد، اما تردیدها در مورد کم نیاوردن سرمایهگذاران جدید در اقتصاد بدون بازگشت فوتبال ایران اندک نیست.
تیمی مثل نفت مسجدسلیمان را نیز به راحتی میتوان به این فهرست بلند بالا اضافه کرد. وضع پرسپولیس و استقلال را هم که همه میدانند. سرخپوشان پایتخت بهعنوان موفقترین تیم این سالیان فوتبال ایران آنقدر گرفتار هستند که عنقریب قرارداد سرمربیشان بهخاطر عدم وصول به موقع مطالباتش فسخ خواهد شد. با این شرایط واقعا معلوم نیست مرداد ماه آینده یک لیگ ۱۶ تیمی بهعنوان «لیگ نوزدهم» خواهیم داشت یا نه؟! برخی تیمها چنان بیمارند که شاید پیکر نیمهجانشان به فصل بعد نرسد و برخی نامدارترها هم آنقدر مساله دارند که قطعا با قدرت کامل در این رقابتها حاضر نخواهند بود.
ارسال نظر