نگاهی به نکات فنی دربی ۸۸
نود دقیقه روی هوا
یک سوءتفاهم آلمانی- کروات
این سومین تقابل برانکو و شفر در دربیهای تهران بود؛ مسابقهای که نشان داد انتظار یک مصاف باکیفیت بین تیمهای این دو مربی، سوءتفاهمی یک ساله بوده که در این نقطه باید به پایان برسد. واقعیت آن است که دو نبرد قبلی برانکو و شفر هم دیدنی از کار در نیامد. دربی رفت پارسال را پرسپولیس درحالی برد که این تیم بعد از گل علی علیپور از روی نقطه پنالتی به دفاع فشرده روی آورد و کوشید تا تحت هر شرایطی فقط از نتیجه مراقبت کند. دربی برگشت هم درست با همین شرایط به سود استقلال به پایان رسید و آبیها بعد از گل وریا غفوری، به دفاع همهجانبه در زمین تیم خودی پرداختند. به این ترتیب مشخص بود که از این دربی هم نباید انتظارهای بزرگ و قشنگ داشت؛ بهویژه که پرسپولیس برای بازی با السد آماده میشد و استقلال هم ترس اخراج شفر را با تمام وجود احساس میکرد. در این شرایط طبیعتا هر دو مربی تلاش برای نباختن را در اولویت قرار داده بودند. غیر از این، از نظر شخصیتی هم در این یک سال فضای کلکل تند و تیزی بین برانکو و شفر بهوجود آمده که این باعث شده آنها تحت هیچ شرایطی مقابل هم دست به ریسک نزنند. این نبرد سوم به وضوح نشان داد برانکو و شفر دست به هر کاری میزنند تا برابر هم بازنده نباشند. بنابراین اگر عمر هر دوی آنها به دربی چهارم قد بدهد، قطعا آنجا هم شاهد تکرار چنین فضایی خواهیم بود.
این استقلال ناامیدکننده
در دربی پنجشنبه همه باختند؛ از تماشاگران حاضر در استادیوم تا تماشاچیان تلویزیونی، هر دو تیم پرسپولیس و استقلال، اسپانسرهایی که با هزار امید و آرزو برای این بازی آگهی داده بودند و حتی علیرضا فغانی که قضاوت پرسوت و کلافهکنندهای داشت. با این وجود اگر قرار باشد برای این مسابقه فقط یک بازنده بزرگ انتخاب کنیم، چارهای جز توقف روی نام استقلال وجود نخواهد داشت. در شرایطی که پرسپولیس در نهمین ماه محرومیتش از جذب بازیکن با یک نیمکت خالی به دربی رسیده بود و درحالیکه نیمی از تمرکز این تیم روی بازی پنج روز بعد با السد قطر بود، استقلال به راحتی این فرصت را داشت تا با فراغ بال و انبوهی از بازیکن روی دروازه حریف یورش ببرد و با کسب یک برد دلچسب، از بحران فاصله بگیرد، اما شفر رویکرد دیگری را برگزید.
نوع بازی استقلال در دربی طوری بود که هیچ نشانی از تلاش برای پیروزی نداشت. خسرو حیدری بهعنوان کاپیتان دوم آبیها بعد از بازی به صراحت میگوید: «هیچکدام از دو تیم اشتیاقی برای پیروزی نداشتند.» حالا شاید استقبال نسبی پرسپولیس بالانشین از مساوی در این بازی قابل درک باشد، اما استقلال چرا شوق بردن نداشت؟ اصلا در رختکن این تیم چه گذشته که خسرو چنین حرفی میزند و وریا در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد یکی، دو موقعیت استقلال در این بازی میگوید: «کدام موقعیت؟ مگر ما اصلا فرصت گلزنی هم داشتیم؟» وقتی مهدی رحمتی از اولین دقیقه نیمهدوم رو به اتلاف وقت میآورد، طبیعی است که استقلال به مساوی در این بازی راضی بوده، اما آیا واقعا قرار است این یک امتیاز برای آبیها معجزه کند؟
وضع استقلال خوب نیست. این تیم از هفت بازی اول فصلش فقط هشت امتیاز گرفته و تنها یک بازی را با پیروزی پشتسر گذاشته است. استقلال ۴۰۰ دقیقه است که در لیگ گل نزده و در دو بازی آخرش با نساجی و پرسپولیس اساسا موقعیت گل هم نداشته است. پارسال شفر بارها گفت اگر از اول فصل به استقلال میآمد این تیم برای قهرمانی میجنگید، اما امسال که او خودش تیمش را بست، وضع آبیها از همیشه بحرانیتر است. این تیم درحالحاضر رکورد گل نزدن استقلال در تاریخ لیگ برتر را شکسته است و حالا دیگر بهانههای تکراری پیرمرد آلمانی در مورد جدایی امید ابراهیمی و تیام هم کسی را متقاعد نمیکند. بعد از حذف از آسیا، دستکم در دربی انتظار بیشتری از آبیها میرفت. در عمل اما شفر طوری بازی کرد که برانکو دوست داشت.
جا مانده بزرگ سرخ
پرسپولیس درحالت عادی نباید زیاد از روند دربی ناراضی بوده باشد. آنها قصد داشتند بیتلفات، بدون شکست و با کمترین خستگی ممکن این بازی را رد کنند و به مسابقه السد برسند. این نقشه تا حدود زیادی هم درست پیش رفت، اما مصدومیت شدید و مشکوک به رباط صلیبی حسین ماهینی همه چیز را به هم ریخت. پرسپولیس کاپیتان دومش را در ضعیفترین دربی دهه نود جا گذاشت و حالا برانکو برای بازی مرگ و زندگی با السد، حتی یک دفاع راست ۲۰ درصدی هم ندارد. شاید اگر محمد انصاری محروم نبود، برانکو میتوانست از زوج او و جلال حسینی در قلب خط میانی استفاده کند و شجاع خلیلزاده را به سمت راست ببرد، اما محرومیت انصاری همه چیز را خراب کرده. اگر دیدید در بازی با السد امید عالیشاه یا آدام همتی در پست دفاع راست بازی کردند، تعجب نکنید. دربی خمیازهها، بدترین ضربهاش را به برانکو زد.
ارسال نظر