در حاشیه افزایش نرخ ارز و تردیدها در مورد ادامه همکاری با مربیان موفق خارجی
گرانهای باحکمت
فعلا برانکو که قراردادش را به مدت دو سال دیگر تمدید کرده و حداقل در مورد شفر و کیروش هم علاقه زیادی برای ادامه همکاری وجود دارد. شفر برای هدایت استقلال در لیگ هفدهم مبلغی حدود ۳۰۰ هزار دلار دریافت کرده، اما حالا برخی منابع خبری میگویند او برای باقی ماندن در استقلال در لیگ هجدهم، به دریافت کمتر از ۶۰۰ هزار دلار رضایت نخواهد داد. طی این چند روز ضرب و تقسیمها برای دستیابی به عدد ریالی دستمزد شفر افزایش یافته؛ محاسباتی که نشان میدهد اگر قرارداد این مربی به ارزش ۶۰۰هزار دلار بسته شود، او حداقل سه میلیارد تومان هزینه روی دست باشگاه خواهد گذاشت. این در حالی است که قیمت دلار افزایشی باشد و معلوم نیست موقع پرداخت اقساط بعدی در سال آینده رقم ریالی موردنظر در همین سطح باقی بماند.
این اتفاق در مورد قرارداد امسال مربی آلمانی رخ داد؛ جایی که او قرارداد ۳۰۰ هزار دلاریاش را با نرخ دلار سه هزار و ۵۰۰ تومانی بست، اما حالا تسویه طلب او که به امروز کشیده شده باید با دلار پنج هزار تومانی صورت بگیرد. همین داستانها عینا در مورد برانکو و کیروش هم وجود دارد. سرمربی کروات پرسپولیس که قراردادش را بسته و البته رقم آن پنهان است، اما در مورد مربی پرتغالی تیم ملی گفته میشود تا پیش از این سالانه یکونیم میلیون یورو دستمزد میگرفته که در صورت تمدید قراردادش برای حضور در جام ملتهای آسیا، احتمال افزایش آن وجود دارد. مجموعه این نکات، بحث دغدغههای مالی را وسط کشیده و باعث افزایش تردیدها در مورد حفظ مربیان خارجی شده است؛ اما آیا واقعا باید تن به این تردیدها بدهیم و روند مثبت فعلی را متوقف کنیم؟
حتما میدانید که در فرنگستان ضربالمثل هوشمندانهای با این مضمون وجود دارد: «آنقدر ثروتمند نیستیم که جنس ارزان بخریم.» مفهوم این جمله آن است که آدم عاقل درست و بجا خرج میکند تا کار به شیوه مطلوب پیش برود، نه آنکه مدام با در نظر گرفتن شیوههای به اصطلاح صرفهجویانه در مسائل کلیدی، در دام مخارج چندباره گرفتار شود. مثل این است که شما یک جفت کفش خوب بخرید و دو سال بپوشید یا اینکه ظرف دو سال ۱۰جفت کفش ارزانقیمت بخرید و بعد ببینید هم بیشتر خرج کردهاید و هم محصول موردنظر کارآیی لازم را نداشته است. داستان مربیان فوتبال هم همین است. سالها است که از دستمزد دریافتی کارلوس کیروش در ایران انتقاد میشود، اما خوب است در اوج اعتراضات با خودمان مرور کنیم و ببینیم سه مربی ایرانی که قبل از او روی نیمکت تیم ملی حضور داشتند و دستمزدهای کمی هم گرفتند، با این تیم چه کردند؟
در پرسپولیس هم برانکو دستمزد زیادی میگیرد، اما انواع و اقسام موفقیتها را با این تیم به دست آورده است. یادمان باشد ارزانترین مربی یک دهه گذشته پرسپولیس حمید استیلی ۳۰۰میلیونی بود، اما نتایج بسیار بد او باعث شد باشگاه از هولش ابتدا دنیزلی را بیاورد و بعد در دام یکی از بدترین و گرانترین قراردادهای تاریخش بیفتد و مجبور شود تا همین اواخر تاوان همکاری با مانوئل ژوزه را بپردازد. حالا هم قصه استقلال و شفر است. مربی آلمانی قطعا از علیرضا منصوریان گرانتر است، اما آیا تحولی که او در استقلال ایجاد کرده و لذتی که به مردم داده، قابل مقایسه با کار علیمنصور هست؟
البته که اینجا کسی از ریختوپاش دفاع نمیکند، منتها بهتر است صرفهجوییها در جاهایی مثل جذب بیثمر بازیکنان خارجی بیکیفیت صورت بگیرد. حتی موقع عقد قرارداد با همین مربیان موفق هم تا جایی که میشود باید مذاکره کرد و تخفیف گرفت، اما اصل موضوع که همان «کیفیت» است قابل مذاکره نیست. به علاوه فراموش نکنیم این مربیان گاهی آوردههایی هم دارند که بخش یا تمام هزینههایشان را جبران میکند. مثلا کیروش دو بار تیم ملی را به جامجهانی برده و پاداش حدودا ۲۰ میلیون دلاری فیفا را از این رهگذر نصیب ایران کرده است. پرسپولیس هم پارسال با حضور در نیمهنهایی لیگ قهرمانان بیش از ۵۰۰هزار دلار پاداش گرفت؛ جایزهای که امسال هم میتواند برای پرسپولیس و حتی استقلال تکرار شود. این یک رویکرد است، رویکرد دیگر هم آن است که مربی ارزان بیکیفیت بیاوریم، تمام این شادیها و سرخوشیها و همه این غنایم مالی و فنی را از دست بدهیم و آخرش خوشحال باشیم که کمتر خرج کردهایم. انتخاب با شماست!
ارسال نظر