خلاصه عـــمر طارمی!

مرد اول زمین در بازی ایران و کره‌شمالی، بدون شک مهدی طارمی بود؛ مهاجمی که بعضی کاربران فضای مجازی با لحنی طنزآمیز از او به عنوان «بهترین بازیکن دو تیم» یاد کردند! طارمی در نیمه اول سه پاس گل داد، اما در وقت دوم ابتدا یک گل به خودی زد و سپس یک ضربه پنالتی خراب کرد تا سایت‌های ارزش‌یابی عملکرد بازیکنان، در مورد اینکه چه نمره‌ای باید به او بدهند دچار سرگیجه شوند. به این ترتیب نه‌تنها طلسم گل نزدن طارمی برای تیم ملی به بازی چهارم رسید، بلکه او در اتفاقی نادر یک گل به خودی هم ثبت کرد.

البته که چنین فراز و فرودهایی در عملکرد هر بازیکنی در جهان وجود دارد و یک اتفاق عادی و معمولی به نظر می‌رسد، اما داستان طارمی متفاوت است و شاید بشود گفت اتفاقات این بازی برای او، خلاصه‌ای از داستان تمام زندگی حرفه‌ای این بازیکن بوده است! آن طارمی که ما می‌شناسیم، تقریبا همیشه همین‌طور بوده؛ درخشان و حیرت‌انگیز، اما درست وقتی به او دل می‌بندید، پشیمان‌تان می‌کند. از زمان چهره شدن در پرسپولیس، طارمی همین خاصیت را داشت و بروز می‌داد. آن اوایل تصویری که از او در ذهن مخاطبان فوتبال شکل گرفته بود، یک بازیکن به‌شدت بااستعداد بود که در عین حال سر به زیر و با معرفت است و حتی اگر لازم باشد خودرویی که به عنوان بهترین بازیکن لیگ چهاردهم برده را به مجتبی محرمی تقدیم می‌کند، اما ناگهان همین بازیکن با وجود توافق شفاهی با پرسپولیس، این تیم را ترک کرد و شبانه راهی فوتبال ترکیه شد. باز همین بازیکن است که بعدتر به شکل ناشیانه ترکیه را ترک می‌کند و در اثر توافق شفاهی و مالی با حسین هدایتی به پرسپولیس برمی‌گردد تا باعث محرومیت خودش و باشگاه شود.

باز هم دقت کنید و ببینید نمودار زندگی فوتبالی طارمی چطور در همین نقاط بالا و پایین نوسان دارد. او مهم‌ترین لژیونر این دوران است که با کار و تلاش می‌تواند به تیمی در سطح اعتبار اینتر راه پیدا کند و حتی زبان بیاموزد و راحت در نشست‌های خبری حرف بزند، اما بعدا در مورد همین آدم مطالب عجیبی پیرامون کودتا علیه سرمربی و جنگ بر سر تصاحب بازوبند کاپیتانی به گوش می‌رسد که حقیقتا مخاطب را سردرگم می‌کند. بالاخره ما با کدام طارمی طرفیم؛ این یا آن؟