ناترازی برق و آرمان رشد تولید
کوچکمقیاسها پازل برق پایدار را کامل میکنند
در این میان شکلدهی به این هدف متعالی و توسعهزا، نیازمند تغییر رویکرد در سیاستها و برنامهریزیهای کلان اقتصاد کشور است. ترمیم سیستم بانکی و نهادهای مرتبط مانند بیمه و مالیات و همچنین اصلاح قوانین و مقررات پشتیبان تولید و حذف قوانین اضافه و دست و پاگیر قطعا جزو اقداماتی است که دولت برای تحقق شعار رشد تولید ناگزیر به پیگیری و توجه جدی به آنهاست. اگرچه همه این موارد اهمیتی بسزا در بازگشت رونق به حوزه تولید و صنعت کشور دارند اما شرایط عجیب و بحرانزای تامین انرژی در طول سه تا چهار سال اخیر نشان میدهد که ما حتی در گامهای ابتدایی توسعه صنعتی یعنی تامین زیرساختهای کلیدی تولید بهویژه انرژی هم دچار مشکلات جدی هستیم.
توقف سرمایهگذاریها در برق و گاز به دلیل اقتصاد بیمار و ناکارآمد این حوزه، به تدریج پیامدها و عوارض خود را در قالب ناترازیهای جدی بین تولید و مصرف و در نهایت ناپایداری شبکههای برق و گاز نشان داد. این مساله در حوزه برق ابعادی به مراتب گستردهتر دارد. بر اساس آمار وزارت نیرو تفاوت تراز تولید و مصرف برق در پیک سال 1401 رقمی بالغ بر 15هزار مگاوات بوده که عمده آن از طریق خاموشیهای برنامهریزیشده صنایع و شهرکهای صنعتی و همچنین مدیریت مصارف خانگی پوشش داده شد.
امسال اما با توجه به استمرار روند کاهشی سرمایهگذاریها، عدمایجاد ظرفیتهای جدید قابلتوجه در تولید برق و همچنین عدمتوسعه چشمگیر خطوط انتقال و توزیع، به نظر میرسد با ناترازی جدیتری در برق مواجه خواهیم بود و این مساله به معنای تحمیل خاموشیها به صنایع و تولیدکنندگان در سالی است که قرار است همه ارکان اقتصادی و سیاستگذاری کشور بر رشد تولید متمرکز شوند.
یکی از جدیترین وجوه تمایز صنایع زیرساختی مانند برق نسبت به سایر حوزهها، زمانبر و هزینهبر بودن توسعه زیرساختی آنهاست. به این معنا که اگر همین امروز برای احداث یک نیروگاه چندهزار مگاواتی تصمیمگیری و اقدام شده و منابع هنگفت مالی موردنیاز آن هم تامین شود، پروسه احداث و راهاندازی این نیروگاه بین 3 تا 5 سال به طول خواهد انجامید. بنابراین به شرط ثابت ماندن سطح ناترازیها یا حتی کاهش آن باز هم صنعت برق نمیتواند کمبود فعلی را در یک دوره زمانی کوتاهمدت رفع کند. بهویژه آنکه این صنعت بیش از یک دهه است که با کمبود جدی منابع مالی، کسری بودجه و انباشت گسترده بدهیهایش به بخش خصوصی و سیستم بانکی مواجه است و از این منظر تامین سرمایه برای افزایش ظرفیت تولید از طریق نیروگاههای بزرگ بسیار دشوار خواهد بود. این نکته را هم نباید فراموش کرد که احداث هر نیروگاه مقیاس بزرگی، نیازمند تامین سرمایه برای توسعه زیرساختهای شبکه انتقال و توزیع هم هست.
با توجه به همه این نکات و همچنین در نظر گرفتن الزامات ملی برای حفظ و تقویت ظرفیتهای تولیدی و صنعتی کشور، به نظر میرسد راهاندازی نیروگاههای مقیاسکوچک به عنوان یک راهبرد چابک که در کوتاهمدت و با هزینه بسیار اندکتری نسبت به نیروگاههای بزرگ حرارتی قابل اجراست، میتواند به عنوان یک اقدام موثر در کنار توسعه ظرفیت نیروگاههای بزرگ مدنظر قرار گیرد.
این نیروگاهها علاوه بر اینکه با هزینه کمتر و سرعت بیشتری وارد مدار میشوند، مزیتهای جدی دیگری هم دارند که یکی از مهمترین آنها عدمنیاز به شبکه انتقال و تامین نقطهای برق در مناطق پرمصرف است. بر این اساس باید پذیرفت که راهاندازی کوچک مقیاسها در اطراف صنایع و شهرکهای صنعتی میتواند تا حد زیادی به تامین برق آنها کمک کرده و اجازه ندهد چرخ تولید متوقف شود. عرضه برق پایدار ضمن اینکه صنایع را نسبت به روند توسعهای خود دلگرم و امیدوار میکند، میتواند با ایجاد اشتغال پایدار به مهار تورم هم کمک کند. ضمن اینکه این نیروگاهها میتوانند از ایجاد هزینههای آشکار و پنهان گسترده خاموشیها در صنایع هم جلوگیری کنند. لازم به ذکر است که نیروگاههای مقیاس کوچک ضمن اینکه در مصرف سوخت و تبدیل انرژی، بازدهی بالاتر و اتلاف کمتری دارند، به دلیل نزدیکی محل احداث به صنایع میتوان از حرارت تولیدی آنها هم استفاده کرد.
توسعه نقطهای از طریق مقیاسکوچکها، میتواند به ایجاد چابکی در تحقق اهداف اقتصادی کشور بهویژه رشد تولید منجر شود. امروز که کشور بیش از هر زمان دیگری، توسعه اقتصادی را هدفگذاری کرده، قطعا ایجاد چابکی در روند رشد زیرساختهای استراتژیکی مانند برق بسیار الزامی است. در عصری که در همه کشورهای دنیا با مدیریت پروژه چابک، به جای تعریف پروژههای گرانقیمت، بزرگ و زمانبر، روی تقسیم و تجزیه پروژههای بزرگ به عملیات قابلکنترل و کوچکتر تمرکز کردهاند، قطعا احداث نیروگاههای مقیاسکوچک یک راهبرد اساسی برای حفظ و تقویت پایداری شبکه خواهد بود.
توسعه نقطهای و چابک ظرفیتهای تولید برق با بازدهی بالا و اتلاف کمتر، بدون نیاز به سرمایهگذاری بر روی شبکههای انتقال راهکار آسان، در دسترس و قابل اتکایی است که نیروگاههای مقیاسکوچک در اختیار دولت قرار میدهند تا ضمن رفع ناترازی تولید و مصرف بهویژه در ایام پیک، برق موردنیاز بخش تولیدی و صنعتی کشور را با هزینههای به مراتب کمتری تامین و پایداری و امنیت شبکه را برای آنها تضمین کند.