هزینه ۱۲ تریلیون دلاری ایالات متحده برای رسیدن به اهداف انرژی
در صنعت برق ایالات متحده طیف وسیعی از سهامداران وجود دارند که خدمات را از طریق تولید، انتقال، توزیع و بازاریابی برق برای مشتریان صنعتی، تجاری، عمومی و مسکونی ارائه میکنند. همچنین این صنعت شامل بسیاری از موسسات دولتی است که این بخش را تنظیم و نظارت میکنند. یک شرکت برق اغلب شرکتی است که تاسیساتی را برای تولید، انتقال و توزیع برق برای مصرفکنندگان عمومی و صنعتی اجرا میکند. شرکتهای برق میتوانند در یک یا چند مورد از این فعالیتها مشارکت داشته باشند. به عنوان مثال، بازاریابهای برق که فقط به خرید و فروش برق میپردازند را نیز میتوان آب و برق در نظر گرفت.
در ایالات متحده، حدود ۱۶۰۰ شرکت برق وجود دارد که به بیش از ۱۴۰ میلیون مشتری برق ارائه میدهد. این شرکتها مسوول تولید برق بیش از ۲هزار تراوات ساعت در سال ۲۰۲۱ بودند. این در حالی است که در سال ۱۹۹۶، بالغ بر ۳۱۹۵ شرکت برق در ایالات متحده وجود داشت که از این تعداد کمتر از هزار شرکت در تولید برق مشغول بودند. این امر باعث شد که تعداد زیادی از شرکتهای کوچکتر فقط در توزیع برق مشغول باشند. همچنین ۶۵ شرکت بازاریاب برق در این کشور وجود داشت. در این سال از همه شرکتهای برق، ۲۰۲۰ شرکت دولتی (شامل ۱۰ شرکت فدرال)، ۹۳۲ شرکت تعاونی برق روستایی و ۲۴۳ شرکت متعلق به سرمایهگذاران بودند.
شبکه انتقال برق توسط اپراتورهای مستقل سیستم یا سازمانهای انتقال منطقهای کنترل میشود که سازمانهای غیرانتفاعی هستند و موظفند شرایط را برای ارتقای رقابت تامینکنندگان مختلف فراهم کنند. کارشناسان تصور میکنند که این صنعت باید حدود ۵/ ۱۱ تریلیون دلار در طول ۲۰ سال برای جایگزینی زیرساختهای قدیمی و واحدهای تولیدی خود هزینه کند. این در حالی است که پیشبینی میشود قیمت واقعی برق افزایش خواهد یافت اما احتمالا نه با نرخ بیش از حد. ما فکر میکنیم که این اعداد هستند که به احتمال زیاد داستان را بهطور دقیق بیان میکنند، نه اظهارات بخش روابط عمومی این صنعت که بهخوبی طراحی شده است که به طور ظاهری هدف خالص صفر را برای سال ۲۰۵۰ نشان دهد، زمانی که ممکن است برای اهمیت دادن خیلی دیر باشد.
این باعث میشود که اظهارات دستاندرکاران این صنعت امروز ارزش کمی داشته باشد زیرا به سختی کسی در آینده قابل پیشبینی بر اساس آنها عمل خواهد کرد. اما کارشناسان این سوال را در رابطه با بازار برق آمریکا بررسی کردهاند و قبلا به این نتیجه رسیدهاند که صنعت آب و برق ایالات متحده از نظر هزینههای سرمایهای در راستای یک اقتصاد به طور فزاینده درگیر با برق، از جایی که باید باشد، عقب مانده است. شرکتهای برق این کشور میتوانند هزینههای سرمایهای بیشتری را تامین کنند و در حقیقت قیمت برق با یا بدون اقدامات کربنزدایی افزایش مییابد.
از آنجا که کارخانه صنعت آب و برق ایالات متحده نسبتا قدیمی است زیرساختهای نامناسبی دارد، حتی بدون توجه به دیدگاه کارشناسان در خصوص کربنزدایی، ترکیب سوخت فسیلی در ناوگان تولید برق این کشور باید جایگزین سوختهای پاک شود. از زمانی که ما آخرین تحلیل خود را انجام دادیم، هزینههای سوخت، نرخ بهره و هزینههای ساختوساز همگی افزایش یافتهاند. همچنین دولت ایالات متحده اخیرا تخمینهای جدیدی از هزینه تولید برق جدید خود منتشر کرد و به نظر میرسد احتمال اینکه خودروهای الکتریکی همچنان سهم قابلتوجهی از بازار را به دست آورند، بسیار بالاست.
بنابراین بر اساس محاسبات ما قیمت واقعی برق سالانه در ایالات متحده بدون تغییر در ترکیب تولید حدود ۴/ ۲درصد و با تغییر به یک ترکیب کربنزداییشده، بالغ بر ۱/ ۴درصد افزایش یابد. به عبارت دیگر، نرخ افزایش قیمت برق تکرقمی خواهد بود. ما تصور میکنیم که این صنعت باید بالغ بر ۵/ ۱۱ تریلیون دلار در طول ۲۰ سال برای نوسازی تاسیسات قدیمی خود که شامل بخشهای تولید، توزیع و انتقال میشوند، هزینه کند تا بتواند تقاضای رشد را برآورده کند و به اهداف کربنزدایی خود دست یابد. همچنین صنعت آب و برق آمریکا میتواند بالغ بر ۴/ ۸ تریلیون دلار برای توسعه و نوسازی ناوگان خود با ترکیب سوختهای فسیلی فعلی هزینه کند.
ما عمدا از واژه «تعویض» استفاده میکنیم، زیرا اکثر نیروگاهها یا تاسیسات برق در این کشور تقریبا ۳۰تا۴۰ساله هستند که به سن بازنشستگی خود نزدیک شدهاند. برخی از تاسیسات حتی بسیار قدیمیتر از این هم هستند. برخی از این داراییهای واقعا قدیمی مانند تیرها و سیمها با وقوع توفان سقوط میکنند یا در آتشسوزی جنگلها میسوزند. با این حال، بیش از دو دهه بعد، نیروگاههای جایگزیننشده فراتر از پیری خواهند بود. در محاسبات ساده این به آن معناست که صنعت آب و برق ایالات متحده باید چیزی بین ۴۲۰ تا ۵۷۵ میلیارد دلار در سال هزینه کند.
به گفته افراد مطلع هزینه سرمایه سالانه در صنعت برق این کشور، در حال حاضر، احتمالا نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار است. بنابراین، فراتر از موضوع شستوشوی سبز در این صنعت، ما شاهد عقب افتادن آن در خصوص هزینههای سرمایهای ضروری هستیم. این خبر بدی برای برقرسانی سریع اقتصاد آمریکاست که به یک صنعت قوی برق بسیار وابسته است که بتواند تقاضای فزاینده برای برق را در آینده این کشور برآورده کند.
در اینجا یک نتیجه نهایی از وضعیت کنونی صنعت برق ایالات متحده میتوان گرفت و آن این است که قیمت واقعی برق در این کشور افزایش خواهد یافت اما احتمالا نه با نرخهای بیش از حد و این افزایش قیمت مورد انتظار باید تنها تاثیر اقتصادی متوسطی بر صنعت برق داشته باشد، زیرا قبوض برق درصد کمی از بودجه یک خانواده معمولی را در آمریکا تشکیل میدهد. اما سوال واقعی این است که آیا تامینکنندگان برق بودجههای سرمایهای درخوری را برای تحقق اهداف برقرسانی در سطح اقتصاد مبتنی بر برق این کشور در آینده در نظر میگیرند و اگر اینگونه است چه زمانی این سرمایهگذاریها صورت خواهد پذیرفت؟