نایب رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی نیروگاهی کشور در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» عنوان کرد
نیروی انسانی؛ چالش فراموششده صنعت برق
با وجود این، امروزه شرایط برای این شرکتها به سختی پیش میرود و اقتصاد ناتراز صنعت برق باعث شده تا تحقق برنامهها روزبهروز پیچیدهتر شود؛ در واقع پرداخت مطالبات نیروگاهها به صورت ماهانه از سوی وزارت نیرو حتی کفاف هزینههای جاری نیروگاهها را نیز نمیدهد و این در حالی است که نیروگاهها برای حفظ آمادگی و تولید پایدار در پیک مصرف، نیازمند انجام تعمیرات دورهای و اساسی هستند و این مهم در گرو تامین نقدینگی محقق میشود، اما فعالان صنعت برق معتقدند با برق ۱۰۰ تومانی و مطالباتی که زمان پرداخت آنها مشخص نیست، نمیتوان اقدام قابلتوجهی در این خصوص انجام داد.
این شرایط زمانی نگرانکننده میشود که بدانیم هماکنون بخشی از نیروگاههای کشور عمر بالای ۵۰ سال دارند و هر ساله موضوع راندمان پایین این نیروگاهها نقل محافل میشود. البته از سوی دیگر در سمت مصرف نیز افزایش ۵ درصدی سالانه را شاهد هستیم که این مسائل موجب شده بخش خصوصی و شرکتهای بهرهبردار تمایل و توانی برای سرمایهگذاری در این صنعت نداشته باشند و از سویی دیگر حتی باید با چنگ و دندان به دنبال تامین هزینههای تعمیرات سالانه خود باشند. با تمام این اوصاف آنچه امروز به عنوان بزرگترین مشکل شرکتهای بهرهبردار صنعت نیروگاهی مطرح میشود، فرسودگی شغلی و نبود برنامهریزی برای تربیت نیروی انسانی برای جایگزینی با نیروهای بازنشسته قدیمی است که در سایه بیتوجهی ناشی از دغدغههای مالی شرکتها، امروزه تبدیل به یک معضل اساسی برای این صنعت استراتژیک شده است.
در همین رابطه نایب رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی نیروگاهی کشور میگوید: عمدهترین مساله در حال حاضر چالش منابع انسانی نیروگاهها بهویژه نیروگاههای قدیمی است؛ در واقع از یکسو سرمایهگذاری در این نیروگاهها از نظر اقتصادی فاقد توجیه اقتصادی لازم بوده که همین امر نیز باعث شده تا تمایل به جذب نیروی جدید و متخصص مورد توجه قرار نگیرد و از سوی دیگر با توجه به قدیمی بودن تکنولوژی مورد استفاده در نیروگاهها، امروزه واحدها نیازمند نیروی بیشتری برای تولید هستند.
به گفته عباس کریمی، با توجه به وضعیت قیمت برق، علاقه چندانی به سرمایهگذاری برای ایجاد نیروگاههای جدید توسط بخش خصوصی وجود ندارد. در واقع هر کیلووات برق با هزینه ۳۰۰ تومان تولید میشود اما دولت به نرخ ۱۰۰ تومان به ازای هر کیلووات برق را خریداری میکند، این در حالی است که علاوه بر فرسودگی نیروگاهها، سالانه ۵ تا ۶درصد افزایش مصرف اتفاق میافتد. بنابراین معتقدم چارهای جز نزدیک کردن برق به قیمتهای واقعی وجود ندارد تا با جذب سرمایهگذار، شاهد احداث نیروگاههای جدید، ورود تکنولوژی جدید و کاهش هزینههای بهرهبرداری باشیم. متن پیش رو ما حصل گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با عباس کریمی، نایب رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی نیروگاهی کشور در خصوص مهمترین چالشهای شرکتهای بهرهبردار صنعت نیروگاهی کشور است که در ادامه میآید.
در مورد شکلگیری و فعالیت انجمن صنفی نیروگاهی کشور توضیح دهید.
این انجمن در سال 86 با طرح موضوع واگذاری نیروگاهها به بخش خصوصی، با اخذ مجوز از وزارت تعاون تاسیس شد تا حلقه واسط حاکمیت و بهرهبرداران باشد. ایفای نقش موثر در بهرهبرداری اقتصادی و مطمئن نیروگاهها به منظور عرضه انرژی الکتریکی پایدار برای مصرفکنندگان، استیفای حقوق و خواستههای مشروع و قانونی اعضا، تلاش در جهت ارتقای مستمر کارآیی اعضا و همافزایی برای کاهش هزینههای بهرهبرداری و نگهداری و افزایش سطح آمادگی تولید نیروگاهها، حفظ سرمایه نیروی انسانی، آموزش و... در اساسنامه این انجمن با دارا بودن 60 عضو وجود دارد که اخیرا هم تصمیم گرفتهایم با اصلاح بخشی از اساسنامه، تعداد اعضا را افزایش دهیم.
آیا نوعی موازیکاری بین فعالیت انجمن صنفی نیروگاهی کشور و دیگر تشکلهای این صنعت وجود دارد؟
نمیتوان گفت این تشکل با دیگر تشکلهای صنعت برق موازی عمل میکند، بلکه تشکلها در صنعت برق عملا مکمل یکدیگر هستند. در واقع تولیدکنندگان برق مالکان نیروگاههای کشور بوده و سندیکای تولید عملا نماینده مالکان بخش خصوصی نیروگاههای کشور است. اما «اصنا» نماینده بخش بهرهبرداری نیروگاهها به شمار میرود که ممکن است اصولا بهرهبردار حتی وابسته به مالک هم نباشد.
یکی از چالشهای امسال نیروگاهها کمبود گاز در زمستان بوده است. این مساله در حوزه بهرهبرداری به عنوان حوزه تحت پوشش انجمن چه چالشهایی به وجود آورده است؟
با توجه به اینکه تمامی نیروگاهها قابلیت استفاده از گاز را دارند، برای تامین برق کشور شبانهروز به 200 میلیون مترمکعب گاز نیاز دارند، اما با توجه به محدودیت تولید گاز و سرمای هوا، به طور طبیعی 70درصد گاز به بخش مسکونی و اداری اختصاص مییابد و نیروگاهها بنا به اجبار از سوخت مایع مانند گازوئیل و مازوت استفاده میکنند که با توجه به آسیبهای احتمالی سوخت مایع به تجهیزات نیروگاهها، هیچ نیروگاهی مایل به استفاده از این نوع سوخت نیست. نکته حائز اهمیت اینکه امروزه شاهدیم که برخی از کارشناسان آلودگی هوا را به مازوت نیروگاهها مرتبط میکنند در حالی که از ابتدای سالجاری و فصل تابستان که مازوت مصرف نمیشود، باز هم شاهد آلودگی هستیم و تعداد روزهای پاک تهران امروز به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نیست و بررسیهای سازمانهای مسوول و مراکز تحقیقاتی نشان میدهد که حداکثر 5 تا 6درصد آلودگی هوا در زمستان مربوط به استفاده از سوخت مایع نیروگاههاست و عمده این مساله به موضوعات دیگری از جمله حملونقل، سایر صنایع و... برمیگردد.
با توجه به رشد چند برابری مصرف در صنعت برق، آینده صنعت نیروگاهی به چه سمت و سویی میرود؟
به طور کلی اقتصاد صنعت برق دغدغه اصلی بخش تولیدکننده و بهرهبردار است. در بخش تولید با توجه به افزایش سرسامآور هزینههای لوازم یدکی، تعمیرات، نیروی انسانی، حقوق و دستمزد، نرخ کنونی برق به هیچ عنوان پاسخگوی انتظارات نیست و امیدواریم راهحل اساسی برای رفع مشکل در نظر بگیرند. از این رو با توجه به وضعیت قیمت برق علاقه چندانی به سرمایهگذاری برای ایجاد نیروگاههای جدید توسط بخش خصوصی نیز وجود ندارد. در واقع هر کیلووات برق با هزینه 300 تومان تولید میشود اما دولت به نرخ 100 تومان به ازای هر کیلووات برق را خریداری میکند. این در حالی است که علاوه بر فرسودگی نیروگاهها، سالانه 5 تا 6درصد افزایش مصرف برق اتفاق میافتد. بنابراین معتقدم چارهای جز نزدیک کردن برق به قیمتهای واقعی وجود ندارد تا با جذب سرمایهگذار، شاهد احداث نیروگاههای جدید، ورود تکنولوژی جدید و کاهش هزینههای بهرهبرداری باشیم.
برخی از نیروگاهها با راندمان پایین در مدار قرار دارند. آیا با نوسازی نیروگاهها میتوانیم به کاهش مصرف سوخت و جبران این ناترازی امیدوار باشیم؟
هر اندازه تکنولوژی تولید برق را بهروزتر کنیم، افزایش راندمان و بهرهوری مصرف سوخت اتفاق میافتد، اما تحقق این مهم در ابتدای امر نیازمند سرمایهگذاری است؛ امروزه نیروگاههای قدیمی بهویژه نیروگاههای بخار استان تهران علاوه بر مصرف سوخت، مصرف آب بالایی دارند و در این خصوص نیز نیاز به بهینهسازی دارند. این نیروگاهها بیش از 50 سال عمر دارند و طبیعی است نیروگاههای کلاس اف با راندمان 55 تا 60درصد باید جایگزین نیروگاه بخار شوند؛ در این صورت علاوه بر صرفهجویی در سوخت، بهای تمامشده کاهش مییابد و تولید از توجیه اقتصادی برخوردار میشود.
در حوزه بهرهبرداری علاوه بر تکنولوژی، چه مسالهای را باید در توسعه مدنظر قرار دهیم؟
عمدهترین مساله در حال حاضر چالش منابع انسانی نیروگاهها بهویژه نیروگاههای قدیمی است؛ در واقع از یکسو سرمایهگذاری در این نیروگاهها از نظر اقتصادی فاقد توجیه اقتصادی لازم است که همین امر باعث شده تا تمایل به جذب نیروی جدید و متخصص مورد توجه قرار نگیرد و از سوی دیگر با توجه به قدیمی بودن تکنولوژی مورد استفاده در نیروگاهها، امروزه واحدها نیازمند نیروی بیشتری برای تولید هستند. به طورنمونه نیروگاههای قدیمی به ازای تولید هر مگاوات برق، 6/ 0 نفر نیرو نیاز دارند اما نیروگاههای کلاس اف برای تولید همین میزان کمتر از 1/ 0 نفر نیرو نیاز دارند و طبیعی است که اقتصادیتر هستند.
بر این اساس اقتصادی نبودن فروش برق برای نیروگاههای قدیمی، از یکسو بیانگیزگی را در بخش توسعه نیروی انسانی به همراه داشته که این امر فرسودگی و کمبود نیروی انسانی متخصص را باعث شده است. از سوی دیگر به صرفه نبودن تولید در این نیروگاهها نیز باعث شده تا مدیران نتوانند از نظر مالی نیروی انسانی را تامین کنند. از اینرو با توجه به تخصصی بودن موضوع، علاوه بر مباحث تئوری و علمی، نیروهای مورد استفاده در این صنعت حداقل دو سال آموزش عملی نیاز دارند؛ بنابراین اصلاح نرخ برق میتواند منجر به سرمایهگذاری برای جذب نیروی انسانی شود.
برخی از بهرهبرداران مشکل تامین مالی را به عنوان یک مساله اساسی مطرح میکنند و از طرفی خدمات تعمیراتی را به عنوان یک بازوی کمکی برای تامین مالی در دستور کار قرار دادهاند. این راهکار تا چه اندازه میتواند منجر به رفع مشکل نقدینگی شود؟
نقدینگی که ماهانه به نیروگاهها پرداخت میشود، حتی برای هزینههای جاری کافی نیست و همواره این دغدغه مالی در بخشهای مختلف وجود دارد. از طرفی برای تعمیرات سالانه شرکتهای بهرهبرداری بودجه قابلتوجهی نیاز دارند و کمبود در هر کدام از این بخشها بر کیفیت تاثیرگذار است و آثار آن در مواردی مانند وقوع حوادث و خروجهای اضطراری از مدار در پیک مصرف خود را نشان میدهد. امروزه بهرهبرداران به طور معمول تعمیرات مجموعه خود را عهدهدار هستند که البته برخی نیز از پیمانکاران بیرونی استفاده میکنند.
اینکه بهرهبرداران تعمیرات نیروگاههای خود را عهدهدار شوند، تقریبا یک رویه معمول است در حالی که منظور ما ارائه خدمات تعمیراتی به نیروگاههای دیگر است. آیا چنین رویهای میتواند منجر به تامین مالی برای شرکتهای بهرهبردار شود؟
همانطور که اشاره کردم کیفیت نیروهای بهرهبرداری نیروگاههای قدیمی به کیفیت گذشته نیست و با توجه به مشکلات مالی برای جذب نیروهای جدید و بیتوجهی به آموزش، شاهد افت انگیزه و سطح فنی نیروها هستیم. از طرفی جذب نیروی ثابت سالانه برای اورهال با توجه به هزینههای بسیار بالا به صرفه نیست، چرا که سه ماه زمستان یا حداکثر نیمه دوم سال کار تعمیرات پیگیری میشود؛ بنابراین شرکتهای تعمیرات نیروگاهی شکل گرفتهاند که از بازنشستههای نیروگاهها استفاده میکنند و به صورت تخصصی این کار را انجام میدهند و البته معدود شرکتهایی علاوه بر کار تعمیرات نیروگاه خود، تعمیرات سایر نیروگاهها را نیز بر عهده میگیرند.
پیک مصرف 1402 را در بخش بهرهبرداری چگونه ارزیابی میکنید؟
در واقعیت گذرموفق از پیک تابستان نیازمند سرانه برابر تولید و مصرف است، اما در شرایط کنونی توجه به تعمیرات به موقع بسیار حیاتی است و چنانچه نقدینگی لازم و بهموقع در اختیار شرکتها قرار گیرد، نیروگاهها با آمادگی کامل در پیک تابستان در مدار خواهند بود.