کوچک‌مقیاس‌ها زیر سایه نیروگاه‌های بزرگ

 به طور نمونه با وجود قرارداد ۱۰ساله دولت با کوچک‌مقیاس‌ها، تنها به مدت ۵ سال خرید برق تضمین می‌شود و عملا نرخ خرید برق در قرارداد ۵ساله دوم کمتر از یک‌سوم دوره نخست است که آن هم حداکثر در ۵ ماه از سال اجرایی می‌شود. از سوی دیگر اگر‌چه نیروگاه‌ها برای دریافت گاز در فصل زمستان در اولویت قرار دارند، اما دولت با این استدلال که راندمان نیروگاه‌های سیکل ترکیبی بزرگ بالاتر از نیروگاه‌های برق پراکنده است، ترجیح می‌دهد سوخت را در اختیار نیروگاه‌های بزرگ قرار دهد؛ استدلالی که البته مورد قبول مدیران نیروگاه‌های کوچک‌مقیاس نیست. «دنیای‌اقتصاد» به منظور واکاوی مشکلات نیروگاه‌های کوچک‌مقیاس و تولید پراکنده میزگردی با حضور مهدی اسداله‌پور و سلمان فروزان، دو عضو هیات رئیسه کمیته تولید پراکنده سندیکای برق ترتیب داده که مشروح آن در ادامه می‌آید.

در مورد مزیت‌های نیروگاه‌های تولید پراکنده و تجربه‌های بین‌المللی توضیح دهید.

332A1002

اسداله‌پور: نیروگاه‌های تولید پراکنده یا به اختصار‌DG، تولید برق و حرارت CHP یا تولید همزمان برق، حرارت و برودت CCHP بر مبنای تولید برق در نقاط عمده مصرف مانند شهرک‌های صنعتی ایجاد می‌شوند؛ در واقع به جای اینکه برق را در چند صد کیلومتر آن طرف‌تر تولید و با خطوط انتقال به مراکز مصرف منتقل کنند که باعث پرت بخش قابل‌توجهی از انرژی شود، با راه‌اندازی نیروگاه‌های تولید پراکنده، برق موردنیاز در همان منطقه تولید می‌شود. موضوع دیگری که ضرورت ایجاد نیروگاه‌های تولید پراکنده را مطرح می‌کند، توجه به تامین برق بر اساس اصل پدافند غیرعامل است؛ به این معنا که چنانچه حوادث و بحران‌هایی اتفاق بیفتد، به طور طبیعی نیروگاه‌های بزرگ و خطوط انتقال برق آسیب می‌بینند و در این شرایط می‌توان با راه‌اندازی نیروگاه‌های تولید پراکنده برق زیرساخت‌های شهر  را تامین کرد.

مزیت دیگر اینکه هزینه ایجاد این نیروگاه‌ها به مراتب کمتر از سایر انوع نیروگاه‌هاست. نکته مهم اینکه اگر‌چه ممکن است نیروگاه‌های تولید پراکنده در تمام ساعات شبانه‌روز فعال نباشند، اما در بسیاری کشورها فقط در زمان پیک بار از این نیروگاه‌ها استفاده می‌کنند، چرا که در کمتر از 15 دقیقه به حداکثر بار می‌رسند؛ علاوه بر این نیروگاه‌های تولید پراکنده با توجه به فضای اشغال شده، تولید بسیار بالایی دارند.  به طور نمونه برای نصب یک مگاوات پنل خورشیدی با راندمان متوسط 23 درصد، حدود 5/ 1 تا 2 هکتار فضا نیاز است. در واقع با 5/ 1 تا 2 هکتار اشغال زمین حدود 230 کیلووات ساعت در شبانه‌روز برق تولید می‌شود؛ در صورتی که یک مولد 2 مگاواتی در نیروگاه‌های کوچک‌مقیاس با فضای کمتر از 100 مترمربع می‌تواند 2 مگاوات ساعت در تمام شبانه‌روز و ایام سال برق در اختیار مصرف‌کننده قرار دهد.

332A1013

 فروزان: نیروگاه‌های مقیاس کوچک حدود 2‌درصد از سهم تولید برق دنیا را در اختیار دارند اما روز‌به‌روز این عدد در حال افزایش است و در آمریکا این رقم به 20‌درصد تولید برق کشور رسیده است. ماهم باید هماهنگ با سایر کشورها گام برداریم تا با تولید برق و حرارت در محل مصرف از پرت انرژی و هزینه‌ها جلوگیری کنیم.

در چند سال اخیر با توجه به خاموشی‌ها در پیک مصرف، ضرورت ایجاد نیروگاه‌های تولید پراکنده همواره مطرح بوده اما شاهد توسعه لازم در این بخش نبوده‌ایم. لطفا در خصوص علل کاهش سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش توضیح دهید.

اسداله‌پور: در پاسخ به اینکه چرا از این ظرفیت غفلت شده می‌توان گفت یک بخش ماجرا مربوط به تعارض منافع است؛ منافعی که نصیب نیروگاه‌های بزرگ می‌شود و بخش دیگرهم مربوط به کاهش حمایت و مشوق‌ها از نیروگاه‌های تولید پراکنده بوده است؛ کمااینکه تنها مشوق این صنعت یعنی معافیت تجهیزات وارداتی از حقوق و عوارض گمرکی و مالیات ارزش افزوده از ابتدای امسال لغو شد تا سرمایه‌گذاران به ادامه کار بی‌میل شوند و این در حالی است که نیروگاه‌های تولید پراکنده به شدت نیازمند سرمایه‌گذاری هستند.

فروزان: به نظر من علت عمده این است که دولت ترجیح داده با چند بنگاه بزرگ درگیر باشد تا چند بنگاه کوچک و ترجیح داده که همان خطوط انتقال طولانی را با نیروگاه‌های بزرگ حفظ کند و خودش را درگیر کوچک‌مقیاس‌ها نکند.

به لغو معافیت تجهیزات وارداتی از حقوق و عوارض گمرکی و مالیات ارزش افزوده اشاره کردید. ظاهرا استدلال مسوولان برای حذف معافیت‌ها تولید برخی از تجهیزات در داخل کشور است در حالی که تولیدکنندگان این تجهیزات را وارد می‌کنند.

اسداله‌پور: مساله ریشه‌ای در شکل‌گیری این نگاه نادرست این است که صنعت برق به عنوان یک صنعت مادر هنوز نیز به عنوان یک صنعت تولیدی شناخته نمی‌شود و به همین خاطر در واردات قطعات و لوازم مصرفی دستگاه‌های تولید برق، شبیه بازرگان و تجار به ما نگاه می‌کنند که تعرفه‌های برابر نیز بر این نظر بنده صحه می‌گذارد در حالی که وزارت صمت باید یک مرز‌بندی بین تولیدکننده و بازرگان در تصمیم‌گیری‌ها ایجاد کند. نکته دوم اینکه تجهیزات مورد استفاده در تولید پراکنده به هیچ عنوان تولید داخلی نیستند؛ به طور نمونه موتورهای احتراقی 12 تا 20 سیلندر تولید داخل ندارند و اگر یک شرکت داخلی قطعه‌ای خاص در یک دسته خاص تولید کرده به معنای بی‌نیازی از واردات تجهیزات نیست.

فروزان: گذشته از اینکه تولید داخلی قابل‌توجهی در این زمینه نداریم، مساله هماهنگی تجهیزات تولیدی با سایر تجهیزات بسیار حائز اهمیت است و هر قطعه‌ای را به صرف تولید داخلی نمی‌توان مورد استفاده قرار داد.

در خصوص راندمان مقیاس کوچک‌ها اظهارات متفاوتی بیان می‌شود. مسوولان وزارت نیرو عنوان می‌کنند که این نیروگاه‌ها راندمان کمتری نسبت به نیروگاه‌های سیکل ترکیبی دارند و به همین خاطر در شرایط اضطرار دولت سوخت را در اختیار نیروگاه‌های بزرگ قرار می‌دهد. برخی دیگر خلاف این نظر را قبول دارند؛ این در حالی است که همزمان موضوع واردات تجهیزات دست دوم نیروگاه‌ها به خاطر تحریم‌ها نیز مطرح بوده و این موضوع در کاهش راندمان مقیاس کوچک‌ها موثر است.

اسداله‌پور: به طور کلی راندمان الکتریکی نیروگاه‌های تولید پراکنده و موتورهای احتراقی حدود 42 تا 44‌درصد است و این راندمان الکتریکال به تنهایی از میانگین راندمان نیروگاه‌های کشور بالاتر است؛ ضمن اینکه با تولید ترکیبی برق و حرارت راندمان این نیروگاه‌ها تا 85‌درصد قابلیت افزایش دارد؛ بنابراین راندمان نیروگاه‌های تولید پراکنده به مراتب بالاتر از میانگین راندمان نیروگاه‌های کشور است و این اظهارات درست نیست. از سوی دیگر اگر یک نیروگاه تولید پراکنده در ساعت 1000 مترمکعب گاز مصرف می‌کند، نیروگاه‌های بزرگ با همان میزان تولید و با احتساب تلفات خطوط انتقال حدود 20‌درصد گاز بیشتر مصرف می‌کنند. با وجود این امسال برخلاف سال‌های گذشته قطع گاز خیلی زودتر از انتظار اتفاق افتاد که تبعات مالی سنگینی برای نیروگاه‌ها به همراه دارد؛ زیرا برخی از هزینه‌ها مانند نیروی انسانی و نگهداری به صورت مداوم وجود دارند و با خاموش کردن نیروگاه‌ها قابلیت کاور کردن ندارند.

مشکل دیگر اینکه نیروگاه‌ها به بانک‌ها مقروض هستند و با تعطیلی تولید و قطع درآمد، انباشت اقساط محتمل است. در مورد واردات دستگاه‌های کارکرده هم طبیعی است که در صورت فراهم نشدن شرایط اورهال برای مولدها، راندمان پایین‌تری را شاهد خواهیم بود اما این مساله هم راه‌حل مشخصی دارد و ما اعلام کرده‌ایم تخصیص گاز به نیروگاه‌ها و نرخ خرید تضمینی برق را به راندمان نیروگاه‌ها مشروط کنند؛ ضمن اینکه در حالت استفاده از تجهیزات مستعمل هم راندمان نیروگاه‌های تولید پراکنده از میانگین راندمان نیروگاه‌های کشور بالاتر است و هدر‌رفت گاز را در این بخش نداریم.

فروزان: با توجه به اینکه برق تولیدی نیروگاه‌های بزرگ باید از طریق خطوط انتقال به دست مصرف‌کننده برسد، قطعا شاهد اتلاف بخش زیادی از برق تولیدی خواهیم بود و از طرفی هزینه بالایی صرف نگهداری خطوط انتقال می‌شود؛ بنابراین حتی اگر اظهارات وزارت نیرو در مورد علت تخصیص گاز به نیروگاه‌های بزرگ درست باشد، باز هم بخشی از برق تولیدی در خطوط انتقال و شبکه از بین می‌رود و این در حالی است که در نیروگاه‌های تولید پراکنده هدر‌رفت گاز نداریم و گاز مصرفی دستگاه‌ها کاملا صرف تولید می‌شود. در خصوص راندمان دستگاه‌های مستعمل نیز بخشی به هزینه نگهداری دستگاه و نرخ ارزان برق بر‌می‌گردد که عملا باعث شده تا مدیران نیروگاه‌ها نتوانند برای نگهداری بهتر نیروگاه و افزایش راندمان هزینه کنند.

وزارت نیرو عنوان می‌کند که با توجه به نرخ خرید بالاتر برق نیروگاه‌های کوچک‌مقیاس در چهار ماه از سال، عملا مشکلات فروش برق آنها در 8 ماه دیگر سال جبران می‌شود، اما نیروگاه‌ها این نظر را قبول ندارند و اعتقاد دارند این ارقام هزینه‌های تعمیر و نگهداری را نیز پوشش نمی‌دهد. تا چه اندازه این معادله را منصفانه می‌دانید؟

اسداله‌پور: قراردادی که توسط توانیر و شرکت‌های برق منطقه‌ای با نیروگاه‌های تولید پراکنده منعقد می‌شود، 10 ساله بوده که دولت موظف است، 60 ماه به طور تضمینی برق نیروگاه را خریداری کند که این 60 ماه با یک قیمت پایه در قرارداد ذکر می‌شود و ضریب تعدیل به آن تعلق می‌گیرد و در ماه‌های پیک بار ضریب بزرگ‌تر و در ماه‌های معمول ضریب کوچک‌تری در نظر می‌گیرند اما به طور کلی میانگین ضرایب به 1 می‌رسد که البته در همین زمان نیز تهدیدهایی مانند قطعی گاز وجود دارد، اما مشکل اصلی آنجاست که در قرارداد پنج‌ساله دوم به مراتب قیمت خرید برق کمتر از دوران خرید تضمینی است و زمان آن هم پنج ماه از سال است و در این مدت نرخ برق به یک‌سوم پنج سال اول می‌رسد که به هیچ عنوان تکافوی هزینه‌های جاری نیروگاه‌ها را نمی‌‌‌دهد، چه برسد به اینکه مدیران اورهال و تعمیرات را انجام دهند.

فروزان: این موضوع بر کسی پوشیده نیست که دستگاه‌های نیروگاه‌های کوچک‌مقیاس باید به صورت مداوم کار کنند نه به صورت مقطعی؛ چرا که خاموش و روشن کردن دستگاه هزینه بالایی را به نیروگاه تحمیل می‌کند. به طور کلی درآمدهای چند ماه پیک به هیچ عنوان ماه‌‌‌های خاموش را پوشش نمی‌دهد و ضروری است در خصوص نرخ خرید برق نیروگاه‌های تولید پراکنده تجدید نظر اساسی صورت بگیرد.

چه راهکاری برای تقویت سرمایه‌گذاری در بخش نیروگاه‌های تولید پراکنده وجود دارد؟

اسداله‌پور: نیروگاه تولید پراکنده از زیرساخت لازم برخوردار است و در صورتی که انگیزه اقتصادی ایجاد شود، مدیران می‌توانند این ظرفیت را ظرف6 ماه به دو برابرافزایش دهند که در این صورت 2 تا 3‌هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور در یک بازه زمانی حداکثر یکساله اضافه می‌شود؛ با وجود این‌، تحقق این مهم نیازمند رفع موانع و مشکلات و ایجاد انگیزه است؛ عمده‌ترین مشکلات حال حاضر، تاخیر در پرداخت‌هاست که عمدتا یک سال بعد از موعد مقرر انجام می‌شود. مشکل دیگر مربوط به اختلاف در قیمت برق تضمینی است؛ در واقع نیروگاه‌های دایر دو تیپ قرارداد برنامه پنجم و برنامه ششم دارند و اختلاف قیمت خرید برق این دو قرارداد حدود 40‌درصد است. این اتفاق در حالی می‌افتد که تجهیزات، زمان ورود، زمان خرید و بهره‌برداری از نیروگاه در یک زمان بوده اما به دلیل اینکه زمان بهره‌برداری برخی از نیروگاه‌های برنامه پنجم به دلیل تحریم‌ها با تاخیر مواجه شده، قیمت پایین‌تری دارند.

مورد دیگر کاهش مشوق‌هاست که تنها مشوق معافیت حقوق و عوارض گمرکی و مالیات ارزش افزوده از ابتدای امسال لغو شد تا 13‌درصد به هزینه‌های تمام‌شده پروژه‌ها اضافه شود. دیگر موضوع، مربوط به بازپرداخت تسهیلات ارزی است؛ از آنجا که بیش از 80‌درصد تجهیزات وارداتی و ارز‌بر هستند، واحدها تسهیلات ارزی دریافت کرده‌اند و این در حالی است که جهش 14 برابری نرخ ارز را در مقابل پنج برابرشدن قیمت خرید برق شاهد هستیم که به هیچ عنوان از تعادل لازم برخوردار نیست. پیشنهاد ما این است که قیمت برق خریداری‌شده را با نرخ ارز تغییر داده یا اجازه صادرات به بخش خصوصی دهند تا هزینه‌ها را در زمان احداث و بهره‌برداری پوشش دهد.

فروزان: تنها موضوعی که می‌تواند به این صنعت قوت ببخشد، اصلاح قیمت‌هاست، چرا که بسیاری از هزینه‌های نیروگاه‌های کوچک‌مقیاس ارزی است. از سوی دیگر با این شرایط جذابیتی برای سرمایه‌گذاران وجود ندارد و توسعه در این صنعت اتفاق نمی‌افتد. علاوه بر این در نظر گرفتن مشوق‌ها و افزایش مدت زمان قراردادهای خرید تضمینی از 5 به 10 سال می‌تواند جان تازه‌ای به این صنعت ببخشد.

چه راهکارهای اساسی وجود دارد؟

اسداله‌پور: با توجه به اینکه صنعت تولید پراکنده قابلیت راندمان الکتریکال بالایی نسبت به سایر انواع تولید برق دارد، می‌توانیم راندمان را از طریق گرما ارتقا دهیم.  بر این اساس باید با سیاستگذاری‌های کلان به راندمان حدود 85 درصدی برسیم اما متاسفانه تا زمانی که یارانه‌های انرژی به صورت کنونی اعمال می‌شود، تحقق این مهم سخت به نظر می‌رسد.

فروزان: یکی از راهکارها عقد قراردادهای دوجانبه واحدهای تولید برق با مصرف‌کنندگان عمده است؛ علاوه بر این با انعقاد قراردادهای طولانی‌مدت و تجدید نظر در نرخ خرید برق می‌توان به آینده این صنعت امیدوار بود.