محرک‌های گذار سیستم انرژی جهان: مهم‌ترین محرک‌‌های گذار جدید در سیستم انرژی جهانی، تغییرات در عرضه و تقاضای انرژی، پویایی نوآوری و توسعه فناوری در سیستم انرژی و افزایش توجهات زیست محیطی در این حوزه است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد تا سال۲۰۴۰ میلادی، مصرف انرژی در سطح جهانی تا ۳۰ درصد افزایش یابد، اما این رشد تقاضا بر خلاف دوره‌های پیشین که توسط کشورهای توسعه‌یافته مشخص می‌شود، عمدتا مرتبط با کشورهای در حال توسعه‌ای نظیر چین و هند خواهد بود. بخش عرضه انرژی نیز دچار تغییر شده به این ترتیب که تامین تقاضای آینده انرژی به وسیله پرتفویی از منابع متنوع فراهم می‌شود که در آن تجدیدپذیرها نقش کلیدی خواهند داشت. یکی از پیامدهای جنگ روسیه و اوکراین، متاثر شدن امنیت انرژی کشورهای متکی به واردات سوخت گاز از کشور روسیه بود.

این امر مبحث تامین امنیت انرژی ملی و استقلال در واردات انرژی را در این کشورها بیش از پیش دارای اهمیت کرده است که قاعدتا بر روند عرضه و تقاضای انرژی نیز تاثیر خواهد گذاشت. همچنین پیش‌بینی می‌شود با توجه به افزایش نقش برق پاک در مصرف نهایی انرژی که نمود بارز آن افزایش حمل و نقل برقی است تقاضا برای منابع هیدروکربنی در سال‌های آینده روند نزولی پیدا کند. دومین محرک گذار در سیستم انرژی، وضعیت پویای نوآوری و توسعه فناوری در این سیستم است، تاریخچه سیستم انرژی نشان می‌دهد گذارهای قبلی این حوزه، فرآیندهای تدریجی داشته‌اند، اما صنعت انرژی درگیر یک فرآیند تغییرات شتابان شده است.

روندهای اخیر در بلوغ فناورانه و کاهش هزینه‌های خورشیدی فتوولتائیک، انرژی باد در ساحل و دریا، توسعه فناوری ذخیره‌سازی باتری و استخراج انرژی از سوخت‌های غیرمتداول اساسا تعادل انرژی جهانی را تغییر داده است. به‌علاوه فناوری‌هایی نظیر شبکه‌های هوشمند، پاسخ‌دهی به تقاضا و بلاک‌چین، مرزهای جدیدی را برای سیستم انرژی آینده با تغییر روابط بین مشتریان و تامین‌کنندگان خواهد گشود. با توجه به اینکه عملکرد بخش انرژی در شکل‌گیری دو‌سوم گازهای گلخانه‌ای جهان نقش‌آفرین است، سومین محرک گذار، افزایش ملاحظات زیست محیطی در سیستم انرژی است. بر این اساس کربن‌زدایی از حوزه انرژی درصدر سیاست‌ها و اهداف ملی کشورهای مختلف قرار گرفته و معاهدات بین‌المللی نظیر توافق‌نامه پاریس نیز در سطح جهانی به تصویب رسیده است.

گذار سیستم انرژی یک گذار اجتماعی - فنی: محرک‌های ذکر شده سبب شده سیستم‌های انرژی سنتی و جا افتاده کشورها در آستانه یک دگرگونی یا گذار قرار بگیرند. اما آنچه باید  به آن توجه داشت اینکه این گذار تنها با تغییرات در یک منبع سوخت یا فناوری (به عنوان مثال از منابع فسیلی به تجدیدپذیر) همراه نیست، بلکه شامل یک تحول اجتماعی - فنی است که به نام «گذار اجتماعی- فنی سیستم انرژی»  شناسایی می‌شود. مطالعاتی که تنها روی منابع انرژی مانند نفت، زغال سنگ یا گاز تمرکز می‌کنند، تغییرات آینده در زمینه گذار را محدود فرض کرده و ابعاد اجتماعی و سیاسی سیستم‌های انرژی را پشت یک روکش اشتباه از گزینه‌های فناورانه‌‌ مخفی می‌کنند. گذار اجتماعی- فنی انرژی، یک تحول بنیادین است که علاوه بر منابع انرژی، شیوه حکمرانی سیستم انرژی، سیاست‌ها و قوانین مرتبط، رابطه تامین‌کنندگان و مشتریان را متاثر می‌کند، همچنین ارزش‌ها و نمادهای جدیدی در سیستم انرژی حاکم می‌شود.

مثلث انرژی هدف غایی گذار انرژی: هدف غایی که از گذار اجتماعی- فنی سیستم انرژی دنبال می‌شود دستیابی به اهداف پایداری تحت چارچوبی است که به نام «مثلث انرژی»  شناخته می‌شود. مثلث انرژی بیان می‌کند برای حرکت به سمت اهدف پایداری، سیاست‌های گذار انرژی باید به صورت متوازن سه بعد دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی، دسترسی و امنیت انرژی و پایداری محیط زیست را مورد توجه قرار دهد.  به عبارتی این‌گونه نباشد که سیاست‌های کشوری در حوزه انرژی تنها معطوف به رشد اقتصادی باشد و عدالت اجتماعی در دسترسی انرژی و حفظ امنیت انرژی در آینده و پایداری محیط زیست نادیده انگاشته شود. البته لازم به تذکر است که هر کشوری بنا به ویژگی‌ها و منابع در اختیار مسیر متفاوتی در دستیابی به اهداف پایداری و حفظ توازن در ابعاد مثلث انرژی خواهد داشت.

لزوم هوشیاری کشور درباره مواجهه با آثار گذار انرژی: این تحول بزرگ در سیستم انرژی، تمامی کشورها را متاثر خواهد کرد، اما ابعاد این تاثیر‌گذاری برای کشورهایی نظیر ایران گسترده‌تر خواهد بود که علاوه بر مصرف داخلی سوخت‌های فسیلی، بخش عمده‌ای از مناسبات اقتصادی و حتی سیاسی خود را بر اساس صادرات منابع فسیلی قرار داده است. یکی از پیامدهای گذار سیستم انرژی، تغییر در کشورهای واردکننده و صادرکننده سنتی منابع انرژی است. در افق پیش‌رو به جای صادرکنندگان نفت و گاز، صادرکنندگان تجهیزات و فناوری‌های انرژی پاک، نظیر تجدیدپذیرها یا صادرکنندگان منابع اولیه سیستم انرژی نوین، نظیر کبالت، لیتیوم، گرافیت و... را شاهد خواهیم بود.

علاوه بر مسائل ژئوپلیتیک سیاسی و اقتصادی ناشی از تحولات سیستم انرژی، عملکرد سیستم انرژی کشور ما محرک دیگری برای مواجهه هدفمند با گذار سیستم انرژی است. شاخص‌های عملکرد سیستم انرژی کشور نشان می‌دهد از اهداف مثلث انرژی فاصله قابل توجهی وجود دارد. از جمله نشانه‌های آن می‌توان به آلایندگی بالای بخش انرژی کشور از جمله بخش نیروگاهی در تولید کربن دی‌اکسید، تنوع اندک در منابع عرضه انرژی و بنابراین متاثر شدن امنیت انرژی کشور، شدت بالای انرژی کشور و عدم کارآیی سیاست‌های بهره‌وری انرژی، یارانه‌های زیاد در بخش انرژی کشور و... اشاره کرد که تمامی این نشانه‌ها موید آن است که ما از مسیر گذار سیستم انرژی کشور به سمت اهداف پایداری دور هستیم.

 به این ترتیب می‌توان جمع‌بندی کرد زنگ خطر جدی برای سیاستگذاران و برنامه‌ریزان حوزه انرژی کشور به صدا در‌آمده است، پیش‌بینی تزلزل جایگاه و نقش‌آفرینی کشور در حوزه انرژی طی سال‌های آتی در عرصه بین‌المللی، آثار و تبعات ماندگار زیست محیطی عملکرد فعلی سیستم انرژی کشور، متاثر شدن امنیت انرژی کشور به دلیل اتکای صرف به گاز در بخش مصرف داخلی و عدم تنوع‌بخشی به سبد تولید انرژی کشور، اهمیت مباحث زیست محیطی در صادرات جهانی و لذا پیش‌بینی حذف یا جریمه‌های سنگین برای صادرات کالا و تجهیزات مبتنی بر سوخت‌های فسیلی و... از جمله مواردی است که حتی تبعات و آثار وقوع برخی از آنها چندین سال است در کشور مشاهده می‌شود و درباره بقیه نیز پیش‌بینی می‌شود در آینده‌ای نزدیک کشور را متاثر کند. بنابراین باید سیاستگذاران و برنامه‌ریزان کشور به‌ویژه در حوزه انرژی، به جای رویکرد واکنشی در زمان وقوع این رخدادها، از هم‌اکنون درباره مواجهه و آمادگی کشور برای تغییرات تحولی گذار سیستم انرژی تفکر و برنامه‌ریزی کنند.