توزیع نابرابر حذف زغال سنگ در صنعت برق
این تحقیق که توسط تیمی در دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی رهبری شد، نگاهی دقیقتر به این موضوع داشت که چگونه مزایای سلامتی مرتبط با برنامههای کربنزدایی میتواند تصمیمگیریهای عملیاتی در صنعت برق را تحت تاثیر قرار دهد. جرمیا جانسون، یکی از نویسندگان مقاله در این خصوص توضیح میدهد: اگر بتوانیم تعیین کنیم کدام نیروگاههای خاص بیشترین تاثیر را بر سلامت انسان دارند و چه زمانی این تاثیر را خواهند گذاشت، آنگاه سیستمهای قدرت میتوانند روش تولید برق در آن نیروگاهها را برای کاهش اثرات سلامت انسانها تغییر دهند.
جانسون و همکارانش بهطور مفصل تاثیرات ۶ استراتژی کربنزدایی را ارزیابی کردند. سه استراتژی شامل استفاده از روشهای مختلف تولید برق برای جایگزینی نیروگاههای مبتنی بر زغال سنگ است که انرژی خورشیدی، نیروی باد و گاز طبیعی هستند. دو تا از این استراتژیها شامل اجرای مالیات بر کربن در سطوح مختلف بود که موجب افزایش موثر هزینههای تولید برق بر اساس میزان دیاکسید کربنی میشود که نیروگاهها منتشر میکنند. راهبرد ششم شامل الزام اپراتورهای نیروگاهها برای گنجاندن هزینههای اقتصادی اثرات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای در تصمیمگیری خود بود. استراتژیهای مالیات بر انتشار کربن و آسیبهای بهداشتی بهطور قابل توجهی هزینه استفاده از انرژی زغال سنگ در صنعت برق را افزایش میدهد و بهطور غیرمستقیم تولید برق را به سمتی تشویق میکند که انتشار کمتری ایجاد کند.
محققان از دادههای تولیدکنندگان برق از سراسر تگزاس و همچنین دادههای مراکز بهداشتی تگزاس و سایر ایالتها که تحت تاثیر انتشار گازهای گلخانهای از نیروگاههای تگزاس قرار دارند، استفاده کردند. سپس این دادهها به مجموعه یکپارچهای از مدلهای محاسباتی جدید و موجود برای درک بهتر اثرات سلامتی استراتژیهای کربنزدایی مختلف در سطح محلی وارد شدند. کیان لو، نویسنده اول مقاله، در این خصوص اظهار کرد: ما توانستیم اثرات سلامتی را در سطح منطقه ارزیابی کنیم و بهطور خاص، از مطالعات تثبیت شده استفاده کردیم تا مشخص کنیم که آلودگی هوا تا چه اندازه در تعداد مرگ و میر در هر منطقه نقش دارد.
با محاسبه تعداد مرگ و میر مرتبط با آلودگی هوا توسط نیروگاهها، محققان توانستند مزایای اقتصادی کاهش این آلودگی هوا ناشی از صنعت نیرو را تعیین کنند. این مهم با استفاده از «ارزش آماری زندگی» انجام شد، که توسط دولت فدرال برای انجام تجزیه و تحلیل هزینه و فایده استفاده میشود. در حقیقت ارزش آماری زندگی (VSL) نرخ مبادله محلی بین ریسک مرگ و میر و پول است. هنگامی که مقادیر مبادله از انتخابها در زمینههای بازار مشتق میشوند، VSL هم به عنوان معیاری از تمایل مردم به پرداخت هزینه برای کاهش ریسک و هم به عنوان هزینه نهایی افزایش ایمنی عمل میکند.
محلههای کمدرآمد و سیاهپوست
براساس این تحقیق محققان دریافتند که هر شش استراتژی کربنزدایی اثرات نامطلوب آلودگی هوا بر سلامتی افراد را بیش از حد انتظار برای جبران هزینه اجرای این استراتژیها کاهش میدهد. با این حال، در حالی که مزایای سلامتی در جهت اجرای این روشها در سراسر جهان کاملا مشهود بود، برخی از مناطق همچنان از آلودگی هوا بیشتر از سایرین رنج میبردند. این مناطق معمولا مناطق کمدرآمد یا محلههایی با جمعیت بزرگی از سیاهپوستان هستند.
به عنوان مثال، شکاف بین محله سیاهپوستان و سایر محلهها یا ثابت میماند یا بدتر میشود. به عبارت دیگر، در حالی که جوامع سیاهپوست نیز از مزایای کربنزدایی در نیروگاهها سود میبرند، اما به اندازه سایر محلهها از این مزایا بهرهمند نمیشوند و همین امر برای محلههای کمدرآمد در همه نژادها صادق است. محققان میگویند که یافتهها همچنین به اندازه کافی دقیق هستند و به انتشار گازهای گلخانهای خاص از نیروگاههای خاص در زمانهای خاص اشاره میکنند تا تصمیمات عملیاتی را که میتواند اثرات سلامت انسان را کاهش دهد، حتی اگر نیروگاهها کاملا آفلاین نباشند، به خوبی نشان دهد. جانسون گفت: پیام آمادهسازی برای آینده صنعت در اینجا بسیار ساده است: کاهش تولید برق مبتنی بر سوخت زغالسنگ فواید سلامتی مهم و فوری برای جوامع خواهد داشت و تمام تکنیکهای در نظر گرفته شده برای کاهش تولید برق زغالی، مزایای معناداری را به همراه دارد.
یک مدل منتشر شده در مجله Science نشان میدهد اکثر نیروگاههای سوخت فسیلی میتوانند طول عمر عادی خود را تکمیل کنند و سپس تا سال ۲۰۳۵ بسته شوند، زیرا بسیاری از تاسیسات به پایان عمر عملیاتی خود نزدیک میشوند. در این مقاله آمده است که با ۱۲۶ گیگاوات ظرفیت مولد فسیلی بین سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۸، از جمله ۳۳ گیگاوات تنها در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، بازنشستگی نیروگاهها در حال انجام است. از آنجا که بسیاری از کارخانههای سوخت فسیلی ایالات متحده در حال حاضر بسیار قدیمی هستند، اهداف کربنزدایی تا سال ۲۰۳۵، صنعت برق این کشور را ملزم نمیکند که بیشتر این نیروگاهها را زودتر از طول عمر معمولشان تعطیل کند.
امیلی گروبرت، محقق در موسسه فناوری جورجیا، در بیانیهای رسانهای گفت: بستن تاسیسات صنعتی بزرگ مانند نیروگاهها میتواند واقعا برای افرادی که در آنجا کار میکنند و در جوامع اطراف زندگی میکنند، مخرب باشد. ما نمیخواهیم آسیبی را که با فروپاشی صنعت فولاد در دهههای ۱۹۷۰ و ۸۰ شاهد بودیم، تکرار کنیم، جایی که مردم بدون هیچ هشداری شغل، مستمری و ثبات خود را از دست دادند. ما قبلا میدانیم که نیروگاهها کجا هستند و چه کسانی ممکن است تحت تاثیر اثرات آلودگی آنها قرار گیرند. استفاده از ضربالاجل کربنزدایی در سال ۲۰۳۵ برای هدایت برنامهریزی صریح و مبتنی بر جامعه برای اقدامات بعدی، حتی بدون حمایت مالی، میتواند بسیار کمککننده باشد.