مدیرعامل «پویش گستر صنعت» در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» هشدار داد
انباشت مطالبات، تعمیرات نیروگاهی را با چالش مواجه میکند
خروج نيروهاي متخصص، هشداري جدي براي صنعت برق است
در همین راستا مدیرعامل شرکت پویش گستر صنعت در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» ضمن تاکید بر عوارض منفی و جبرانناپذیر انباشت مطالبات بخش خصوصی و تعلل کارفرمایان در پرداخت این مطالبات، تاکید میکند: با وجود شرایط فعلی حاکم بر صنعت برق، بسیاری از شرکتهای تعمیرات نیروگاهی ترجیح میدهند یا در صنایع دیگر فعالیت کرده یا بر بازارهای منطقهای و بینالمللی تمرکز کنند. محمد اکبری معتقد است: محدودیتهای جدی مالی در کنار دشواری تامین تجهیزات، باعث شده انجام تعمیرات براساس تقویمهای سالانه و استاندارد هر نیروگاه انجام نشود، بهطوری که گاهی تعمیرات اساسی برخی از نیروگاهها یک تا چند سال به تعویق افتاده که این مساله مانع توسعه و تولید برق پایدار در صنعت برق شده است. وی در ادامه میگوید: واقعیت این است که ضعفهای مدیریتی حاکم بر صنعت برق در کنار کمبود افراد متخصص، باتجربه و ماهر در نیروگاهها، از جمله مهمترین موانع پیش روی شرکتها برای انجام تعمیرات نیروگاهی است. از همین رو برای بررسی چالشهای شرکتهای تعمیرات نیروگاهی، «دنیای اقتصاد» گفتوگویی با محمد اکبری، مدیرعامل شرکت پویش گستر صنعت انجام داده که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
با کاهش جدی سرمایهگذاری در صنعت برق و همچنین ناترازیهای مداوم بین تولید و مصرف برق، مساله تعمیرات نیروگاهی و حفظ توان تولید نیروگاههای در مدار، بیش از پیش اهمیت پیدا کرد. از دیدگاه شما آیا دولت سیزدهم در نخستین تجربه خود برای گذر از پیک توانست موضوع تعمیرات اساسی و دورهای نیروگاهها را به درستی مدیریت کند؟
بیش از هر چیز باید این مساله را مد نظر قرار دهیم که رویه تعمیرات اساسی یا دورهای نیروگاهها براساس استانداردهای کارخانههای سازنده این واحدها و همچنین برنامههایی انجام میشود که در گذشته توسط توانیر و در حال حاضر توسط شرکت مادرتخصصی برق حرارتی تدوین و اعلام میشود. بر همین مبنا برنامه سالانه تعمیرات یک نیروگاه همواره از پیش تعیین میشود. اما مشکل اینجاست که هر ساله این برنامههای تعمیراتی تضعیف شده و عملا توان اثربخشی آن در پایداری نیروگاه کاهش یافته است. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت که انجام تعمیرات اساسی یا دورهای که عمدتا به دلایل متعدد در زمان مقرر انجام نمیشوند، بتواند بخشی از روند طرح توسعه نیروگاهها را جبران کند.
از سوی دیگر محدودیتهای جدی مالی در کنار دشواری تامین تجهیزات و سایر چالشهای حاکم بر فضای کسب و کار صنعت برق، باعث شده انجام تعمیرات براساس تقویمهای سالانه و استاندارد هر نیروگاه انجام نشود، بهطوری که گاهی تعمیرات اساسی برخی نیروگاهها یک تا چند سال به تعویق افتاده است. واقعیت این است که ضعفهای سیاستگذاری حاکم بر صنعت برق در کنار کمبود افراد متخصص، باتجربه و ماهر در نیروگاهها، از جمله مهمترین موانع پیش روی شرکتها برای انجام تعمیرات نیروگاهی است.
البته نباید این مساله را از نظر دور داشت که کمبود منابع مالی و تضعیف توان مالی نیروگاهها به دلیل انباشت مطالبات آنها همچنان اصلیترین و جدیترین چالش این حوزه محسوب میشود. متاسفانه تسری این مساله به شرکتهای تعمیراتی نیز باعث خارج شدن آنها از گردونه صنعت شده است. ضمن اینکه عمدتا این دست از شرکتها از حمایت خاصی برخوردار نمیشوند و مرجع خاصی برای رسیدگی به مشکلات آنها نیز وجود ندارد.
با توجه به اینکه بخشی از نیروگاههای فعال توسط شرکتهای خارجی ساخته و راهاندازی شدهاند، آیا شرکتهای ایرانی درباره انجام تعمیرات این دست از نیروگاهها با مشکلی مواجه نیستند؟ و آیا توانستهایم در این حوزه به خودکفایی دست یابیم؟
تا امروز شرکتهای ایرانی در این حوزه وابستگی خاصی به ویژه در زمینه نیروی انسانی متخصص نداشتهاند و به جز موارد بسیار نادر، نزدیک به 98 درصد پروژهها از نظر نیروی کارشناسی و عملیاتی توسط کارشناسان و مهندسان ایرانی انجام میشود. البته بازنشستگی یا خروج نیروهای خبره و ماهر از کشور، یک هشدار جدی برای شرکتهای فعال در حوزه تعمیرات نیروگاهی است. به عنوان مثال شرکت پویش گستر صنعت ظرف یک سال گذشته چندین کارشناس خبره خود را به دلیل مهاجرت از دست داده است.
اگرچه فارغالتحصیلان با مدارج عالی علمی در کشور کم نداریم اما همچنان بسیاری از این افراد، از نظر سواد فنی، فاقد استانداردهای لازم برای انجام کارهای فنی و تخصصی حساس مانند تعمیرات نیروگاهی هستند. بنابراین باید خروج مهندسان و کارشناسان خبره و عدم امکان جایگزینی آنها را یک زنگ خطر جدی برای این حوزه دانست. فراموش نکنیم که بسیاری از آسیبهای جبرانناپذیری که صنعت برق گاهی در حوزه تعمیرات و نگهداری نیروگاهها متحمل میشود، ناشی از بیتجربگی نیروهای متخصص، سطح پایین آموزش و سواد فنی ضعیف برخی از افراد است.
آیا همچنان تامین مالی به عنوان اصلیترین چالش شرکتهای تعمیرات نیروگاهی مطرح است؟
به نظر میرسد در وزارت نیرو مرجع مشخصی وجود ندارد که به صورت جدی به این موضوعات رسیدگی کند. اگرچه امروز تشکلهای قدرتمندی مانند سندیکای صنعت برق ایران، سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق یا انجمن پیمانکاران تشکیل شده ولی هنوز وزارت نیرو تعیینکننده کلیه سیاستها در این صنعت است. از همین رو بعضی مواقع در دستورالعملها و ابلاغیههای صنعت برق ضمانت اجرایی لازم از طرف شرکتهای زیرمجموعه صنعت برق وجود ندارد. بر این اساس شرکتهای تعمیرات نیروگاهی که کاملا خصوصی بوده و ناگزیرند منابع مالی مورد نیاز خود را به صورت مستقل تامین کنند، در غالب موارد تحت فشار بدعهدی طرفهای قراردادی خود با مشکلات جدی مواجه میشوند. در حقیقت مشکل اینجاست که انباشت مطالبات نیروگاهها از وزارت نیرو، عملا آنها را در حوزه تامین مالی با بحران مواجه کرده است.
در سالهای گذشته شرکتهای توانیر و مادر تخصصی برق حرارتی تا حدی به این مسائل ورود و تلاش میکردند بخشی از مشکلات قراردادی را با توان مدیریتی خود حل کنند. اما در سالهای اخیر این مجموعهها اعلام کردهاند، این مساله باید بین نیروگاهها و شرکتهای تعمیراتی حل شود که این موضوع عملا شرکتهای تعمیراتی را با چالش مواجه کرده است. به عنوان مثال شرکت پویش گستر صنعت در یک پروژه، راهاندازی یکی از نیروگاههای تبریز را عهدهدار شد. این پروژه طی یک سال و نیم و در بدترین شرایط تحریمی، آب و هوایی و کرونایی اجرایی شد، با این حال هنوز شرکت نتوانسته مطالبات خود را از این نیروگاه دریافت کند و پیگیریها از شرکت برق حرارتی و تشکلهای مرتبط هم راه به جایی نبرده و در نهایت بار تمام این فشارها بر دوش شرکت افتاده است. بر همین اساس ما نیز تصمیم گرفتیم که حتیالامکان فعالیت خود را در صنعت برق در داخل کشور کاهش دهیم.
البته این رویکردها در غالب موارد فعالان بخش خصوصی را ناگزیر میکند برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود از تسهیلات بانکی استفاده کنند. اما مشکل اینجاست که استمرار انباشت مطالبات، در نهایت آنها را در پرداخت اقساط بانکی هم ناتوان کرده و به تدریج به افول این شرکتها منجر شده است. بنابراین با توجه به تجربه بیش از 40 ساله خود در بخشهای مختلف صنعت برق اعم از دولتی و خصوصی به جرات میتوان گفت، با ادامه این روند، ظرف یک دهه آینده هیچ اثری از بخش خصوصی در صنعت برق کشور بهویژه در حوزه تعمیرات نیروگاهی باقی نخواهد ماند.
از دیدگاه شما ریشه این مشکل و انباشت چندینساله مطالبات بخش خصوصی چیست؟ آیا این وزارتخانه قادر به تامین منابع مالی لازم نیست؟
ریشه مشکلات مالی، قانونگذاریهای اشتباه و غیرکارشناسی بوده و از طرفی واگذاری مدیریتها به افراد غیرمتخصص در راس امور تخصصی، کلیدی و حیاتی صنعت برق نیز در این مساله کاملا تاثیرگذار بوده است. همین مساله مدیریت منابع مالی موجود در صنعت برق را با مشکل مواجه کرده و باعث شده در مواردی حتی نقدینگی موجود برای موارد غیرضروری صرف شود. این روند، بسیاری از فعالان بخش خصوصی از جمله شرکت پویش گستر صنعت را ناگزیر کرده که به جای تمرکز بر بازارهای داخلی، برای توسعه صادرات خود تلاش کنند. چرا که شرایط بغرنج صنعت برق کشور، عملا انگیزهای برای ادامه فعالیت در بازارهای داخلی باقی نگذاشته و عمدتا شرکتها ترجیح میدهند بازارهای منطقهای را با وجود همه ریسکهای سیاسی و اقتصادی موجود جایگزین همکاری با وزارت نیرو و کارفرمایان داخلی کنند. با توجه به همه این چالشها، برنامههای شرکت پویش گستر صنعت برای سال 1401 چه بود و در حال حاضر چه پروژههایی در دست اقدام دارد؟
شرکت پویش گستر صنعت امسال با مشکلات پرتعدادی مواجه بوده و به همین دلیل ترجیح داده شد مدتی فعالیتها و پروژههای داخل کشور این شرکت تا حدی متوقف شود، ولی این مجموعه با همه فشارها و مشکلات، تعمیرات یک بویلر در ماهشهر و دو واحد نیروگاه شیراز را در برنامه خود دارد. در واقع در ماهشهر، تعمیرات و احیای بویلر را به صورت EPC عهدهدار شده که مربوط به بخش تامین بخار پتروشیمی بندر امام بوده و حدودا 350 تن ظرفیت تولید بخار نیز دارد. از سوی دیگر در نیروگاه فارس نیز تعمیرات دو بویلر واحدهای سیکل ترکیبی به پویش گستر صنعت واگذار شده و ظرفیت هر کدام از آنها با احتساب واحد گازی و بخار حدود 230 مگاوات است. بنابراین در حال حاضر ساخت تجهیزات مورد نیاز آن در کارگاهها آغاز و مواد اولیه نیز سفارش داده شده است. البته ساخت دومین هیتر فشار قوی در حال انجام بوده که امید است بتوان پروژه را تا پایان آذرماه به کارفرما تحویل داد.
در کنار این پروژهها، ساخت یکسری از تجهیزات نیروگاه دماوند نیز به این شرکت سپرده شده که پیشبینی میشود این پروژه نیز ظرف دو ماه آینده به اتمام برسد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که عمده هدفگذاری و انرژی این شرکت بر روی توسعه پروژههای صادراتی و سفارشهای برونمرزی است. در همین راستا از ترکیه نخستین سفارش را دریافت کردهایم که امیدواریم از همین طریق طی یکی دو سال آینده نیز بتوانیم جایگاه خود را در بازارهای منطقه تثبیت کنیم.
از دیدگاه شما ورود به بازارهای بینالمللی در شرایطی که همچنان تحریمها به عنوان یک مانع جدی کار را برای صادرکنندگان ایرانی دشوارتر کرده است، تا چه اندازه میتواند چالشبرانگیز باشد؟
بدون تردید صادرات با چالشهای متعددی مواجه است، اما برای عمده این مشکلات نیز میتوان راهکارهایی اندیشید. در واقع فعالان بخش خصوصی که روی بازارهای صادراتی تمرکز کردهاند، میتوانند درباره نحوه حضور در بازارهای بینالمللی نیز چارهاندیشی کنند. همانطور که شرکتهای فعال در عراق نیز توانستند این موانع را تا حد زیادی از پیش روی خود بردارند. به عنوان مثال امروز ما و بسیاری از شرکتهای ایرانی حضوری پررنگ در عراق داریم، بدون آنکه نهاد، سازمان یا تشکل خاصی این مجموعه را حمایت کرده باشد. به همین جهت این موضوع درباره بازارهای دیگر کشورها مانند ترکیه و افغانستان نیز صدق میکند و قطعا بخش خصوصی راهحلهای مناسبی برای حضور موثر در این حوزهها خواهد یافت. اما نکتهای که درباره ترکیه نیز باید در نظر داشت این است که نیروگاههای ترکیه تا پیش از این عمده سرویسهای تعمیراتی را از کشورهای اروپایی دریافت میکردند و امروز خوشبختانه شرکتهای ایرانی درتلاش هستند به تدریج در ترکیه جایگزین اروپاییها شوند.