چگونه نروژ به بزرگترین صادرکننده برق اروپا تبدیل شد
آلمان بیشترین میزان مصرف برق را در اروپا دارد که بیشتر آن از نیروگاههای زغالسنگ تامین میشود. اما در حالی که این کشور تلاش میکند بیش از ۲۰ گیگاوات سوخت فسیلی را از صنعت انرژی خود حذف کند، چگونه برق موردنیاز صنایع سنگین خود را تامین میکند؟ به گفته ژان پلهارمن، مدیر EnAppSys BV: انتقال برق توسط اینترکانکتور در سالهای گذشته آغاز شده است. اینترکانکتورها یا اتصالدهندههای برق، کابلهای فشار قوی هستند که سیستمهای برق کشورهای همسایه را به هم متصل میکنند. آنها امکان داد و ستد و به اشتراک گذاشتن انرژی اضافی، مانند انرژی تولید شده از مزارع بادی و خورشیدی را بین کشورها فراهم میکنند. این فناوری تضمین میکند که انرژی تجدیدپذیر هدر نمیرود و سیستم برق سبزتر و کارآمدتر را ایجاد میکند. دست اندرکاران این صنعت علاقه فزایندهای به کشورهای اطراف خود نشان میدهند، زیرا تاثیر اینترکانکتورها بر کاهش قیمتها به تدریج بیشتر و بیشتر میشود.
تولید برق از انرژی باد در آلمان به سرعت افزایش یافته و به دومین منبع انرژی بزرگ این کشور تبدیل شده است. به گفته آژانس بینالمللی انرژی، در سال ۲۰۱۹، آلمان ۱۲۶ تراوات ساعت از توربینهای بادی خود برق تولید کرد. در روزهای بادی، این کشور نیروی مازاد خود را صادر میکند و در سال ۲۰۲۰ آلمان بیش از هر کشور دیگری برق صادر کرد. با این حال، بینظمی در وزش باد باعث میشود آلمان در روزهای بدون باد، مقادیر قابل توجهی برق وارد کند. در نتیجه، بزرگترین صادرکننده خالص برق در سال ۲۰۱۹ فرانسه بود که در بازار انرژی هستهای خود از پتانسیل تولید بالایی برخوردار است. اما در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ شرایط تغییر کرد، جایی که دادههای تحلیلگران نشان میدهد نروژ بیشترین مقدار خالص انرژی را در این سال صادر کرده است.
افزایش دادوستد برق نروژ
تقریبا تمام تولید داخلی نروژ از نیروی برقآبی تامین میشود. در سال ۲۰۲۰، این کشور بارندگی بیشتری از میانگین بارندگی جهانی داشت و در نهایت مخازن این کشور به بالاترین حد خود از سال ۲۰۱۵ رسید. این امر قیمت برق نروژ را پایین آورد و آن را به یک گزینه جذاب انرژی برای کشورهای همسایه تبدیل کرد. هرمن به ما میگوید: تقاضای برق نروژ تحت تاثیر کووید-۱۹ در طول دوره شیوع این بیماری قرار نگرفت. با این حال، انرژی آبی فراوانی در این کشور در دسترس بود که هزینه بسیار کمی دارد. بنابراین توانست حجم عظیمی از برق خود را به کشورهای هلند، آلمان، دانمارک، سوئد و فنلاند صادر کند. برق نروژ به شبکه اسکاندیناوی متصل میشود که با فرکانس متفاوتی نسبت به شبکه برق قاره اروپا کار میکند. این امر ارتباط آن را با اروپای مرکزی محدود میکند و تجارت با کشورهایی مانند سوئد را که از فرکانس مشابه استفاده میکنند، آسانتر میکند. این در حالی است که دانمارک در دو شبکه برق چندملیتی مختلف قرار دارد که جزایر شرقی آن به شبکه اسکاندیناوی متصل است. این کشور مانند فنلاند، اغلب برق نروژ را خریداری میکند. در سال ۲۰۲۰، فنلاند در مجموع ۲۰ درصد خالص مصرف برق خود را وارد کرد که این امر به صادرات نروژ کمک شایانی کرد. تا زمانی که کابلهای انتقال بیشتری ساخته نشود، ظرفیت انتقال به عنوان یک چالش مطرح خواهد بود. اخیرا، نروژ و آلمان برای اولین بار شبکههای برق خود را از طریق یک اتصالدهنده زیردریایی ۵۲۵ کیلوولت متصل کردند. پروژه نوردلینک عملیات آزمایشی خود را در مارس ۲۰۲۱ به پایان رساند و اکنون تا ۴/ ۱ گیگاوات برق بین کشورها منتقل خواهد کرد. اپراتور شبکه نروژی Statnett میگوید این کابل زیردریایی به نروژ امکان میدهد نیروی باد اضافی آلمان را جذب کند و ذخایر برقآبی خود را برای دورههایی با عرضه کمتر ذخیره کند. همزمان، یک اتصال جدید بین بریتانیا و نروژ در حال حاضر در دست ساخت است. اما آیا ایجاد اتصالدهندههای بیشتر در نروژ میتواند انرژی مازاد قاره را جذب کند و در زمان مناسب صادر کند؟ هرمن میگوید این امر بسیار بعید است. وی ادامه میدهد: صادرات نروژ به دلیل ظرفیت کابلهای اینترکانکتور محدود شده است. اگر کابلهای بیشتری از نروژ به مناطق دیگر قاره ساخته نشود، ظرفیت انتقال یک نقطه ضعف خواهد بود. این نه تنها بین نروژ و همسایگانش، بلکه در کل قاره اروپا نیز صدق میکند. علاوه بر این، از آنجا که نروژ در یک منطقه با کنترل فرکانس دیگر قرار دارد و اتصالات DC نمیتوانند برای کنترل فرکانس استفاده شوند، برق نروژی برای پاسخ فوری به انحرافات فرکانس در قاره اروپا مناسب نیست و بعید است نروژ تولیدات انرژیهای تجدیدپذیر اضافی را از کشورهای دیگر جذب کند.
چگونه کووید-۱۹ تولید برق را در فرانسه مختل کرد
به عنوان بخشی از شبکه پاناروپایی، صادرات انرژی، برای سالها جریان درآمد پایداری را برای فرانسه فراهم کرده است. صنعت هستهای بزرگ این کشور به آن امکان صرفهجویی را میدهد و اجازه میدهد تا از صادرات انرژی به عنوان روشی برای متعادل کردن شبکه و حفظ تولید پایدار خود استفاده کند. این کشور همچنین مستقیما به ایتالیا و بریتانیا متصل میشود که دو واردکننده خالص برق در اروپا هستند. کووید-۱۹ و اعمال قرنطینههای سنگین تقاضای برق را در فرانسه سرکوب و فرآیندهای تعمیر و نگهداشت نیروگاهها را نیز متوقف کرد. فرانسه تقریبا ۴۰درصد از تولید انرژی خود را به انرژی هستهای متکی است، بنابراین این کشور با مشکل بزرگتری نسبت به بسیاری دیگر از کشورها مواجه بود. از آنجا که بیماری پاندمی در دسترس بودن انرژی هستهای را مختل کرد، فرانسه بیشتر به واردات انرژی روی آورد و ۵/ ۴ تراوات ساعت برق از اسپانیا خرید. ایتالیا نیز شروع به خرید انرژی بیشتر از سوئیس کرد، کشوری که در آن نیروگاههای برقآبی بر هستهای سایه انداخته است. هارمن گفت: در فرانسه، تقاضا برای برق بسیار وابسته به دما است، زیرا فرانسویها از برق برای گرمایش استفاده میکنند. در فصل زمستان، معمولا تقاضا برای برق در این کشور بیشتر است که باعث افزایش قیمتها میشود. این امر حجم کمتری را برای صادرات به جا میگذارد، حتی با اینکه هزینههای نهایی تولید در فرانسه کمتر از کشورهای همسایه است. با همه این اوصاف، سال ۲۰۲۰ یک سال غیرعادی بود. پس آیا این دینامیک قدرت جدید دوام خواهد آورد؟ هارمن توضیح میدهد: جالب است ببینیم با ناوگان هستهای بلژیک و تعطیلی نیروگاههای زغالی آلمان چه اتفاقی میافتد. این رویدادها ۶ گیگاوات انرژی هستهای در بلژیک و ۱۵ گیگاوات ظرفیت تولید را در آلمان، هر دو همسایه فرانسه، طی ۵ تا ۱۰ سال آینده حذف خواهند کرد. بسته به اینکه چه چیزی جایگزین این ظرفیت میشود و چه اتفاقی در کشورهای همسایه میافتد، ممکن است صادرات فرانسه به میزان قابل توجهی افزایش یابد. با این حال، به خاطر داشته باشید که بازار انرژی توسط آب و هوا، توانایی فنی، اقتصاد و به طور غیرقابل انکاری توسط شرایط سیاسی هدایت میشود. این بهآن معنی است که همه چیز برای مدتی غیرقابل پیشبینی باقی خواهد ماند. همچنین افزایش همزمان باتریهای در مقیاس کاربردی به کشورها اجازه میدهد در زیرساختهای خود انعطافپذیری بیشتری داشته باشند، و این فناوریها تجارت اتصالدهندههای داخلی را کاهش میدهد. در همان زمان، برخی کشورها، به ویژه آلمان، شرایط بهبود کووید-۱۹ خود را به عنوان فرصتی برای سرمایهگذاری در زیرساختهای هیدروژنی در نظر گرفتهاند. در حالی که هیدروژن میتواند جایگزین سوخت مایع و مکمل گاز شود، میتواند به عنوان یک فناوری باتری بالقوه نیز عمل کند.