عضو هیاترئیسه گروه تخصصی آب زیرزمینی ایران در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» هشدار داد
خروج آبخوانها تا ۱۵ سال آینده
در همین راستا برای پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی میشوند، سراغ عبدالله فاضلی فارسانی معاون حفاظت، بهرهبرداری و امور اجتماعی حوضه آبریز فلات مرکزی و شرقی و عضو هیاترئیسه گروه تخصصی آب زیرزمینی ایران رفتهایم که در ادامه مشروح گفتوگو با وی را میخوانید.
هشدار کاهش سطح آبخوانها
معاون حفاظت، بهرهبرداری و امور اجتماعی حوضه آبریز فلات مرکزی و شرقی با اشاره به موضوع کاهش میزان آبهای زیرزمینی گفت: متاسفانه آبهای زیرزمینی در بیش از ۹۰ درصد آبخوانهای کشور در حال کاهش است و سالانه میانگین افت نیم متر را ثبت میکنند. بدون تردید ادامه این روند، به خروج بسیاری از آبخوانهای کشور به ویژه آن دستهای که ظرفیت کمتری دارند، در مدت ۱۰ تا ۱۵ سال آینده منجر خواهد شد. به این معنا که با کاهش حجم مخزن، عملا آبخوان قابل استفاده نبوده و توان آبدهی نخواهد داشت که این مساله یک هشدار جدی برای از بین رفتن آبخوانهای موجود و گسترده شدن ابعاد بحران آب کشور است.
فاضلی فارسانی افزود: بر اساس پیشبینیهای انجام شده، با روند فعلی ایران، در سال ۱۴۲۰ با ۲۰۰ میلیارد مترمکعب کسری در مخازن خود مواجه خواهیم شد که پیامد این مساله بیش از هر چیز از دست رفتن کمیو کیفی منابع هنگفت و ارزشمند آب زیرزمینی است.
به گفته وی از طرفی در بخش کمی، در کشور سالانه ۵ میلیارد مترمکعب از ذخایر استراتژیک و غیرقابلتجدیدپذیر آب کشور مصرف میشود که بخش بزرگی از آبخوانها نیز تحت تاثیر همین کاهش حجم مخزن و تبادل شیمیایی که به صورت طبیعی در آبخوان انجام شده، قرار گرفته است. در بخش کیفی نیز با کاهش حجم مخازن، افزایش شوری آب از جمله عوارض مستقیمی بوده که ظرف سالهای آینده تاثیرات آن در روند تامین آب کشور محسوس خواهد بود.
عضو هیاترئیسه گروه تخصصی آب زیرزمینی ایران به مشکل تامین آب کشور در آینده اشاره کرد و گفت: مهمترین عاملی که به ایجاد بحران نگرانکننده تامین آب در کشور منجر شده، سهم ۵۵درصدی آبهای زیرزمینی از کل مصرف کشور است. البته نمیتوان از نقش عوامل طبیعی و شرایط اقلیمیکشور هم در بروز این شرایط چشم پوشید اما از آنجا که این دست از عوامل خارج از کنترل ما بوده، چارهای جز تمرکز بر سایر دلایلی که عمدتا ناشی از عملکرد و سیاستگذاریها است، نداریم.
کاهش حجم آبخوانها با افزایش چاههای حفر شده
معاون حفاظت، بهرهبرداری و امور اجتماعی حوضه آبریز فلات مرکزی و شرقی به کاهش بارندگی در سالهای اخیر اشاره کرد و افزود: طبق گزارشهای موجود، ایران در طول ۲۰ سال گذشته، با کاهش تقریبی ۱۰ تا ۱۵درصدی بارش مواجه شده و همزمانی این امر با افزایش سالانه دمای هوا و به تبع آن افزایش میزان تبخیر، میانگین نفوذ سالانه بارشها که محل تغذیه آبخوانها است را به شدت کاهش داده است.
وی در ادامه گفت: به رغم کاهش میزان بارشها و افزایش دمای هوا، همچنان عامل انسانی مهمترین و اصلیترین عامل افول منابع آبی کشور است. این عوامل انسانی در دو بخش اقتصادی و فنی قابل بررسی و ارزیابی بوده است. فراموش نکنیم که ۹۰درصد منابع آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، به همین دلیل نابسامانی و بدمصرفی این حوزه، بیش از هر چیز باید در بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گیرد.
فاضلی فارسانی با اشاره به کاهش حجم آبخوانها، بیان کرد: بهعنوان مثال خردهمالکی و افزایش تعداد چاههای حفر شده مجاز و غیرمجاز ناشی از این نوع مالکیت در زمینهای کشاورزی، یکی از عواملی بوده که به کاهش سطح آبخوانها منجر شده است که هزینههای بازرسی و نظارت دولت بر این منابع را افزایش داده و امکان کنترل موثر بر این بخش را نیز تضعیف کرده است. از اینرو به جرات میتوان گفت عمده چاههای غیرمجاز در کشور ناشی از ساختار خرده مالکی در حوزه کشاورزی است.
به گفته این فعال صنعت آب، اتکای سیاستهای کلان اقتصاد بر محور توسعه کشاورزی در کشور، از جمله دیگر عواملی بوده که گستردگی ابعاد بحران آب را به دنبال داشته است. کافی است این مساله را در نظر بگیریم که در کشور خشک و کمآبی مانند ایران که بارش سالانه آن حداقل یکچهارم کمتر از میانگین بارش سالانه دنیا است، محور قرار دادن کشاورزی برای توسعه، یک تصمیم نادرست و هزینهساز خواهد بود.
عضو هیاترئیسه گروه تخصصی آب زیرزمینی ایران افزود: در کنار این عوامل باید از عدم تناسب مجازاتهای در نظر گرفته شده برای جرائمینظیر حفر چاه غیرمجاز هم نام برده شود. واقعیت این است که مجازاتهای قانونی برای متخلفان این حوزه بسیار ضعیف بوده است و از قدرت لازم برای بازدارندگی برخوردار نیست. شاید اگر مجازاتی متناسب با آسیبی که متخلفان به منابع آبی کشور وارد میکنند، برای آنها در نظر گرفته میشد، امروز هیچکس به سادگی جرات برداشت بیش از حد آب از منابع زیرزمینی چه در قالب چاههای غیرمجاز و چه در قالب برداشت اضافه از چاههای مجاز را نداشت.
فقدان تشکلهای موثر بر مدیریت آبهای زیر زمینی
فاضلی فارسانی در ادامه به فقدان تشکلهای مرتبط به مدیریت آبهای زیرزمینی و آبخوان اشاره کرد و گفت: نبود صنوف و تشکلهای موثر در مدیریت آبهای زیرزمینی و آبخوانها خلأ دیگری بوده که در نهایت رقابتهای انفرادی اشخاص را در برداشت از منابع آب به دنبال داشته است. در واقع در کشور هنوز صنف یا تشکل توانمندی (از لحاظ آموزش و اختیارات) برای مدیریت چاههای کشور و کنترل مستقل میزان برداشت از آنها ایجاد نشده که نتیجه این خلأ در ۷۰ تا ۸۰ درصد دشتهای کشور قابل مشاهده است.
وی افزود: در کنار همه این عوامل بیتوجهی دولت به آبهای زیرزمینی و بحرانی که گریبانگیر آنها شده نیز در ایجاد شرایط فعلی کاملا تاثیرگذار بوده است. گواه این امر نیز اختصاص کمتر از ۳ درصد از بودجه بخش آب به موضوع آبهای زیرزمینی در۴۰ سال گذشته است.
بازنگری در نحوه بودجهریزی حوزه آب
معاون حفاظت، بهرهبرداری و امور اجتماعی حوضه آبریز فلات مرکزی و شرقی ضمن اشاره به این مطلب که عمده بودجههای عمرانی در کشور به زیرساختهای توسعهای نظیر ساخت سدها، تونلهای انتقال آب و خطوط لوله اختصاص داده شدهاند، افزود: بهرغم صرف هزینههای گزاف برای ساخت سدها، تنها موفق به ایجاد ۲۵ میلیارد مترمکعب مخزن شدهایم که متاسفانه درصدپُرشدگی آنها هم ظرف دو دهه گذشته همواره در حال کاهش بوده است. به اعتقاد این کارشناس صنعت آب، بازنگری در نحوه بودجهریزی برای حوزه آب و تدوین ساختاری متناسب با ماموریتهای نهادهای مرتبط برای مدیریت منابع آبی، میتواند یک راهکار جدی برای بهبود شرایط باشد. فاضلی فارسانی در ادامه افزود: ضروری است همه دستگاهها و وزارتخانههای مسوول از جمله وزارت امور اقتصادی و دارایی هم به این موضوع ورود کرده و برآورد دقیقی از خسارات ناشی از کاهش
۱۴۰ میلیارد مترمکعبی ذخایر استراتژیک آب بر اقتصاد کشور (تولید ناخالص ملی) ارائه دهند تا حداقل دولت تصویر روشنتری از بحران آب و پیامدهای منفی و گسترده آن داشته باشند. عضو هیاترئیسه گروه تخصصی آب زیرزمینی ایران در پایان اظهار کرد: باید پیش از هر چیز مشخص کنیم که فرونشست آبخوانها، تا چه حد به ظرفیتهای تولید ناخالص ملی کشور آسیب زده است و پیامدهای آن در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت برای ایران چه خواهد بود. به علاوه برای مدیریت منابع آب زیرزمینی به یک سیستم جامع، هدفمند و منظم نظارتی هوشمند در سطح دشتهای کشور نیاز داریم که بتواند میزان برداشت از آبهای زیرزمینی را کنترل کرده تا ساماندهی لازم در این بخش حیاتی به منظور پایداری سرزمین حاصل شود.