آیا سرانه مصرف برق خانوار ایرانی از جهان کمتر است؟
راز مصرف بالای برق
تقسیمبندی مصرفکنندگان انرژی به بخشهای خانگی، تجاری، عمومی و صنعتی و نیز مقایسه آن در قالب «مصرف انرژی به ازای افزایش GDP»، پرده از راز مصرف بالای ایران برمیدارد. با این شیوه بررسی مشخص میشود ایران در زمینه شدت انرژی تا 4برابر آلمان و ترکیه برق مصرف میکند ضمن اینکه محصولاتی با ارزش افزوده کمتر و بهرهوری پایینتر تولید میکند. در هفتههای گذشته نیز افشای فیش برق منزل شخصی یک عضو سابق تیم ملی فوتبال ایران ابعاد تازهای به ماجرای اسراف منابع انرژی در کشور داده است.
محاسبه قیمت تمام شده برق در نیروگاه و بهای گاز مصرفشده برای آن در بازار داخلی و بازار جهانی به خوبی ارزان بودن قیمت برق مصرفی در ایران را نشان میدهد. بررسی محمد فاضلی، رئیس مرکز امور اجتماعی وزارت نیرو نشان میدهد در همین قبض برق، مبلغی معادل 9میلیون و 987 هزار تومان یارانه دریافت شده و مشترک یادشده تنها حدود 4 میلیون و 630 هزار تومان از بهای 14 میلیون و 617 هزار تومانی برق مصرفی خود را که 6280 کیلووات ساعت بوده، پرداخت کرده است.
البته مجید رئوفی، پژوهشگر حوزه سیاستگذاری انرژی نیز این موضوع را تایید میکند. رئوفی با اشاره به آخرین نسخه ترازنامه انرژی کشور که در سال 1397 منتشر شده، یادآور میشود که آخرین آمارها که مربوط به سال 97 است، نشان میدهد میزان سرانه مصرف برق در ایران 9/ 2 مگاوات در ساعت برای هر نفر است. از آنجا که خانوارهای ایرانی از دو حامل انرژی گاز و برق برخوردارند، اگر هردو حامل را به سرانه مصرف اضافه کنیم (9/ 12 مگاوات ساعت برای هر نفر)، ایران را در رتبههای بالای مصرف سرانه برق در جهان جای میدهد.
بهرهوری انرژی
مقایسه ارقام به دست آمده برای ایران و ترکیه از هدررفت بیش از 4برابری انرژی برای تولید ناخالص داخلی در کشورمان حکایت دارد. وزارت نیرو که با قیمت بسیار پایینی گاز یا گازوئیل موردنیاز نیروگاهها را از وزارت نفت دریافت میکند، انگیزهای برای حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر ندارد.
از سویی باتوجه به بودجه انقباضی دولت در دوره تحریم، امکان تخصیص منابع مربوط به ماده 12 قانون رفع موانع تولید به این بخش نیز میسر نشده است. رئوفی با هشدار به سیاستگذار نسبت به تبعات سبقت گرفتن میزان مصرف گاز بر میزان تولید آن در کشور اظهار کرد: «امروزه پایین بودن قیمت برق تولیدی باعث شده تا کسی سراغ سرمایهگذاری در نیروگاههای تجدیدپذیر یا حتی سیکل ترکیبی نرود. این مسیر اگر ادامه پیدا کند میتواند پایداری انرژی کشور را تهدید کند. ایران از قضا پتانسیل بالایی برای رشد تولید و نیز کاهش مصرف برق دارد. منتها الان بهرهوری دغدغه کسی نیست چون هزینه صرفهجویی زیاد و عایدی آن کم است. بنابراین مبحث ملی شماره19 ساختمان یا بهبود وضعیت موتورخانههای کشور جدی گرفته نمیشود.
همچنین در برنامه ششم توسعه دولت متعهد شده بود که 7500 مگاوات نیروگاههای گازی را به سیکل ترکیبی تبدیل کند. اگر این اتفاق میافتاد حدود 7500 مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه میشد اما در کل برنامه ششم این اتفاق نیفتاد.
صادرات و واردات
برق ناچیزی هم که به افغانستان صادر میشود، براساس ضرورتی است که وجود دارد. از سه کشور ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان به میزان حداقل ۴۰۰ تا حداکثر ۶۵۰ مگاوات وارد می شود. 13 بنگاه صنعتی برای احداث 10 هزار و 360 مگاوات نیروگاه حرارتی و تجدیدپذیر جدید در 10 استان طی مدت 3 سال، سرمایهگذاری خواهند داشت.
اگر مقدار خاموشیها را 5 هزارمگاوات و بهطور متوسط 5 ساعت در روز و 5 روز در هفته در نظر بگیریم، در هر هفته 125میلیون کیلوواتساعت خاموشی رقم میخورد و 250میلیون دلار خسارت این خاموشیها به اقتصاد کشور وارد میشود. اگر این خاموشی برای دوماه ادامه یابد، حدود 2میلیارد دلار زیان اقتصادی به کشور وارد میکند. رئوفی با اشاره به اقدامات کوتاهمدت برای حل مشکل خاموشی گفت: باید 600مگاوات دیزل پراکنده در کشور داشته باشیم که بتوانیم در تابستان امسال از آن استفاده کنیم.
نزدیک به 12 درصد از تولید برق کشور در مرحله انتقال و توزیع به هدر میرود؛ یعنی سالانه 40 تراوات ساعت (معادل شش برابر برق تولیدی نیروگاه اتمی بوشهر) بدون اینکه به مصرفکننده برسد، در شبکه تلف میشود. ایران طی یک دهه گذشته باید سالانه 2میلیارد دلار در نوسازی شبکه برق سرمایهگذاری میکرد تا حداقل، تلفات شبکه به نصف برسد، اما در انجام این کار کوتاهی کرده است.
همچنین نیروگاههای حرارتی گازی و بخاری سهمی 44 درصدی در تولید برق کشور دارند، اما راندمان آنها بین 20 تا 32 درصد است. ایران طی سالهای گذشته میتوانست با تبدیل این نیروگاهها به نوع «چرخه ترکیبی»، راندمان آنها را به 45 درصد برساند، اما این اتفاق نیفتاده است.