4راهکار اصلی در صرفه‌جویی برق

به‌گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، «برنامه مدیریت بخش انرژی (ESMAP)» وابسته به بانک‌جهانی، در مقاله‌ای به بررسی تجربیات کشورهای مختلف و راهکارهای اصلی که تاکنون برای تغییر در الگوی مصرف مشتریان اجرایی‌شده، پرداخت و نوشت: کاهش تقاضا برای برق می‌تواند از طریق تغییر در کمیت یا تغییر در الگوهای تقاضا حاصل شود. تغییرات در کمیت تقاضا درواقع پاسخ به تغییر در قیمت‌ها (تعرفه‌ها) است. نیاز به مصرف برق ناشی از تقاضا برای استفاده از سیستم‌های روشنایی، سرمایی، گرمایی و دیگر وسائل برقی است. بنابراین تغییر در تقاضا منعکس‌کننده تغییر در تقاضا برای هر یک از این موارد یا تغییر در بهره‌وری ابزار و سیستم‌هایی است که به برق نیاز دارند.

از این‌رو سه روش اصلی برای کاهش میزان مصرف در کوتاه‌مدت وجود دارد که می‌توان به افزایش بهای برق، تغییر در رفتار استفاده از برق یا معرفی فناوری‌های دربردارنده انرژی با بهره‌وری بیشتر اشاره کرد. بررسی تجربه‌های بین‌المللی مهر تاییدی بر این امر است که اغلب کشورها بیش از یک روش یادشده را برای پیشبرد اهداف خود در این زمینه به‌کار گرفته‌اند. نوع ترکیب این روش‌ها به زمان باقی مانده تا قطعی برق، مدت پیش‌بینی شده برای استمرار آن و ساختار بازارهای برق در کشور مورد نظر وابسته خواهد بود. براساس این گزارش کشورهایی که با شرایط بحرانی مصرف برق مواجه شده‌اند چهار اقدام اصلی را در دستور کار قرار داده‌اند که  عبارتند از ارتقای ارتباط با مشتریان، سهمیه‌بندی، به‌کارگیری مشوق‌های اقتصادی و تعویض وسائل برقی پرمصرف.

بهبود ارتباط با مشتریان

این روش درنظر دارد تا رفتار مصرفی افراد را تغییر دهد. در این روش از کمپین‌های گوناگونی نظیر رسانه‌ها، تلویزیون، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برای تغییر فرهنگ مصرف استفاده می‌شود. اگرچه ممکن است در ظاهر چنین روشی در قیاس با سرمایه‌گذاری‌های گسترده کارآمدی اندکی داشته باشد اما بررسی‌ها نشان از آن دارد که ارتباط‌گیری با مشتریان جزو اجتناب‌ناپذیر از هر برنامه‌ای است که بنا دارد تا بر رفتار مصرفی مشتریان تاثیر بگذارد. در این راستا هیچ ابزار دیگری نمی‌تواند مانند رادیو و تلویزیون، روزنامه و اینترنت به‌سرعت با مشتریان ارتباط برقرار کند. هدف از این راهکار اطلاع‌رسانی صحیح و ایجاد انگیزه در مشتریان برای کاهش سریع مصرف برق است. همچنین برای دستیابی به موفقیت در این روش، کمپین رسانه‌ای باید راهکار اصلی برای قطعی برق را مستقیم به رفتار مصرفی مشتریان مرتبط کند. محتوای پیام‌هایی که در این زمینه به افراد مخابره می‌شوند نیز دارای اهمیت بسزایی است به نحوی که در شرایط افت ظرفیت تولید برق باید اقدامات مشخصی در ساعات اوج مصرف به‌طور روزانه اتخاذ شوند.

سهمیه‌بندی

دومین گروه از اقدامات، سهمیه‌بندی مصرف برق است که به‌طور معمول توسط کشورهایی که با شرایط اضطراری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند به‌کار گرفته می‌شوند که شامل سهمیه‌بندی‌های داوطلبانه و غیرداوطلبانه برای گروه‌های مختلفی از مصرف‌کنندگان خواهد بود. این دسته‌ها شامل دولت، واحد‌های صنعتی و خانوارها است. این روش یا دستور به کاهش برق جزو روش‌های اجباری برای کاهش مصرف برق هستند. اصلی‌ترین هدف سیستم‌های برق‌رسانی حتی در شرایط اضطراری اجتناب از قطع‌شدن برق است. البته چنین هدفی همواره میسر نیست و در برخی از موارد باید سطوحی از سهمیه‌بندی انجام بگیرد تا ثبات سیستم برق‌رسانی حفظ شود. در جریان بحران سال ۲۰۰۱، برزیل تصمیم گرفت تا برنامه دستوری ذخیره برق را برای تمامی مصرف‌کنندگان در این کشور اجرایی سازد تا به این ترتیب برق مصرفی تا ۲۰ درصد کاهش یابد. در نیوزیلند نیز طی همین سال دولت درخواست کاهش ۱۰ درصدی در مصرف برق را برای ۱۰ هفته عنوان کرد. مدت ۱۰ هفته‌ای به دلیل آن تعیین شد که پیش‌بینی شده بود سرمای هوا پس از این مدت کاهش می‌یابد. اقدامات مشابه‌ای نیز توسط واحد‌های صنعتی این ‌کشور در سال ۲۰۰۳ انجام گرفت.

مشوق‌های اقتصادی

اقدامات مربوط به مشوق‌های اقتصادی برای کاهش مصرف انرژی را می‌توان به‌طور کلی در دو راهکار مجزا جای داد. یکی از این راهکارها در راستای تاثیر بر تعرفه‌ها برای ایجاد کاهش مبنای مصرف در بازار برق از طریق به‌کارگیری مکانیزم‌های نوسان عرضه و تقاضا خواهد بود. روش دیگر نیز تغییر در بهای برق با استفاده از اعطای تخفیف، یارانه یا کاهش مالیات آنها است. در گروه نخست باید درنظر داشت که تغییر تعرفه‌ها یکی از عناصر موثر برای هرنوع برنامه بلندمدت بهینه‌سازی انرژی است که همچنین می‌تواند در شرایط بحرانی که نیاز به پاسخ کوتاه مدت دارند نیز نقش مهمی ایفا کند. در سیستم‌های برق‌رسانی زمانی که ظرفیت تولید کاهش می‌یابد می‌توان از افزایش تعرفه‌ها برای مخابره سیگنال کمبود برق به مشتریان استفاده کرد. اما برای آنکه چنین مکانیزمی در کوتاه‌مدت موثر واقع شود باید شرایطی را درنظر گرفت. ابتدا باید بازار عمده وارد عرصه رقابتی شده باشد تا بدین‌ترتیب اطمینان حاصل شود که قیمت‌ها منعکس‌کننده کمبود این محصول هستند.

از عناصر مهم دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که برای اغلب مشتریان با مصرف کم، از زمان مصرف برق تا پرداخت بهای آن یک وقفه زمانی وجود دارد. این به آن معنا است که در جریان بحران برق طی یک بازه کوتاه‌مدت زمانی، مشتریان قیمت افزایش مصرف خود را درک نمی‌کنند از این‌رو بهتر است هزینه این تاخیر نیز در قبض برق گنجانده شود. در نهایت باتوجه به تجربیات مختلف باید گفت که مکانیزم قیمتی اغلب برای مصرف‌کنندگان صنعتی و بزرگ در بازه زمانی بلند‌مدت کارآمد است اگرچه این به آن معنا نیست که این مکانیزم اثری بر کاهش مصرف برق در مشتریان با مصرف محدود و خانوار‌ها ندارد. مکانیزم قیمتی باید برای مصرف‌کنندگان خانگی و تجاری به‌عنوان یک عنصر ضروری و مکمل در کنار دیگر راهکارها درنظر گرفته شود و به‌صورت مجزا مورد استفاده قرار نگیرد.

اما روش دوم، راهکاری جایگزین برای مشوق‌های اقتصادی است که به‌طریق اعطای یارانه برای خرید وسایل‌برقی با مصرف بهینه و سرمایه‌‌گذاری در همین زمینه صورت می‌گیرد. کالیفرنیا، برزیل، نروژ، آفریقای‌جنوبی، کوبا و شیلی این اقدامات را مورد استفاده قرار داده‌اند. در کالیفرنیا تخفیف برای خرید وسایل‌ برقی بهینه در نهایت موجب صرفه‌جویی ۱۰۰ مگاواتی در سال ۲۰۰۲ شد درحالی که دولت برزیل نیز این دسته از وسایل‌برقی را برای مشتریان کم‌‌درآمد مشمول یارانه کرد. در نروژ برنامه‌ای با عنوان «تمهیدات حمایت از خانوار» کلید خورده است که به سرمایه‌گذاری افراد در سیستم‌های مدیریت برق و انرژی کمک می‌کند. دولت تا ۲۰ درصد از این هزینه‌ها را با سقف ۷۰۰ دلار تقبل می‌کند.

تعویض تجهیزات برقی

تعویض وسایل برقی دارای مصرف بالا با تجهیزات کارآمد‌تر یک راهکار میان‌مدت برای صرفه‌جویی در ظرفیت برق و انرژی‌ است. زمان موردنظر برای استفاده از این تجهیزات و قیمت آنها عنصر بسیار مهمی در روند تصمیم‌گیری برای استفاده از این روش است. در این زمینه نیز کشورهای برزیل، آفریقای‌جنوبی، شیلی و کوبا همگی کمپین‌های تعویض وسایل‌برقی با نوع بهینه آن را عملیاتی کرده‌اند. از میان تمامی این تلاش‌ها، برنامه کوبا جامع‌ترین آنها است که شامل یک کمپین گسترده بود و موجب تعویض بخش اعظمی از تجهیزات و وسایل‌برقی خانوار‌ها در این کشور طی مدت کمتر از دو ماه شد. این برنامه توسط دولت و در سطح ملی اجرا و حمایت شد. برنامه کوبایی‌ها نه‌تنها در سطح بسیار گسترده انجام گرفت، بلکه در بازه زمانی بسیار کوتاهی نیز طراحی و اجرا شد.

برای مثال طی این دو ماه حدود ۹ میلیون لامپ پرمصرف تعویض شد. این درحالی است که برنامه تعویض یخچال فریزر‌ها نیز برای چند ماه به طول انجامید و ماهانه ۱۰۰ هزار یخچال تعویض شدند. در برزیل نیز طی بحران سال ۲۰۱۱، دولت حدود ۵ میلیون بن خرید را میان افراد کم‌درآمد جامعه توزیع کرد. در همین زمان فروش این یارانه‌ها توسط یک شرکت از ۱۴ میلیون در سال ۲۰۰۰ به ۵۰ میلیون در سال ۲۰۰۱ رسید. در آفریقای‌جنوبی، شرکت برق این کشور یک برنامه ملی را برای تعویض لامپ‌های گرمایی کلید زد و همزمان به توزیع یارانه‌های تعویض وسایل برقی پرمصرف در نواحی کم‌درآمد‌تر پرداخت.


الگوهای کاهش مصرف برق در ایران

 سیاست‌گذاران نیرو برای کاهش مصرف برق و مقابله با خاموشی‌ها چه می‌کنند؟ آنالیز عملکرد بسیاری از کشورهای دنیا در فرآیند کاهش مصرف برق نشان می‌دهد «بهره‌وری»، «استفاده از مشوق‌های‌مالی»، «افزایش تعرفه‌ها براساس زمان‌بندی‌ها و اولویت‌ها» از جمله ابزارهایی هستند که در جهت تامین برق پایدار برای مشترکان به‌کار گرفته می‌شود. از سوی دیگر متولیان و تصمیم‌سازان این کشورها معتقدند نباید برای کاهش مصرف برق تنها از یک ابزار و راهکار مشخص استفاده کرد؛ زیرا مکانیزم اصلاح مصرف تنها یک جنبه ندارد و می‌تواند ابعاد گسترده‌ای داشته باشد. مطالعه پیشینه صنعت برق کشور نشان می‌دهد که همواره این صنعت در هر مقطعی از زمان با مسائل و مشکلاتی مواجه بوده است.

از یک طرف سبقت گرفتن نرخ رشد تقاضای برق از نرخ رشد عرضه آن و از طرف دیگر نیاز به زمان زیاد و لزوم سرمایه‌گذاری فراوان برای توسعه ظرفیت‌های تولید و انتقال و توزیع، مسائلی‌ هستند که کمبود برق و بروز خاموشی‌ها را فراهم ساخته‌اند. مطابق با ارزیابی‌ها خاموشی دارای عواقب گوناگون اجتماعی، اقتصادی و حتی روانی هستند. گذشته از جنبه‌های مختلف مربوط به آثار آن، جلوگیری از زیان‌های هنگفت اقتصادی خود به تنهایی انگیزه کافی برای مدیریت عرضه و تقاضای برق را ایجاد می‌کند. اما سیاست‌گذاران نیرو در کشور برای عبور از این چالش‌ها و کاهش مصرف برق در ایران چه اقداماتی را در دستور کار قرار داده‌اند؟ افزایش تعرفه‌ها تازه‌ترین راهکاری است که متولیان برای مقابله با مصرف بالای برق در کشور تعبیه کرده‌اند. هر چند به گفته مسوولان وزارت نیرو تغییر تعرفه‌ها مطابق با پیشنهادهای اولیه‌شان نبوده، اما افزایش ۲۳ درصدی تعرفه‌ها موجب کاهش مصرف انرژی از سوی پرمصرف‌ها خواهد شد.

اما یکی دیگر از راهکارهایی که برای کاهش مصرف برق مورد نظر متولیان است، تغییر فرهنگ استفاده از وسایل برقی است. به اعتقاد سیاست‌گذار باید فرهنگ عمومی در نحوه مصرف برق در کل جامعه ارتقا و افزایش یابد که آموزش کودکان برای استفاده درست از منابع یکی از این راه‌ها به شمار می‌رود. همچنین تعیین طرح‌های تشویقی وزارت نیرو برای کاهش میزان مصرف برق بخش خانگی در ایام پیک مصرف تابستان از جمله مسیرهایی است که برای کاستن مصرف برق دنبال می‌شود. براساس این طرح، مشترکان در صورت صرفه‌جویی ۱۰درصدی در میزان برق مصرفی و ۲۰ تا ۳۰درصد از مبلغ صورت‌حساب مشترکان کاهش می‌یابد. این درحالی است که با هدف افزایش انگیزه برای اصلاح مدل مصرف مشترکان پرمصرف به‌ویژه در زمان اوج مصرف برق مقرر شده است تا از ابتدای خرداد تنها برای مشترکان پرمصرف علاوه بر ۷درصد افزایش تعرفه سالانه برق، ۱۶ درصد دیگر نیز افزایش تعرفه برای این دسته از مشترکان اعمال شود.