تاکتیک جذب سرمایه

بنابراین در نگاه اول، فارغ از بحث‌های تحریم که طبعا بر روند سرمایه‌گذاری‌ها اثرگذار است، بحث استفاده از توان داخلی باید مورد توجه متولیان بخش برق کشور قرار گیرد. این در حالی است که اگر با نگاه بهره‌گیری از سرمایه‌ها و توانمندی‌های داخلی به حوزه جذب منابع ورود کنیم، می‌توان از مشارکت‌های عمومی- خصوصی نیز استفاده کرد. یعنی می‌توان با استفاده از سرمایه‌های کوچک مردم که در بانک‌ها سپرده‌گذاری شده‌اند یا منابع صندوق توسعه ملی، روند سرمایه‌گذاری‌ها در کشور را با شتاب بیشتری پیش برد. طبعا این موضوع باعث می‌شود با مشکلات و تعهدات کمتری در مقایسه با سرمایه‌گذاری‌های خارجی روبه رو شویم. با اتکا به منابع داخلی، بحث تولید نیز به موازات آن با تکیه بر توان داخلی رخ خواهد داد و همین موضوع مزیت‌های جانبی بسیاری به همراه خواهد داشت. در شرایط فعلی، بخش برق کشور برخلاف بسیاری از کشورها از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس، دارای امکانات مهندسی بسیار خوبی است؛ به گونه‌ای که محصولات ساخت داخل بدون اتکا به توان خارجی تهیه می‌شوند. در همین راستا فرآیندها و مشارکت‌های مستمری توسط مشاوران، پیمانکاران و سرمایه گذاران انجام می‌شود که نتیجه آن بومی‌سازی قطعات مختلف در بخش‌ها و زیرمجموعه‌های صنعت برق بوده است. این روند باعث شده دریابیم که در بحث سرمایه‌گذاری‌ها، چقدر به منابع نیاز است و باید از کدام مسیرها به توسعه بیشتر در این حوزه دست یافت. اما نکته دیگری که در مورد موضوع توانمندسازی داخلی وجود دارد، تدوین برنامه و استراتژی مشخص با هدف افزایش توان داخلی و اتکا به سرمایه‌گذاری‌های داخلی است. در هر صورت اگر بخواهیم به وضعیت فعلی اقتصاد کشور نگاهی بیندازیم، سرمایه‌های سرگردانی در داخل کشور وجود دارد که بعضا به بازارهایی مانند ارز و سکه انتقال داده شده و سیاست‌گذاران ساماندهی منظمی در این مورد نداشته‌اند. دولت باید این سرمایه‌های سرگردان را که مبلغ آن هم کم نیست، هدفمند در راه تولید مورد استفاده قرار دهد. یکی از بخش‌هایی که می‌تواند محلی برای جذب این منابع سرگردان باشد، حوزه‌ها و زیرمجموعه‌های صنعت برق است. بنابراین در عین حال که جذب سرمایه‌گذاری خارجی در بخش برق باید مورد استقبال قرار گیرد، بر این باورم که در راستای جذب منابع، اتکای اصلی باید بر سرمایه‌های کوچک داخلی باشد. فرض کنید که می‌خواهیم دو هزار مگاوات نیروگاه بسازیم. یکی از راه‌ها ساخت نیروگاهی بزرگ با اتکا بر سرمایه‌های بزرگ است و دیگری ساخت چند نیروگاه کوچک با سرمایه‌های کوچک مردمی است. راه نخست ممکن است ما را هم به لحاظ ظرفیت‌های فنی و هم نیاز به سرمایه‌گذاری به توان خارجی وابسته کند. این در حالی است که مسیر دوم سختی‌های کمتری به ما تحمیل می‌کند. زیرا می‌توان ده‌ها نیروگاه کوچک را با سرمایه‌های کوچک و اتکا به توانمندی‌های داخلی وارد مدار کرد. ظاهرا دومین راه به دلیل اینکه مسیر نخست هم به دوره‌ای طولانی مدت نیاز دارد و هم ممکن است به دنبال خود عواقب دیگری به همراه داشته باشد، ارجحیت بیشتری دارد. در نهایت می‌توان گفت اتکا بر تولید داخل، اتکا بر سرمایه‌های داخلی و استفاده از مشارکت‌های عمومی- خصوصی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و امیدواریم در ایران شرایطی برای سرمایه‌گذاری ایجاد شود تا بتوان از سرمایه‌های کوچک مردم در جهت توسعه پایدار کشور استفاده کرد.