دو عضو انجمن CHP با نقد سیاستهای دولت مطرح کردند
تکرار نسخههای نجات صنعت برق
اقتصاد نامتوازن، تعرفههای غیرمتعارف و خصوصیسازی معلول از جمله چالشهایی هستند که طی سالهای گذشته دردسرهای بیشماری برای فعالان صنعت برق ایجاد کرده است. از دیدگاه شما چالشهای این صنعت استراتژیک به چند بخش تقسیم میشود؟
علایی: صنعت برق به سه بخش تولید، انتقال و توزیع تقسیم میشود. طبق قوانین بخش تولید باید ۸۰ درصد خصوصیسازی شود و بخش توزیع نیز باید در مدار خصوصیسازی قرار گیرد. اما این روند تا به امروز پیش نرفته و بسیاری از مشکلات فعلی در این صنعت نیز از این موضوع نشات گرفته است. از سوی دیگر، نمیتوان یکشبه مشکلات صنعت برق را حل کرد. ممکن است بتوان چالشها را بهصورت موقت حل کرد، اما نمیتوان بهصورت اساسی دستاندازها را از میان برداشت. به سالهای قبل که نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که طی دهههای اخیر صنعت برق همواره از مشکلات مشابهی رنج برده است. عدم نقدینگی، نامتوازن بودن تعرفههای برق، انباشتگی بدهیها، سرعت کم توسعهیافتگی و... از جمله مشکلات تکراری هستند که بارها و بارها از سوی تحلیلگران اقتصادی شناسایی و نسخههای کارآمدی نیز برای آنها پیچیده شده، اما مشکل از آنجا آغاز میشود که متولیان و سیاستگذاران هیچگاه گوش شنوایی ندارند. همه میدانند مشکلات از چه مجراهایی وارد شده است و میدانند برای برونرفت چه باید کرد، اما این سوال همواره مطرح است که چرا تصمیمسازان با وجود قانون و مقررات نوشته شده به این چالشها پایان نمیدهند. این در حالی است که به محض اینکه پایلوتی در کشور اجرایی میشود یا کور سویی از تحقق برخی خصوصیسازیها دیده میشود، آنچنان به آن حمله میشود تا همین کور سو نیز خاموش شود. بنابراین مشخص نیست تا چه زمانی قرار است صنعت برق با اقتصاد و سیستم دولتی اداره شود. ایران بازار برق بستهای دارد که هیچ فردی را در آن راه نمیدهند و نرخهای آن نرخهایی کاملا تصنعی است و واقعی نیست. جالب است بورس کشور بهعنوان دماسنج اقتصاد به واسطه تغییرات اقتصادی هر روز در حال تغییر است، پس چگونه است که نرخ برق در بازار تغییر نمیکند؟ اقتصاد آزاد در صنعت برق به چشم نمیخورد و به همین دلیل تمام نرخهای آن مصنوعی هستند. این روش هم که برای هر مشکلی بخشنامه و راهحل آنی در نظر بگیرند، از نظر بخشخصوصی کاملا راه بیراههای است. چرا اجازه نمیدهند خود بازار قیمت را تعیین کند و با همه چیز دستوری برخورد میشود؟ این در حالی است که تمام مقامات عالی رتبه کشور نیز اعتقاد به خصوصیسازی دارند، اما در نهایت این مسیر را اجرایی نمیکنند.
بیات: بدهی انباشته دولت به پیمانکاران و تولیدکنندگان یکی از بزرگترین مشکلات صنعت برق است. اگر امسال خاموشیهای رندومی رخ داد، با پیشروی این وضعیت و اقتصاد بیمار این صنعت، سال ۹۸ احتمالا دو برابر خاموشی را تجربه خواهیم کرد. نیروگاههایی با ظرفیت ۱۰۰۰ مگاواتی این روزها به سختی از پس هزینههای تعمیرات خود برمیآیند، از سوی دیگر سن نیروگاههای کشور به بالای ۲۰ سال رسیده است و میتوان گفت اکثر نیروگاهها پیر شدهاند. بهطور مثال یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی امسال به ۸۰ میلیارد تومان منابع نیاز دارد که بتواند تعمیرات انجام دهد. بسیاری از نیروگاهها نمیتوانند چنین هزینهای را متحمل شوند، بنابراین سال آینده بهطور حتم با نصف ظرفیت نیروگاهی امسال برق تولید خواهد شد. وزارت نیرو باید تعرفهها را افزایش دهد تا بتوان به اقتصاد متوازنی در صنعت برق دست یافت. از سوی دیگر مدیران بالادستی اکثرا تفکرات دولتی دارند و در برخی بخشها مقاومتهای عجیبی نشان میدهند. مثلا میگویند با کمبود برق مواجهایم، اما مجوز احداث نیروگاههای مقیاس کوچک را از اردیبهشت ماه امسال متوقف کردهاند. استدلال متولیان وزارت نیرو برای اجرایی کردن چنین دستورالعملی نیز این است که نرخ باید از سوی شورای اقتصاد مشخص شود، این در حالی است که سال ۹۶ هم نرخ نداشتیم و هنوز هم با نرخ ۹۵ آن هم بهصورت علیالحساب کار میکنیم. در نامهای که به وزیر نیرو نوشتیم از ایشان درخواست شد که اجازه دهند قراردادها بسته شود و زمانی که نرخ را مشخص کردند، نرخگذاری اصلاح شود. با این حال نرخ مقیاس کوچکها هنوز مشخص نیست و میخواهند دستورالعمل را تغییر دهند. این دستورالعملها و بخشنامههایی که یکشبهدولت صادر میکند، بسیاری از سرمایهگذارانی را که در نظر داشتند در پروژهها سرمایهگذاری کنند فراری داده است.
در نیروگاههای مقیاس کوچک چه مشکلاتی به چشم میخورد؟
علایی: واحدهای مقیاس کوچک شاید یکی از معدود بخشهایی هستند که خرید و فروش برق در آنها از سوی بخشخصوصی واقعی انجام میشود. یعنی این مردم عادی هستند که اقدام به راهاندازی چنین نیروگاههایی میکنند. متاسفانه در طول سالهای گذشته این بخش از صنعت برق را آنچنان بخشنامهباران کردهاند که به گل نشسته است. مردم عادی که نمیتوانند نیروگاههای بزرگ راهاندازی کنند، زیرا به سرمایهگذاری کلان نیاز دارند. سال ۸۷ دستورالعملی صادر شد که بر مبنای آن نیروگاههای مقیاس کوچک وارد چرخه تولید برق شدند، متاسفانه وضعیت این نیروگاهها بهگونهای رقم خورده که فعالان بخشخصوصی گمان میکنند این دستورالعمل تنها یک شعار بیشتر نبوده است. این دستورالعمل که «توسعه مولد مقیاس کوچک» نام دارد بسیار کامل و مدرن است، متاسفانه بخشنامههایی که اکنون صادر میشوند، همه مخل این دستورالعمل هستند. در این میان افرادی که مطالعهای روی این دستورالعمل ندارند یکسری بخشنامهها را صادر میکنند و در این میان هیچ مشورتی نیز با بخشخصوصی صورت نمیگیرد. اعتقاد فعالان بخشخصوصی این است که قوانین زیرساختی کشور برای چرخه عرضه و تقاضای برق مناسب است و همه ارکان لازم را دارد، اما روند اجرایی بسیار کند و گاهی متوقف است.
بیات: ایران با توجه به شرایط جغرافیایی و سیاسی که دارد با تهدیدهای مختلفی روبهرو است. نیروگاههای مقیاس کوچک خود پدافند غیرعامل هستند و قابل شناسایی نیستند. بنابراین هر چقدر نیروگاه تولید پراکنده در کشور داشته باشیم، با شرایط فعلی از تهدیدها دورتر و در شرایط مهم میتوانند برق نقاط مهم و استراتژیک را تامین کنند. احداث نیروگاههای تجدیدپذیر بسیار فکر خوبی است، اما بازگشت سرمایه در نیروگاه تجدیدپذیر بسیار دیرتر اتفاق میافتد. گرچه دو هفته پیش وزارت نیرو مجوزی را صادر کرد که براساس آن نیروگاههای تجدیدپذیر میتوانند برق خود را صادر کنند. بهطور کلی، میتوان گفت صنعت برق در بخشهای مختلف دارای مشکلاتی است چه در نیروگاههای بزرگ مقیاس و چه کوچک مقیاس و چه در نیروگاههای تجدیدپذیر.
چرا موضوع راندمانگیری برای این نیروگاهها به یک معضل تبدیل شده است؟
بیات: موضوع از آنجا آغاز شد که وزارت نیرو اعلام کرد که نیروگاهها باید راندمان بالایی داشته باشند. به گفته متولیان، راندمان باید طبق برنامه ششم توسعه ۵۵ درصد باشد. این راندمان در کلاس F مدنظر است که برای نیروگاههای بزرگ به کار گرفته میشود. این موضوع البته یک تبصره دارد و این میزان راندمان برای همه نیروگاهها صادق نیست. ضمن اینکه در دوران تحریمها به سر میبریم و در این وضعیت هیچ کشوری نیروگاه با چنین راندمانی در اختیار ما نمیگذارد. این در حالی است که هنور در دنیا دستگاهی که راندمان ۵۰ درصدی داشته باشد در مقیاس کوچکها ساخته نشده است. از سوی دیگر میگویند تولید همزمان برق و حرارت و برودت داشته باشید، اما در ۹۰ درصد ساختگاهها امکان مصرف حرارت وجود ندارد، چرا که نیروگاهی که وسط کویر برق تولید میکند، تولید حرارت کارآیی مفیدی برایش ندارد.
علایی: وزارت نیرو از مجلس استعلام گرفت که ۵۵ درصد راندمانی که در قانون مصوب شده است تا چه اندازه الزام است. مجلس در پاسخ به این استعلام گفت، این موضوع الزام نیست و تنها یک توصیه است. از روزی که پاسخ مجلس دریافت شده است تا به امروز متولیان وزارت نیرو به بهانه همین راندمان ۵۵ درصد، صدور مجوز نیروگاههای مقیاس کوچک را متوقف کردهاند و همچنان هم این روند متوقف شده است. این در حالی است که در نیروگاههای بزرگ هیچ راندمانگیری وجود ندارد و کل گاز با وزارت نفت تهاتر میشود.
ارسال نظر