ضرورت برنامهریزی برای هدایت دلارهای خانگی به صنعت نفت
دکتر نرسی قربان کارشناس ارشد انرژی سرمایهگذاری در طرحهای انرژی در افق چشمانداز به طور کلی بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار پیشبینی میشود که بیش از نیمی از این مقدار باید برای توسعه میادین نفت و گاز (عملیات بالادستی) و تزریق گاز به میادین نفتی (بازیافت مجدد) هزینه شود و بقیه برای صنایع پاییندستی، صنایع گازبر، پتروشیمی و نیروگاهها و انرژیهای نو به کار گرفته شود. به این ترتیب سالانه نیاز به جذب سرمایه بسیار زیادی احساس میشود که با شرایط فعلی حتی با لغو تحریمها هم در کوتاهمدت نمیتواند از خارج از ایران تامین شود.
دکتر نرسی قربان کارشناس ارشد انرژی سرمایهگذاری در طرحهای انرژی در افق چشمانداز به طور کلی بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار پیشبینی میشود که بیش از نیمی از این مقدار باید برای توسعه میادین نفت و گاز (عملیات بالادستی) و تزریق گاز به میادین نفتی (بازیافت مجدد) هزینه شود و بقیه برای صنایع پاییندستی، صنایع گازبر، پتروشیمی و نیروگاهها و انرژیهای نو به کار گرفته شود. به این ترتیب سالانه نیاز به جذب سرمایه بسیار زیادی احساس میشود که با شرایط فعلی حتی با لغو تحریمها هم در کوتاهمدت نمیتواند از خارج از ایران تامین شود. اگر قسمتی از این نیازها را بتوان در وهله اول از مشارکت ایرانیان در طرحهای نفت و گاز به دست آورد کمک بزرگی به توسعه صنعت نفت و گاز خواهد بود. نیاز بهبدیهی است که آن قسمت از پیشنهاد ذیل که مربوط به انتقال منابع مالی از خارج از کشور یا تعامل با بانکهای خارجی است تا برداشتن تحریمها قابل اجرا نیست و در اینجا فرض بر آن است که تحریمهای اقتصادی لغو شوند. گفته میشود که در یک دهه گذشته به علت عدم اطمینان از آینده اقتصادی و نرخ تبدیل ریال به ارزهای دیگر ایرانیان رقمی معادل بین ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار ارزهای مختلف از بازار آزاد خریداری و خارج از سیستم بانکی در داخل کشور نگهداری کردهاند. اگر با بهکارگیری سیاستهای جدید بتوانیم قسمت عمدهای از این سرمایه حبسشده را که نه برای کشور سودی دارد و نه برای صاحبان آن، به چرخه اقتصاد بازگردانیم گام مهمی در راه رسیدن به اهداف چشمانداز خواهد بود. صنعت نفت و گاز یکی از بهترین گزینهها برای جذب این منابع مالی است که در صورت تحقق علاوه بر تسریع در طرحهای توسعه نفت و گاز ایران منافع زیر را به دنبال خواهد داشت.
۱- کمک به جلوگیری از فرار سرمایه از کشور، ۲- جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور، ۳- جذب سرمایه از حوزه خلیجفارس، ۴- کمک به جلوگیری از افزایش تورم به علت سرازیر شدن پولهای سرگردان به بخشهای غیر تولیدی، ۵- افزایش درآمد خزانه از مالیات بر منافع این سرمایهگذاریها و بیمههای مربوطه.
طرحهای توسعه نفت و گاز سود کلانی را به دنبال دارد. در گذشته دولت اجازه داده است که در قالب قراردادهای مختلف از جمله بیع متقابل سود شرکتهای نفتی از این طرحها سالانه بین ۱۱ تا ۲۵ درصد باشد، در حالی که سود واقعی طرحها به مراتب بیشتر است. مثلا برای توسعه هر فاز پارس جنوبی که احتمالا در حال حاضر حدود ۴ میلیارد دلار هزینه دارد روزانه ۴۰ هزار بشکه میعانات گازی تولید میشود که ارزش آن بر مبنای قیمتهای فعلی (نفت ۶۰ دلار هر بشکه) روزانه ۴/ ۲ میلیون دلار است. اگر ۲۵ میلیون مترمکعب گاز تولیدی را هم بر مبنای هر مترمکعب ۴ سنت در نظر بگیریم ارزش گاز حاصله نیز در روز برابر یک میلیون دلار خواهد بود. با در نظر گرفتن ارزش گازهای تولیدی مانند اتان، پروپان، بوتان و تولید گوگرد ارزش حاصله از بهرهبرداری هر فاز پارس جنوبی در حال حاضر حدود ۵/ ۳ میلیون دلار در روز و حدود ۲/ ۱ میلیارد دلار در سال خواهد شد. با این حساب پس از شروع تولید در کمتر از چهار سال، اصل سرمایه و سود مربوطه قابل بازگشت خواهد بود. بدین ترتیب علاوه بر آنکه سرمایهگذاران سود مناسبی در رابطه با این مشارکت به دلار دریافت خواهند کرد، شرکت ملی نفت نیز موفق به افزایش تولید نفت و گاز میشود و دولت هم پس از بازپرداخت اصل سرمایه و سود آن کلیه منافع طرح را خواهد داشت. موارد کلی برای فاینانس طرح که از طرح مشارکت ملی میباید در نظر گرفته شود به شرح زیر خلاصه میشود:
۱- فاینانس طرح از طریق اوراق مشارکت ارزی با تضمینهای لازم به مدت هشت سال با اولویت خرید به ایرانیان داخل کشور و در صورت کمبود تقاضا به مشتریان خارج از ایران ارائه شود.
نرخ تبدیل ریال به ارز و بالعکس در مدت طرح یا با نرخ بازار یا طبق جدولی از قبل اعلام شود. ۲- وام دهنده بتواند منابع ارزی خود را با تضامین معتبر و از طریق بانکی انتقال دهد. ۳- وامدهنده بتواند منابع ریالی خود را با نرخ روز تبدیل و با تضامین معتبر و از طریق بانکی انتقال دهد. ۴- سود ۱۰ درصد هر ساله به حساب وامدهندگان داخلی به ارز محسوب شود. ۵- وامدهنده بتواند در صورت نیاز سود سالانه را در بانکهای کشور به ریال و با نرخ روز یا جدول ارائه شده از قبل تبدیل کند. ۶- اوراق مشارکت قابل انتقال بوده و وامدهنده بتواند از آن برای تضمینهای موردنیاز برای طرحها یا فعالیتهای دیگر اقتصادی استفاده کند. ۷- در پایان دوره مشارکت کل مبلغ وام بهصورت ارزی به حساب وامدهنده منتقل میشود. ۸- سود این مشارکت حدود ۱۰ درصد (با در نظر گرفتن دلار یا یورو) خواهد بود. برای تشویق اشخاص حقیقی و حقوقی در ایران میتوان سود مشارکت برای خارج از کشور را ۸ درصد تعیین کرد و به این ترتیب انتقال سرمایه و مشارکت از طریق بانکهای داخلی را رونق بخشید. این رقمها با در نظر گرفتن شرایط زمانی پیشنهاد شده و در حال حاضر بالاتر از روند بازار خارج از کشور است. اگر قبول کنیم که مالک اصلی ذخایر نفت و گاز کشور، شهروندان فعلی و نسلهای آینده این مرز و بوم هستند، مشارکت آنها در توسعه صنعت امری طبیعی است، ولی دولتها در گذشته به بهانه حفاظت از منابع ملی با مشارکت ایرانیان در درآمدهای طرحهای نفت و گاز عملا موافق نبودهاند؛ در حالی که خارجیها میتوانستند از آن بهرهمند شوند. اگر این مهم در دو دهه گذشته به انجام رسیده بود، بزرگترین مانع بر سر تحریمهای فعلی شگل گرفته بود.
ارسال نظر