درسهای تبدیلشدن آرامکو به بزرگترین شرکت جهان
این واضحترین بخش پاسخ است. بخش دیگر این است که تقاضا برای نفت و گاز نیز در حال افزایش است، در واقع برای بالا باقیماندن قیمتها باید اینچنین باشد. حتی پیشبینی اخیر آژانس بینالمللی انرژی مبنیبر اینکه جهان میتواند کاهش بشکههای نفت روسیه را تحمل کند، نتوانست قیمتها را پایین بیاورد: بهای هر ۲ شاخص برنت و وستتگزاساینترمدییت در زمان نگارش این مقاله بالای ۱۱۳ دلار در هر بشکه بود. در نتیجه شکاف میان عرضه و تقاضا، شرکتهای بیگاویل سودهای هنگفتی را به ثبت رساندهاند. هر چند آرامکو بخشی از شرکتهای بیگاویل محسوب نمیشود؛ اما در واقع بزرگترین شرکت نفتی جهان است و به دلیل افزایش قیمت نفت و تقاضای بالا، در ۳ماهه نخست سالجاری میلادی سود ۴۰میلیارد دلاری برای خود به ثبت رسانده است. این رقم هنگفت، نمایانگر افزایش ۸۲درصدی سودآوری این شرکت نسبت به مدت مشابه سالگذشته بود و تقریبا چیزی مشابه گزارش غولهای نفتی خصوصی غربی درباره عملکرد خود در ۳ماهه نخست سال۲۰۲۲ بود.
به نظر میرسد که شرایط بازارها کاملا تغییر کرده است؛ در حالیکه سرمایهگذاران در بحبوحه نگرانیهای مداوم درباره تورم، نسبت به سهام غولهای فناوری سرد شدهاند، علاقه به صنعت تولید نفت و گاز افزایش یافته است. صنعت نفت و گاز ممکن است کثیف باشد و چندان طرفداری نداشته باشد، اما سرمایهگذاران میدانند که از سهام خود در این شرکتها میتوانند سود هنگفتی بهدست آورند. بلومبرگ هفته گذشته گزارش داد که شاخص انرژی اساندپی (S&P) که عملکرد شرکتهای نفتی و انرژی برجسته را دنبال میکند، از ابتدای سال۲۰۲۲ بیش از ۴۵درصد افزایش یافته است؛ این در حالی است که شاخص گستردهتر و معروف اساندپی ۵۰۰ (S&P۵۰۰) در همین مدت زمان ۱۴درصد کاهش یافته است. در واقع، سرمایهگذاران برای آنکه بتوانند یک دفاع طبیعی در برابر تورم و بالاخص تورم انرژی که بخش بزرگی از چشمانداز وسیعتر تورم کنونی است، ایجاد کنند؛ به سمت صنعت نفت و گاز هجوم میآورند. کاری که واقعا بیهوده بهنظر میرسد.
اما در دنیای بزرگ نفت، آرامکو یک مورد خاص است. تنها بخش کوچکی از سهام این شرکت در بازار عرضه شده و سرمایهگذاران میتوانند به آن دسترسی داشته باشند. همانطور که راشب توپلنسکی در گزارش اخیر خود درباره آرامکو در روزنامه والاستریت ژورنال اشاره کرد، سهامدار و مالک اصلی آرامکو همچنان دولت عربستانسعودی است و دولت این کشور همچنان اولویت اول آرامکو است. توپلنسکی استدلال کرده که این امر باعث شده تا سهام آرامکو برخلاف اپل، سهامی درجه ۲ باشد؛ زیرا به دلیل کنترل اکثریت سهام این شرکت توسط دولت سعودی، آرامکو ممکن است تصمیماتی بگیرد که در نهایت به این شرکت آسیب برساند. توپلنسکی برای مثال به برنامه فعلی شرکت برای افزایش هزینهکرد سرمایهای اشاره کرد، آنهم درحالیکه بهندرت کسی در صنعت نفت دست به چنین کاری میزند. او همچنین گفته است که بالا نگهداشتن قیمتها برای مدت طولانیتر میتواند باعث تسریع تلاشها برای توسعه و استفاده از منابع جایگزین انرژی شود که به تقاضا در بلندمدت آسیب میزند.
از سوی دیگر، این واقعیت که آرامکو با ظرفیت اضافه بیش از یکمیلیون بشکه در روز، دارای بزرگترین ظرفیت تولید مازاد در جهان است و تلاش میکند که این ظرفیت را افزایش دهد؛ ممکن است در دورانی که بیگاویل در غرب به دلیل مسائل اقلیمی تحتفشار و تعقیب قضایی قرار گرفته، برای سرمایهگذاران جذاب باشد. برای مثال، همزمان با تلاش آرامکو برای افزایش ظرفیت مازاد، شرکت شل در دادگاه متعهد به کاهش تولید نفت خود در آینده شد. این واقعیت که ارزش سهام شرکت آرامکو سعودی متناسب با عملکرد آن در محیطی با قیمتهای بالاتر نفت افزایش یافت، کاملا نشان میدهد که بخش بسیار بزرگی از سرمایهگذاران از ریسکهای ذاتی سرمایهگذاری در شرکتهای دولتی بیزار نیستند، در واقع این امر نشانه دیگری از آن است که سرمایهگذاری در صنعت نفت با وجود آنکه به دلیل مسائل زیستمحیطی بانکها به این صنعت پشت کرده و جنبش اقلیمی نیز آن را دشمن و هدف شماره یک خود معرفی کرده است، بار دیگر به مد روز تبدیل شده است.