«دنیایاقتصاد» رابطه بازار نفت و طلا را بررسی کرد
مسیریابی فلز زرد و طلای سیاه
با این حال، بسیاری از تحلیلگران با ارائه اطلاعاتی درباره روند قیمتی بلندمدت طلا و نفت ادعا میکنند آنها رابطهای مستقیم با هم دارند به این معنا که وقتی یکی رشد میکند، دیگری نیز روندی صعودی به خود میگیرد. از سوی دیگر، انجمن جهانی طلا این باور رایج را قبول ندارد و در گزارشی گفته طلای سیاه و فلز زرد همبستگی با هم ندارند و فقط برخی عوامل به حرکت مشابه این دو در موقعیتهایی خاص میانجامد. بر این اساس، نرخ پایین دلار در برابر دیگر ارزها از قیمت نفت و طلا حمایت میکند، چراکه این کامودیتیها عمدتا با دلار معامله میشود و افت ارزش آن باعث میشود معاملهگرانی که ارزهای دیگری در اختیار دارند بتوانند با قیمت پایینتر نفت و طلا بخرند. علاوه بر این، تورم بالا (بیش از ۳ درصد) نیز به بالا رفتن بهای هر دو این کامودیتیها کمک میکند.
با این حال، عوامل دیگری نیز وجود دارند که راه نفت و طلا را از هم جدا میکنند. طلا همیشه بهعنوان دارایی امن مشهور بوده و نفت دارایی است که نوسانات بیشتری تجربه میکند. جدایی نفت و طلا به خصوص در زمان وقوع بحرانها خود را نشان میدهد. در این زمان، سرمایهها به سوی طلا هجوم میآورند و از نفت و دیگر کامودیتیهای پرریسک میگریزند. در واقع، شیوع کووید-۱۹ از ابتدای امسال نیز به این علت که ریسک اقتصادی را بالا برد به طلا کمک کرد و از سوی دیگر، نفت خام آمریکا را به سطوح هرگز دیده نشده منفی ۴۰ دلار بر بشکه رساند. یک تحلیلگر که به ارتباط نفت و طلا باور دارد میگوید «نفت میتواند روند آتی طلا را پیشبینی کند.» به گفته الکس کیمانی که گزارشی با این مضمون در سیف هیون منتشر کرده، برای این کار باید به قراردادهای آتی نفت برای سررسیدهای بلندمدت (سه سال به بالا) دقت کرد. کیمانی میگوید قیمت نقد یا سررسیدهای تحویل فوری پیشبینیکننده خوبی برای طلا نیستند.
عوامل همسوساز
بین کامودیتیها، نفت بیشترین حجم تجارت را با دلار دارد و پس از آن طلا است. این موضوع به این معنا است که سقوط ارزش دلار که اخیرا به کف دو ساله رسیده است، کامودیتیها را برای دارندگان دیگر ارزها ارزان میکند و به این ترتیب بازده خرید آنها رشد میکند. پس از درگیری جهان با کرونا، بسیاری از اقتصادهای بزرگ برای تحریک تولید و مصرف، دست به تزریق نقدینگی زدهاند. برای مثال، هفته گذشته اتحادیه اروپا بزرگترین بسته حمایتی تاریخ خود به ارزش ۷۵۰ میلیارد یورو را تصویب کرد. علاوه بر این، آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، تاکنون سه بسته محرک اقتصادی اجرا کرده و در روزهای گذشته با پیشنهاد اعضای جمهوریخواه سنا برای تزریق یک هزار میلیارد دلار موافقت کرده، هرچند اجرای بسته چهارم منوط به طی روندی شامل تایید دموکراتها است. این سیاست انبساطی بانکهای مرکزی سراسر دنیا به کاهش نرخ دلار منجر شده و به نظر میرسد این روند با توجه به پابرجایی بحران ادامه داشته باشد. این اقدامات طلا را به شدت تقویت کرده چراکه دلار بهعنوان یک دارایی امن رقیب فلز زرد، بازدهی مثبتی نخواهد داشت. از سوی دیگر، نفت با وجود اینکه از اوایل ماه گذشته (ژوئن) نوسان شدیدی را تجربه نکرده، اما تحولات دلار را بهعنوان عاملی حمایتی پشت خود داشته است. از ارز که بگذریم، به تورم خواهیم رسید. به گفته انجمن جهانی طلا، دادههای تاریخی نشان میدهد وقتی تورم پایین باشد (زیر ۳ درصد)، سایر کامودیتیها بازدهی چندان مناسبی نخواهند داشت، اما طلا اندکی رشد میکند. با این حال، در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتیها و هم طلا (که البته یک کامودیتی به شمار میرود اما ویژگیهای خاص خود را دارد) با افزایش ارزش روبهرو میشوند. در واقع، طلا همیشه بهعنوان کالایی که میتواند ارزش دارایی سرمایهگذاران را حفظ کند، شناخته میشود. از سوی دیگر، سایر کامودیتیها نیز در این شرایط با سرمایهگذاری بیشتری نسبت به مواقع تورم پایین روبهرو میشوند؛ موضوعی که قیمت آنها را تقویت میکند. گاهی سیاستهای بانکی مانند آنچه در حالحاضر شاهدش هستیم به تورم بالا میانجامد که طلا و نفت را همسو میکند. اما برخی کارشناسان بر این باورند که نفت میتواند با چند واسطه به رشد طلا منجر شود. به گفته این تحلیلگران، وقتی قیمت نفت افزایش مییابد، هزینههای خانوارها عموما در کشورهای مصرفکننده این کامودیتی بالا میرود و مصرف دیگر اقلام کاهش مییابد؛ موضوعی که باعث کند شدن اقتصاد و افت ارزش سهام در بازار سرمایه میشود. همین اتفاق تورم را در این کشورها بالا برده و رشد طلا را در پی خواهد داشت. ذکر این نکته ضروری است که عکس این پروسه صادق نیست؛ یعنی به باور کارشناسان طلا نمیتواند قیمت نفت را بالا و پایین ببرد. نفت معمولا از نسبت عرضه و تقاضا تاثیر میپذیرد و طلا علاوه بر این موضوع، بیشتر از سیاستهای کلان اقتصادی متاثر است.
عوامل جداکننده مسیر طلا و نفت
حتی اگر باور تحلیلگرانی را که قائل به رابطه مستقیم نفت و طلا هستند، بپذیریم (همبستگی در ۶۰ درصد مواقع)، بخش نهچندان کوچکی برای زمانهایی که این دو به مسیرهای متفاوت میل میکنند، باقی میماند. «بحران» واژهای است که طلا بسیار به آن علاقهمند است. در عین حال، بحران برای نفت با شروطی میتواند تقویتکننده قیمت بهشمار رود. برای تبیین این موضوع، بگذارید تنشهای ژئوپلیتیک ایران و آمریکا در عراق را بررسی کنیم. در این واقعه که حدود یک هفته از فاصله شهادت سردار سلیمانی تا پاسخ موشکی ایران به طول انجامید، نفت و طلا رفتار مشابهی را نشان دادند. از آنجا که تنشها در صورت کشیده شدن به رویارویی نظامی میتوانست در عرضه نفت خاورمیانه اختلال شدید ایجاد کند، در مقطعی قیمت این کامودیتی حتی به مرز ۷۲ دلار بر بشکه هم رسید. از سوی دیگر، طلا نیز به این دلیل که پناهگاه امن به شمار میرود، واکنش مثبت اگرچه موقتی به این موضوع نشان داد. اما نکته اینجاست که اگر تنشها چشمانداز اقتصاد جهانی را تیره کند، واکنش طلا و نفت متفاوت خواهد بود. بهعنوان نمونه، اخیرا دو کشور آمریکا و چین بر سر موضوعات مختلف از جمله مسائل تجاری، سیاسی و همچنین ابهامات در مورد منشأ کرونا با تنشهای زیادی در رابطه با یکدیگر روبهرو شدهاند؛ موضوعی که به بسته شدن کنسولگری دو کشور هم منجر شد. این اتفاق، بنا به دلایلی که ذکر شد، به طلا کمک کرد رکورد بزند، اما نفت با هر خبر بد از رابطه دو اقتصاد برتر جهان، دچار کاهش قیمتی شد. دلیل این واکنش منفی از سوی نفت، انتظارات از کند شدن روند رو به بهبود اقتصاد جهانی و به تبع آن کاهش مصرف سوخت است.
علاوه بر این، کرونا نیز واکنشهای متفاوتی از این دو کامودیتی گرفته است. از یکسو، نفت که بهخصوص در آوریل با سقوط تقاضا به دلیل قرنطینه میلیاردها انسان روبهرو شد، اتفاقاتی را از سر گذراند که هرگز پیش از آن شاهدش نبود: از پر شدن موجودی انبارها به حد بیسابقه تا سقوط قیمت نفت به محدوده منفی. با این حال، کرونا بیشترین خدمت را به فلز زرد کرد. نااطمینانی از آینده اقتصاد بسیاری از سرمایهها را در سراسر جهان از جمله در ایران به سمت طلا سوق داد و دوره بینظیری را برای آن رقم زد. در آخرین تحولات، هر اونس طلا در مقطعی از معاملات دیروز به رکورد جدید هزار و ۹۸۱ دلار رسید اما پس از آن کاهش یافت.
تورم؛ دوست طلا و کامودیتیها
به گفته انجمن جهانی طلا، دادههای تاریخی نشان میدهد وقتی تورم پایین باشد (زیر ۳ درصد)، سایر کامودیتیها بازدهی چندان مناسبی نخواهند داشت، اما طلا اندکی رشد میکند. با این حال، در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتیها و هم طلا (که البته یک کامودیتی بهشمار میرود اما ویژگیهای خاص خود را دارد) با افزایش ارزش روبهرو میشوند. در واقع، طلا همیشه بهعنوان کالایی که میتواند ارزش دارایی سرمایهگذاران را حفظ کند، شناخته میشود. از سوی دیگر، سایر کامودیتیها نیز در این شرایط با سرمایهگذاری بیشتری نسبت به مواقع تورم پایین روبهرو میشوند؛ موضوعی که قیمت آنها را تقویت میکند.