«فارن پالیسی» پنج اولویت راهبردی در حوزه انرژی را بررسی کرد
انرژی پاک و امنیت ملی
برای مقابله با مشکلات حاصل از تغییرات اقلیمی، ابتدا همه باید توافق کنند که این مساله واقعی و در حال بدتر شدن است. تهدید فزاینده تغییرات اقلیمی به وضوح برای هر کسی که در تابستان در خیابانهای فینیکس قدم میزند، در جنوب فلوریدا «بیمه سیل» میخرد، در ویتنام برنج میکارد یا در پاکستان در فضای باز کار میکند، مشهود است. امسال تقریبا بهطور قطع سالی گرمتر خواهد بود و رکورد جدیدی در افزایش دمای هوا ثبت خواهد شد.
مساله دیگر آن است که همانطور که انقلاب انرژی که ایالات متحده را به بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز در جهان تبدیل کرد و این کشور را از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیک تقویت کرد، رهبری ایالات متحده در فناوریهای انرژی پاک نیز موقعیت ژئواستراتژیک این کشور را تقویت خواهد کرد.
در دوره جدید رقابتهای قدرتهای بزرگ، تسلط چین بر برخی فناوریهای انرژی پاک (مانند باتریها و مواد معدنی حیاتی مثل کبالت، لیتیوم، گرافیت و دیگر مواد لازم برای محصولات انرژی پاک) رقابتپذیری اقتصادی آمریکا و تابآوری زنجیره تامین انرژی آن را تهدید میکند. مازاد تولید چین نسبت به تقاضای فعلی و آینده، سرمایهگذاریها در ایالات متحده و دیگر کشورها را تضعیف کرده و سیگنالهای تقاضا را که به شرکتهای نوآور و کارآمد اجازه میدهد در بازار جهانی رقابت کنند، با انحراف مواجه میکند.
نکته دیگر مربوط به میزان استفاده از سوختهای فسیلی است. کاهش مصرف نفت در ایالات متحده، آسیبپذیری این کشور را در برابر اختلالات جهانی تامین نفت، مانند درگیریها در خاورمیانه یا حملات به نفتکشها در دریای سرخ، کاهش میدهد. حتی با افزایش تولید نفت در آمریکا، قیمت نفت در بازار جهانی تعیین میشود؛ بنابراین شوکهای قیمتی نفت، صرفنظر از اینکه ایالات متحده چقدر نفت وارد میکند، رانندگان آمریکایی را با مشکل مواجه خواهد کرد. در نتیجه امنیت واقعی انرژی از طریق کاهش مصرف حاصل میشود، نه صرفا افزایش تولید.
کمبود برق در آمریکا، حوزه دیگری است که باید به آن توجه کرد. ریسکهای امنیت انرژی در ایالات متحده، فراتر از مسائل ژئوپلیتیک و مستلزم سرمایهگذاری کافی در تامین انرژی داخلی برای مقابله با شرایط در حال تغییر است. امروزه، اپراتورهای شبکه و تنظیمکنندگان بهطور فزایندهای هشدار میدهند که سیستم قدیمی برق ایالات متحده، آماده پاسخ به تقاضای رو به رشد برق از خودروهای الکتریکی، مراکز داده و هوش مصنوعی نیست. این نگرانیها، زمانی که یک مزایده در تابستان ۲۰۲۴ قیمتی ۹ برابر بیشتر از سال گذشته برای اپراتور بزرگترین شبکه کشور تعیین کرد، افزایش یافت. یک سیستم برق قابل اعتماد و مقرون به صرفه، نیازمند سرمایهگذاری در شبکهها و همچنین منابع انرژی متنوع است؛ انرژیهای تجدیدپذیر یکی از منابعی است که در این راستا باید مورد توجه سیاستگذاران آمریکایی قرار گیرد.
مساله پنجم، لزوم گسترش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در دیگر نقاط جهان است. گسترش انرژی پاک در سایر نقاط جهان، منافع ملی ایالات متحده را تامین میکند، زیرا طی این فرآیند فرصتهای اقتصادی برای شرکتهای آمریکایی ایجاد میشود، زنجیرههای تامین انرژی جهانی وابستگی کمتری به چین خواهد داشت و قدرت نرم ایالات متحده در اقتصادهای در حال رشد افزایش مییابد. (مشابه طرح مارشال که نهتنها اروپا را که درگیر جنگ بود بازسازی کرد، بلکه نفوذ شوروی را کاهش داد، منافع اقتصادی ایالات متحده را تامین کرد و کسب و کارهای آمریکایی را توسعه داد.) این امر بهویژه در اقتصادهای در حال توسعه، مانند برزیل، هند یا عربستان سعودی، که مصمم به حفظ گزینههای دیپلماتیک خود و همراستایی تجاری با ایالات متحده یا چین هستند، اهمیت ویژهای دارد.
برای جلوگیری از تبدیل چین به یک ابرقدرت در بخشهای در حال رشد انرژی پاک و در نتیجه کاهش مزایای ایالات متحده بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز، دولت آمریکا باید سرمایهگذاریها در تحقیق و توسعه در حوزه انرژی پاک را افزایش دهد و تولید داخلی انرژی سبز را تقویت کند. در این راستا، دولت آینده باید با حزب رقیب در کنگره همکاری کند تا به بازار اطمینان دهد که استفاده از مشوقهای مالیاتی برای توسعه انرژی پاک، در بلندمدت امکانپذیر خواهد بود.
دولت آینده باید با کنگره همکاری کند تا به مزیت رقابتی ناعادلانهای که کشورهایی مانند چین از طریق تولید محصولات صنعتی با انتشار گازهای گلخانهای بهدست میآورند، پاسخ دهد. تعرفه واردات کربن، که با حمایت هر دو حزب پیشنهاد شده، باید با هزینه کربن داخلی هماهنگ شود. همچنین لازم است که سیاستهای آمریکا با دیگر کشورها، بهخصوص اتحادیه اروپا، هماهنگ شود.
علاوه بر اینها، افزایش توانایی ایالات متحده برای تولید انرژی پاک، برای حفظ قابلیت شبکه برق و برآورده کردن نیازهای رو به رشد مراکز داده و هوش مصنوعی ضروری است.
برای تحقق این اهداف، دولت آینده باید ساخت زیرساختهای انرژی در مقیاس بزرگ، که امروزه بزرگترین مانع برای افزایش تولید انرژی داخلی ایالات متحده است، را در اولویت قرار دهد. بهطور متوسط، ساخت یک خط انتقال برق با ولتاژ بالا در ایالات متحده بیش از یک دهه زمان میبرد و عقبماندگی فعلی پروژههای انرژی تجدیدپذیر که در انتظار اتصال به شبکه برق هستند، یک مشکل جدی در اقتصاد آمریکا محسوب میشود. همچنین، راهاندازی یک معدن جدید برای فلزات و مواد معدنی موردنیاز محصولات انرژی پاک، مانند لیتیوم و مس، تقریبا دو دهه زمان میبرد.
با همه اینها نمیتوانیم انتظار داشته باشیم ایالات متحده بتواند تمام محصولات انرژی پاک موردنیاز خود را در داخل تولید کند. کاهش فاصله با چین در تامین مواد معدنی حیاتی، تولید باتری و تولید انرژی خورشیدی سالها زمان خواهد برد. نرخ رشد موردنیاز در انرژی پاک بسیار زیاد است و پیشتازی چین به حدی است که اگر ایالات متحده تنها به تولید داخلی یا تولید چند کشور دوست تکیه کند، نمیتواند منابع موردنیاز را تامین کند.
در نتیجه، تضعیف موقعیت چین نیازمند آن است که دولت آمریکا، همکاریهای اقتصادی و تجاری خود را با تعداد زیادی از کشورها، گسترش دهد. افزایش تجارت و توقف روندهای حمایتگرایانه کنونی، بهترین راهحل برای نگرانیها درباره تسلط چین بر فناوریهای پاک خواهد بود.
همچنین لازم است دولت آینده آمریکا عرضه محصولات انرژی پاک را در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه افزایش دهد تا زنجیرههای تامین را متنوع کرده و با نفوذ چین در این بازارها مقابله کند. به عنوان مثال، موسسه توسعه مالی بینالمللی ایالات متحده (DFC) میتواند ابزاری قدرتمند برای حمایت از سرمایهگذاریهای آمریکایی در خارج از کشور باشد. یکی از نمونهها در این حوزه، پروژههای معدنی، تصفیه و پردازش مواد معدنی حیاتی در آفریقا یا آمریکای لاتین است.
در نهایت میتوان گفت با وجود شکافهای عمیق و قطببندیهای موجود در آمریکا، رهبران هر دو حزب باید بر سر این نکته توافق کنند که تقویت تولید انرژی پاک در ایالات متحده و در طیف وسیعی از کشورهای دوست در سراسر جهان در راستای منافع اقتصادی و امنیتی آمریکاست.