آمارهای ۶ ماه نخست امسال نشان داد
سایه سنگین بحران انرژی بر صنعت فولاد
بررسی دادههای انجمن تولیدکنندگان فولاد نشان میدهد که محدودیتهای برق در تابستان امسال، ضربهای کمسابقه به زنجیره تولید فولاد وارد کرده و در برخی بخشها، کاهش تولید به مرز ۱۰درصد نیز رسیده است. این وضعیت در حالی رخ میدهد که صنعت فولاد ایران، به عنوان دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد جهان، نقشی کلیدی در اقتصاد کشور و تامین ارز دارد. آمارهای شش ماه نخست امسال نشان میدهد که تولید مقاطع طویل فولادی با افتی چشمگیر به پنج میلیون و ۷۰۹هزار تن رسیده است. این رقم در مقایسه با شش میلیون و ۳۵۹هزار تن تولیدی در مدت مشابه سال گذشته، بیانگر کاهشی ۱۰ درصدی است. در بخش فولاد میانی نیز شاهد افتی ۵.۷ درصدی بودهایم و تولید از ۱۵ میلیون و ۲۵۰هزار تن به ۱۴ میلیون و ۳۸۰هزار تن کاهش یافته است.
تابستان امسال برای صنعت فولاد ایران، تابستانی متفاوت بود. عطاالله معروفخانی، مدیرعامل یکی از شرکتهای فولادی، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با تاکید بر این تفاوت گفت: ناترازی انرژی امسال، اکثر صنایع فولادی کشور را تحتتاثیر قرار داد و قطعی برق نسبت به سال گذشته به مراتب بیشتر بود. این وضعیت حتی شرکتهای کوچکتر را نیز بینصیب نگذاشته است.
مجتبی حمیدیان، از دیگر فعالان حوزه معدن، نیز در گفتوگویی با «دنیایاقتصاد» با اشاره به کاهش ۹۰۰هزار تنی صادرات، معتقد است که حتی شرکتهای کوچکتر که در زنجیره اصلی فولادسازی کشور قرار ندارند نیز از این بحران متاثر شدهاند. به گفته او، حتی بازارهای کوچک این زنجیره نیز از آسیب بیبهره نبودهاند.
بررسیها نشان میدهد که در بخش محصولات فولادی، تولید با افت ۳.۳ درصدی به ۱۰ میلیون و ۷۴۴هزار تن رسیده است؛ رقمی که در مقایسه با ۱۱ میلیون و ۱۱۴هزار تن تولیدی در مدت مشابه سال قبل، نشاندهنده کاهشی معنادار است. تنها نقطه امیدبخش در این میان، رشد ۱۰.۲ درصدی تولید آهن اسفنجی است که از ۱۸ میلیون و ۸۵۷هزار تن به ۲۰ میلیون و ۷۸۴هزار تن افزایش یافته است.
چالشهای داخلی، فشارهای خارجی
بررسی تحولات بازار جهانی فولاد نشان میدهد که صنعت فولاد کشور ما علاوه بر چالشهای داخلی، با فشارهای خارجی نیز دست و پنجه نرم میکند. چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، در واکنش به مشکلات انرژی، عرضه داخلی خود را حدود ۳۷درصد کاهش داده و محصولات خود را با قیمتهای رقابتی در بازارهای منطقه عرضه میکند. این دامپینگ قیمتی، بازارهای صادراتی ایران را تحتتاثیر قرار داده است. از سوی دیگر، تصمیمات حمایتی کشورهای همسایه از صنایع داخلی خود، شرایط را برای صادرکنندگان ایرانی دشوارتر کرده است. ترکیه با راهاندازی دو کارخانه جدید فولادسازی، تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات فولاد خام وضع کرده و عراق نیز سیاستهای محدودکننده مشابهی را در پیش گرفته است.
راه نجات یا رویایی دستنیافتنی؟
در میان تمام این چالشها، برخی از شرکتهای فولادی به سمت راهکارهای نوآورانه و سازگار با محیطزیست حرکت کردهاند. یکی از شرکتهای فولادی از پیشگامان این مسیر است و با امضای تفاهمنامهای با پالایشگاه، مقدمات استفاده از هیدروژن در فرآیند تولید را فراهم کرده است. این حرکت میتواند نقطه عطفی در مسیر کاهش وابستگی به انرژیهای فسیلی باشد. یک شرکت سنگآهن نیز در مسیر «فولاد سبز» گام برداشته و علاوه بر برنامهریزی برای احداث نیروگاه خورشیدی، طرحهای مدونی برای استفاده از پساب شهری در فرآیند تولید دارد. این شرکت همچنین سالهاست که در زمینه بازیافت آب صنعتی فعالیت میکند. اما سوال اینجاست که آیا این اقدامات میتواند راه نجات صنعت فولاد از بحران انرژی باشد؟ تجربه جهانی نشان میدهد که گذار به فولاد سبز، فرآیندی زمانبر و هزینهبر است. با این حال، با توجه به محدودیتهای فزاینده انرژی و الزامات زیستمحیطی، این مسیر اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
چشمانداز مبهم
تحلیل دادههای موجود نشان میدهد که صنعت فولاد ایران در نقطهای حساس قرار دارد. از یک سو، تولید گندله سنگآهن با کاهشی ۴ درصدی از ۳۳ میلیون و ۳۹۶هزار تن به ۳۱میلیون و ۹۲۰هزار تن رسیده، و از سوی دیگر، تولید کنسانتره سنگآهن رشدی ۷.۳درصدی را تجربه کرده و به ۳۵ میلیون و ۹۳۶هزار تن رسیده است. این ناهمگونی در آمار تولید، نشاندهنده عدمتوازن در زنجیره ارزش فولاد است. با توجه به چشمانداز مصرف انرژی در کشور و پیشبینیهای موجود از افزایش مصرف برق در سالهای آتی، به نظر میرسد صنعت فولاد باید خود را برای شرایطی سختتر آماده کند. تجربه تابستان امسال نشان داد که حتی شرکتهای بزرگ و باسابقه نیز در برابر محدودیتهای انرژی آسیبپذیر هستند.
فرصتهای از دسترفته، تهدیدهای در راه
در شرایطی که رقبای منطقهای ایران در حال تقویت زیرساختهای تولیدی خود هستند، محدودیتهای انرژی میتواند به از دست رفتن بازارهای صادراتی منجر شود. نمونه بارز این وضعیت را میتوان در بازار عراق مشاهده کرد که پیش از این یکی از مقاصد اصلی صادرات فولاد ایران بود، اما اکنون با وضع تعرفههای جدید، شرایط را برای صادرکنندگان ایرانی دشوار کرده است. تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای ناشی از آن نیز مزید بر علت شده و هزینههای تولید را افزایش داده است. در چنین شرایطی، قطعی برق و توقف خطوط تولید، ضربهای مضاعف به توان رقابتی صنعت فولاد ایران وارد میکند.
نیاز به بازنگری
تجربه ششماه نخست امسال نشان میدهد که صنعت فولاد نیازمند بازنگری اساسی در استراتژیهای خود است. این بازنگری باید در سه سطح صورت گیرد: اول، بهینهسازی مصرف انرژی و حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر؛ دوم، متنوعسازی بازارهای هدف صادراتی و کاهش وابستگی به بازارهای سنتی منطقه؛ و سوم، ارتقای تکنولوژی تولید و حرکت به سمت محصولات با ارزش افزوده بالاتر.
در این میان، نقش حمایتی دولت نیز بسیار حائز اهمیت است. تدوین یک برنامه جامع برای تامین انرژی صنایع بزرگ، حمایت از پروژههای فولاد سبز، و تسهیل شرایط برای نوسازی خطوط تولید میتواند به عبور صنعت فولاد از این دوره گذار کمک کند.
رقابت نابرابر در بازار جهانی
شواهد نشان میدهد که معضل کمبود برق، تنها یکی از چالشهای اساسی صنعت فولاد ایران در عرصه رقابت جهانی است. در ماههای اخیر، قیمت جهانی فولاد با نوسانهای شدیدی روبهرو بوده است. سیاستهای چین در کاهش تولید داخلی و عرضه محصولات در بازارهای صادراتی با قیمتهای رقابتی، معادلات را پیچیدهتر کرده است. این در حالی است که تولیدکنندگان ایرانی علاوه بر مشکل تامین انرژی، با چالشهای متعدد دیگری نیز دست و پنجه نرم میکنند. هزینههای بالای حملونقل، محدودیتهای ناشی از تحریمها، مشکلات نقل و انتقال ارز، و البته موانع تعرفهای که کشورهای منطقه ایجاد کردهاند، همگی بر پیچیدگی شرایط افزوده است.
این در حالی است که رقبای منطقهای ایران، با بهرهمندی از حمایتهای دولتی و دسترسی آسان به منابع مالی بینالمللی، در حال تقویت زیرساختهای تولیدی خود هستند. نگاهی به آمار تجارت جهانی فولاد نشان میدهد که سهم ایران از بازار جهانی، بهرغم جایگاه دهم در تولید، متناسب با ظرفیتهای موجود نیست. در واقع، صنعت فولاد ایران با وجود برخورداری از مزیتهای نسبی همچون دسترسی به منابع معدنی غنی و نیروی کار متخصص، در عرصه رقابت جهانی با موانع جدی روبهرو است.
تحلیلگران معتقدند که تداوم این وضعیت میتواند به از دست رفتن بازارهای سنتی صادراتی ایران منجر شود. بهویژه آنکه کشورهایی مانند ترکیه و عربستان سعودی، با سرمایهگذاریهای کلان در صنعت فولاد، به دنبال تبدیل شدن به قطبهای جدید تولید فولاد در منطقه هستند. این مساله زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم هزینه تمامشده تولید فولاد در ایران، به دلیل مشکلات زیرساختی و محدودیتهای انرژی، در مقایسه با رقبای منطقهای در حال افزایش است.
از حرف تا عمل
سخن گفتن از بحران انرژی در صنعت فولاد و ارائه راهکارهای تئوریک، بدون توجه به واقعیتهای موجود، دردی را دوا نمیکند. تجربه برخی از شرکتهای ایرانی نشان میدهد که راهحلهای عملی وجود دارد، اما اجرای آنها نیازمند سرمایهگذاری کلان و زمان کافی است. بررسی وضعیت کنونی نشان میدهد که شرکتهای فولادی باید به سمت خودتامینی در حوزه انرژی حرکت کنند. احداث نیروگاههای اختصاصی، چه از نوع حرارتی و چه خورشیدی، میتواند گامی موثر در این مسیر باشد. همچنین، استفاده از فناوریهای نوین برای کاهش مصرف انرژی و افزایش بهرهوری، باید در اولویت قرار گیرد. نکته مهم دیگر، لزوم تغییر در سیاستهای تولید و فروش است. در شرایطی که چین با کاهش تولید داخلی و عرضه ارزانقیمت در بازارهای منطقه، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان ایرانی وارد میکند، تمرکز بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر میتواند راهگشا باشد.
این استراتژی، علاوه بر افزایش سودآوری، میتواند به کاهش فشار رقابتی در بازار محصولات پایه کمک کند. آمار ششماه نخست سالجاری، زنگ خطر را برای صنعت فولاد به صدا درآورده است. کاهش ۱۰ درصدی تولید مقاطع طویل فولادی، افت ۵.۷ درصدی تولید فولاد میانی، و کاهش ۳.۳درصدی تولید محصولات فولادی، نشان میدهد که تاثیر محدودیتهای انرژی بر این صنعت، فراتر از پیشبینیهای اولیه بوده است.
با این حال، رشد ۱۰.۲ درصدی تولید آهن اسفنجی و افزایش ۷.۳درصدی تولید کنسانتره سنگآهن، نشان میدهد که ظرفیتهای مثبتی در این صنعت وجود دارد. اما بهرهبرداری از این ظرفیتها، مستلزم حل مساله انرژی است. در پایان باید گفت که صنعت فولاد در نقطهای تاریخی قرار دارد. انتخاب مسیر درست در این برهه حساس، میتواند سرنوشت این صنعت را برای دهههای آینده رقم بزند. آنچه مسلم است، ادامه وضع موجود، نهتنها جایگاه ایران را در میان تولیدکنندگان برتر فولاد جهان به خطر میاندازد، بلکه میتواند به از دست رفتن بازارهای صادراتی و تضعیف موقعیت رقابتی کشور در منطقه منجر شود.