بزرگترین معدنکار جهان از مشکلات کشورها برای تحقق کربن صفر گزارش داد؛ ۶ پیشنهاد راهبردی
راه عبور از سختترین تغییر تاریخ اقتصاد؟
برآورد اولیه گروه بیاچپی این است که گرچه هزینههای عملیاتی این تحول در بلندمدت جبران میشود اما این گذار بهطور متوسط به سرمایهگذاری زیرساختی در بخش انرژی به میزان ۵/ ۲برابر امروز نیاز دارد؛ در واقع این سرمایه از حدود ۲تریلیون دلار آمریکا در سالیان اخیر به حدود ۵ تریلیون دلار در سال تا افق ۲۰۵۰ افزایش مییابد که این موضوع بهمعنای افزایش سهم سرمایهگذاری از ۵/ ۲درصد جیدیپی جهان به ۵/ ۴درصد در این بازه زمانی است. طبق سناریوی کربن صفر ۲۰۵۰ آژانس بینالمللی انرژی (IEA) مساله تامینمالی تحول انرژی در صورتیکه بهدستور کار نخست دولتهای بزرگ بدل نشود، یک شکست بزرگ را برای جهان بهبار خواهد آورد. دولتها نیز در سرتاسر جهان باید نقش خود را ایفا کنند و حتی بهطور مستقیم در تامینمالی مشارکت کرده و از سیاستهای عمومی برای تشویق مشارکت بخشخصوصی استفاده کنند. این مهم از آن جهت راهبردی است که سرمایهگذاران نقش مهمی در حمایت از شرکتهایی که در پی تغییر مدلهای کسبوکارشان در آینده هستند ایفا میکنند. این تغییر مدل کسبوکار بهعنوان نقطه کانونی کاهش قابلتوجه انتشار کربن محور اساسی ساخت اقتصاد سبز و پاک است. از آنجا که برای کاهش دمای جهان و پایدارسازی وضعیت محیطزیست، قرارگرفتن کسبوکارها در معرض تغییر راهبردی است، هرگونه تعلل در این زمینه میتواند خطر بیاثر ساختن گذار جهانی به عصر انرژی پاک را در پی دارد. این یعنی زمانی اهداف محقق شود که امکان بازگرداندن بحران آب و هوا و کاهش خطرات آبوهوایی بر ساختارها وجود ندارد. بر همین مبنا نیز تحول مدل کسبوکار بازیگران بخش مواد و منابع برای جهان بهشدت محوری است و برای رویارویی با چالشهای پیشرو یک مساله کلیدی است؛ چراکه نهتنها این تغییر، اثرات جدی بر کاهش آلایندگی در اقتصاد جهان دارد که خود تحول این بخش اثر مستقیمی بر کاهش سرعت تغییرات آبوهوایی دارد، بنابراین بخش معدن در هر دو طرف سکه کربنزدایی نقش محوری خواهد داشت. این توضیح بدیهی است اما کل زنجیره ارزش منابع طبیعی، از کشف، استخراج، تا فرآوری، توزیع و مصرف، فرآیندی بسیار انرژیبر و آلاینده است. همین وضعیت نیز موجبشده تا شرکتهای فعال در بخش انرژی و فلزات اساسی از جمله ناشران اصلی کربن در جهان باشند.
بر اساس روند کنونی، استانداردهای زندگی و رشد جمعیت به افزایش مصرف منابع ارتباط مستقیم دارد. زندگی مدرن اساسا وابسته به مصرف فلزات، انرژی و مواد شیمیایی است که همین عامل برای بخش منابع طبیعی، رشد مقیاس تولید مقرونبهصرفه را فراهم میکند. از آنجا که عموم جوامع در تمنای رشد رفاه هستند، دشواری یافتن و توسعه ذخایر معدنی جدید رو به فزونی است و آن را به عینه میتوان در بازار مس یا لیتیوم دید. جالب اینکه در شرایطی که ذخایر موجود بهطور ملموسی کاهش مییابد، گذار انرژی و تغییرات صنعت به تحول تقاضا و تغییر احتمالی عرضه منتج خواهد شد. این یعنی صنایع معدنی که باید ساختار گذار را برای بازسازی اساسی فرآیند تولید در جهان (چه از منظر انرژی و چه استفاده از مواد) ایجاد کنند، تحتفشار شدید خواهند بود که تا زمان تحقق اکتشافات جدید ادامه دارد. برای نمونه وضعیت نیکل که برای صنعت خودرو و زنجیره آن حیاتی است و در ساخت باتریهای الکتریکی مورداستفاده است، یا اورانیوم موردنیاز برای تامین انرژی راکتورهای هستهای که انتشار کربن ندارند چندان مناسب نیست. از آن بدتر تقاضا برای فولاد است که در توربینهای بادی مورداستفادهاند یا پتاس که برای افزایش عملکرد کشاورزی، تولید سوختهای زیستی و حفظ زمین برای جنگل مادهای بهشدت حیاتی است. این کمیابی و تنگنا در بخش نقره و سیلیکون مورداستفاده در پنلهای خورشیدی هم دیده میشود. در بازار مس که بهطور کلی، مگاترند الکتریکی این گذار است نیز همین وضعیت کمبود تکرار شدهاست.
نتایج گزارش گروه BHP نشان میدهد از مجموع صد سناریو پیشروی بخش انرژی و معدن که بر تحقق کربن صفر اثر بارز دارند، ۶ مورد احتمال تحقق بیشتری دارند. این سناریوها شامل این مواردند:
اولا به موجب پژوهشهای مختلف، نیاز به تغییر اساسی روش تولید و مصرف انرژی و استفاده از زمین در جهان کاملا احساس شده و باید محقق شود.
دوم اینکه نیاز به سرمایهگذاری گسترده در انرژی پاک برای رویارویی با این چالش تحولآفرین محسوس است و عدمتحقق آن میتواند بر شکست جهان از تغییرات آبوهوایی اثر بگذارد.
سوم اینکه سودمندی قیمتگذاری جهانی انتشار کربن برای مقابله با سمت تقاضای استفاده از انرژی فشرده کربن و تحریک عرضه جایگزینهای پاک با سایر اهرمهای بالقوه بینظیر است.
چهارم اینکه این واقعیت که این گذار یک نبرد جهانی است، باید برای همه درک و سپس پذیرفته شود؛ در واقع تمام پژوهشها تاکید دارند نمیتوان این گذار را به تنهایی یا تنها در جهان توسعهیافته پیش برد؛ در واقع نمیتوان گذار به عصر اقتصاد بدونکربن را بدون تغییر جهان درحالتوسعه محقق ساخت، چراکه عمده انتشار گازهای گلخانهای در آینده احتمالا از این مناطق ناشی میشود.
پنجم اینکه نیاز به سطوح بیسابقهای از همکاری بینالمللی برای تطبیق همه موارد فوق، از جمله مهار نشت کربن و انتشار سریع فناوری پاک وجود دارد و تا این دو مهم محقق نشوند، تیغ تیز تغییرات آبوهوایی کند نخواهد شد.
ششم اینکه نیاز به افزایش گامبهگام در تولید و عرضه فلزات حیاتی برای ساخت آینده و بناکردن ساختار سازنده اقتصاد بدونکربن یک موضوع کلیدی است.