گرههای کور صنعت آلومینیوم
اواخر دهه ۵۰ ظرفیت تولید آلومینیوم در ایران حدود ۴۰هزار تن بود. امروز ظرفیت تولید شمش آلومینیوم به بالای ۶۰۰ هزار تن رسیده است؛ پیشبینی هم میشود تا پایان سال ظرفیت تولید شمش آلومینیوم به رقم ۷۰۰هزار تن برسد. در شرایط کنونی ایران در رتبه سیزدهم جهان قرار دارد؛ جایگاهی که میتوانست فراتر از آن باشد. در افق بیست ساله پیشبینی شده بود، تولید شمش آلومینیوم به یکمیلیون و ۵۰۰هزار تن برسد، اما به دلیل تحریم فلز خام و نیمهساخته آلومینیوم از سال۹۷ مسیر رشد صنعت کُند شد. در کنار تحریمها، چالش عدمتامین برق ثابت بهویژه در سالهای اخیر، این صنعت را بیش از پیش تحتفشار قرار داده است. رشد هزینههای برق و گاز هم معضلی دیگر است که صنعت با آن دست و پنجه نرم میکند. چالشهای بعدی این صنعت به وارداتیبودن بالغ بر ۹۰درصد مواداولیه و عدمسرمایهگذاری در صنایع بالادستی و بهویژه پاییندستی آلومینیوم برمیگردد.
امروز در دنیا صنایع پاییندستی آلومینیوم، اشتغالزایی و رشد صادرات (غیرنفتی) را رقم میزنند. ایران با سرمایهگذاری در این بخش میتواند جهش صادرات غیرنفتی و رشد نمودار اشتغال را تجربه کند. صنایع پاییندستی مثل صنایع «ظروف آلومینیوم»، «نورد آلومینیوم»، «فورج آلومینیوم»، «پروفیلسازی» و «دایکست» هرکدام در گروهی از صنایع مهم دیگر کاربرد دارند. ما از «نورد آلومینیوم» در صنایع نظامی و هواپیماسازی گرفته تا صنایع ظروف آلومینیوم و قوطیهای نوشابه استفاده میکنیم. صنایع «پروفیلسازی» هم در خدمت صنایع ساختمانی درب و پنجره و قطعهسازی هستند. از صنایع «فورج» هم در قطعههای فشرده و خط لولههای نفت و گاز استفاده میشود. درضمن آلیاژ آلومینیوم هم در صنایع خودروسازی مورد استفاده قرار میگیرد.
با این تفاسیر ما با داشتن ۳ میلیون تن آلومینیوم در کشور در صنایع پاییندستی میتوانیم ۱۵میلیون شغل ایجاد کنیم. امروز در گروه فلزات صنعت آلومینیوم در کنار صنعت فولاد جایگاه ویژهای دارد. اسملترها (تولیدکنندگان شمش آلومینیوم) با برق حاصل از گاز کار میکنند و چون قطعی ندارند میتوانند در حوزه تامین برق هم ورود کنند و با قیمت مناسبی برق تولید کنند. گذشته از اینکه ما از این صنعت در حوزه نفت هم میتوانیم بهرهمند شویم. امروز در ایران و جهان هر یک میلیون تن فلز آلومینیوم ۱۰ الی ۱۵میلیارد دلار گردش مالی ایجاد میکند و ما قادریم به این رقم برسیم، زیرا امکانات خوبی در کشور داریم. بیش از ۹۵درصد نیروی انسانی متخصص را در ایران داریم و میتوانیم اسملترها (تولیدکنندگان شمش آلومینیوم) را افزایش دهیم؛ منتهی باید صنایع پاییندستی را دریابیم.
ما با سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی میتوانیم بازار ۱۵کشور همسایه را در دست بگیریم. البته باید بتوانیم تولید فلز آلومینیوم را هم افزایش دهیم.
درحالحاضر، ۹۹درصد مواداولیه ما وارداتی است و عدمتولید «آلومینا» در ایران یکی از چالشهای جدی در امر تولید آلومینیوم است. آلومینا از «بوکسیت» آلومینیوم تهیه میشود. ما در ایران منابع معدنی در زمینه بوکسیت آلومینیوم نداریم. باید بوکسیت را وارد کنیم و تبدیل به آلومینیوم کنیم. همان کاری که چین انجام میدهد. چین به دلیل اینکه در منابع معدنی در زمینه بوکسیت ضعیف است آن را وارد میکند و تبدیل به آلومینیوم میکند. امروز در دنیا فقط چند کشور مثل گینه، هندوستان و دومینیکن هستند که سرشار از بوکسیت آلومینیوم هستند. ما برای تامین بوکسیت باید دست به واردات تکنولوژی آن بزنیم. در ۲۰ سال اخیر دولت برای سرمایهگذاری در این زمینه هیچ رغبتی نشان نداده؛ زیرا واردات برای مدیران شیرین بوده است. این درحالی است که تولید آلومینا و کُک نفتی که در جریان تولید آلومینیوم مورد استفاده قرار میگیرد، میتواند باعث رشد شاخص اشتغال و گردش مالی بالایی در صنعت و بهتبع اقتصاد شود. هر تن آلومینیوم دو تن آلومینا مصرف میکند، یعنی برای یک میلیون تن آلومینیوم ما نیاز به دو میلیون تن آلومینا و ۳۵۰ هزار تن کُک نفتی داریم که هیچکدام در ایران تولید نمیشود، زیرا متاسفانه در تمام سالهای گذشته در جریان سرمایهگذاری در صنایع بالادستی از بخشخصوصی حمایتی صورت نگرفته، بلکه برعکس سرمایهگذاران از سوی دولت و مقامات محلی تحتفشار قرار گرفتهاند، بنابراین برای شکلگیری سرمایهگذاری، گذشته از حمایت مالی باید دولت حمایت سیاسی و منطقهای را در دستور کار خودش قرار دهد یا حداقل خودش مستقیم سرمایهگذاری کند. امروز برای تولید سالانه ۳۵۰ هزار تن کُک نفتی و ۵/ ۱ میلیون تن آلومینا نزدیک به یک و نیم میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم که تصور نمیکنم، دولت در این زمینه محدودیت منابع داشته باشد. ضمن اینکه با این اقدام دولت میتواند شاهد بازگشت چندینبرابری ارزش سرمایه اولیه باشد، زیرا ما قادریم با توجه به نیروی انسانی متخصص و امکاناتمان ۷۰ درصد ساخت کارخانه را داخلیسازی کنیم و فقط ۳۰درصد را وارد کنیم. در گذشته کشور قادر به تامین این امکانات نبود به همین دلیل مجبور بودیم این مواد را وارد کنیم، اما امروز نیازی به واردات صددرصدی ماشینآلات نیست. ما امروز برای تولید ۷۵۰هزار تن آلومینیوم بالای یکمیلیون و ۳۰۰ هزار تن آلومینا را از طریق دورزدن تحریم بهدست میآوریم که هزینه سنگینی را به صنعت تحمیل میکند.
براین اساس ما از دولت میخواهیم، گذشته از اینکه برای حذف تحریمها تلاش میکند؛ صنایع پاییندستی را حمایت کند تا صادرات به کشورهای منطقه افزایش پیدا کند. امروز قوانین حاکم برصنعت به نفع صادرات صنایع بالادستی است و نه صنایع پاییندستی. درحالی که ما بهجای شمش آلومینیوم باید پروفیل آلومینیوم، ورق آلومینیوم، رینگ آلومینیومی، ظروف آلومینیومی و در و پنجره صادر کنیم تا سرمایههای خرد را بهراحتی جذب کنیم و اشتغالزایی را افزایش دهیم. البته ناگفته نماند که درحالحاضر بخش عمده شمش فروشی ناشی از تحریمها و عدمامکان مبادلات بانکی است. امروز شمش آلومینیوم بهجای آلومینا و کُک نفتی معاوضه میشود. در این شرایط ما درکنار درخواست حمایت از صنایع پاییندستی، بهجد خواهان تامین برق ثابت هستیم. اگرچه دولت در سال «تولید؛ پشتیبانیها و مانعزداییها» بهجای کاهش موانع از ما میخواهد در راستای کمبود برق، تولید را کاهش دهیم که این موضوع فشار زیادی بهکارخانههای اسملتر وارد میکند.