مدیر سیستم «هشدارسریع» از گروه جایکا ژاپن درباره زمینلرزههای اخیر تهران توضیح داد
زلزله احتمالی از نگاه ژاپنی
گروه مسکن- بهشاد بهرامی: تحلیل یکی از اعضای معتبرترین نهاد بینالمللی زلزلهشناسی درباره «رابطه احتمالی» بین زمینلرزههای اخیر تهران با زلزله بزرگ، از نقص شدید سیستمها در شبکه لرزهنگاری کشور برای سنجش رفتار گسلهای هر منطقه حکایت دارد و نشان میدهد بهخاطر این کمبود، هیچ کدام از دو نظریهای که هماکنون بابت زمان وقوع زلزله بالای ۷ ریشتر در پایتخت مطرح است، پایه علمی و محاسباتی دقیق ندارد.
یک مدیر از آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن موسوم به «جایکا»، مدتی است با حضور در تهران، پروژه نصب و راهاندازی سیستم هشدار سریع زلزله توسط سازمان مدیریت بحران را راهبری میکند و از نزدیک در جریان زمینلرزههای خرد و کوچک ماههای اخیر قرار دارد. سوگیو ایمامورا با بیان اینکه در حال حاضر 14 دستگاه هشدار سریع زلزله در یکی دو جهت جغرافیایی در محدوده شهر تهران نصب شده است، میگوید: برای تکمیل کارکرد این دستگاهها، باید تعداد آنها به حداقل 30 دستگاه افزایش پیدا کند تا دامنه پوشش فعالیت گسلها تاحدودی کامل شود. دستگاه هشدار سریع، دستکم 5 ثانیه قبل از رسیدن موج مخرب زلزله- موج دوم و اصلی- به شهر، علامت وقوع را مخابره میکند اما آنطور که این مدیر ژاپنی میگوید، در صورت فراوانی دستگاهها و نصب در نزدیکی کانون تحرک گسلها، امکان هشدار تا 17 ثانیه پیشاز سرایت موج اصلی زلزله نیز وجود دارد. این زلزلهشناس ژاپنی تاکید میکند: شبکه لرزهنگاری ژاپن از 10 هزار سیستم فعال در نقاط مختلف این کشور تشکیل شده و با این حد پوشش و پایش مستمر تغییرات پوسته زمین، میتوانیم نشانهها و رخدادهای بعدی هر زلزلهای را تجزیه و تحلیل کنیم. این درحالی است که در ایران، ابعاد فعلی این شبکه به کمتر از 50 مورد سیستم لرزهنگار خلاصه میشود و طبق اعلام مسوولان باید حداقل به دو برابر افزایش یابد. «جایکا»، نماینده رسمی و مسوول اجرای طرحهای همکاری فنی دولت ژاپن، 15 سال پیش و در سالهای 78 تا 79، مطالعه جامعی درباره وضعیت لرزهخیزی شهر تهران انجام داد و آن زمان 4 سناریو درباره زلزله بزرگ پایتخت بر مبنای پیشبینی قدرت لرزهای گسلهای مهمی همچون ری، مشا و شمال تهران مطرح کرد که هنوز هم آن گزارش مبنای اظهارنظرهای کارشناسان قرار دارد.
متن گفتوگو با سوگیو ایمامورا را در ادامه بخوانید.
در سالهای اخیر تعداد زیادی از زلزلههای 3 تا 4 ریشتری هم در تهران و هم در سایر شهرهای کشورمان در فصل تابستان و عمدتا در شهریورماه اتفاق افتادهاند. در تابستان93 زمینلرزه بالای 4 ریشتر در تهران و اطراف آن رخ داد و در تابستان 94 نیز دو زمینلرزه 4 و 6/ 4 ریشتری، پایتخت را نه چندان خفیف تکان داد. در کل کشور نیز سال گذشته تعداد زلزلههای بزرگتر از یک ریشتر، از 600 تا 700 بار در بهار به بالای 1100 مورد در تابستان رسید. آیا از نظر علمی بین زمان وقوع زلزله و فصل ارتباط خاصی وجود دارد؟
موضوع ارتباط بین تغییرات آب و هوایی و وقوع زلزله هنوز تایید نشده است. چون منشأ وقوع زمینلرزه، فعل و انفعالات زیر زمین و تغییر و تحولاتی است که در لایههای زیرین زمین اتفاق میافتد، در صورتی که تغییرات فصلی یک پدیده جوی است.
در دو، سه سال اخیر چند زلزله ۳ تا ۴ ریشتری اطراف گسلهای اصلی تهران مخصوصا شرق تهران اتفاق افتاده است. یک گروه از زلزلهشناسان میگویند این زلزلهها نشانه نزدیک بودن زلزله احتمالی بزرگ تهران است. اما گروهی هم این فرضیه را رد میکنند و معتقدند این زلزلهها نشانهخوبی است و نشان میدهد که انرژی زمین با وقوع زمینلرزههای کوچک در حال تخلیه شدن است. کدام یک از این دو فرضیه ریشه علمی دارد؟
اینکه وقوع زمینلرزههای با شدت پایین میتواند نشاندهنده نزدیک بودن خطر باشد یا آنکه علامت مثبتی از دور شدن خطر باشد موضوعی است که باید برای پاسخ به آن مطالعات دقیق و کاملی در محدودهای که خرد لرزهها اتفاق میافتد صورت گیرد، چون وضعیت لایههای زمین در هر منطقه ممکن است متفاوت از منطقه دیگر باشد. این موضوع در ژاپن به دلیل نصب بیش از 10 هزار دستگاه لرزهنگار در مناطق مختلف امکانپذیر شده است چون تغییرات پوسته زمین در هر منطقه به صورت مستمر پایش میشود، از این رو میتوانند تشخیص دهند زلزلهای که اتفاق میافتد نشانه چیست. اما در ایران و به ویژه اطراف تهران تعداد ایستگاههای لرزهنگار به اندازهای نیست که بتوان اطلاعات کافی در مورد آخرین تغییرات پوسته زمین را ارائه داد، از این رو پیشنهاد میشود محققان ایرانی روی این موضوع مطالعه بیشتری داشته باشند و تعداد ایستگاههای شتابنگار و لرزهنگار در اطراف تهران افزایش پیدا کند تا در تشخیص این موضوع کمک موثری اتفاق بیفتد. اما آنچه از بررسی وضعیت گسلهای تهران در چند سال اخیر نشان میدهد این است که محدوده گسلهای شهر تهران فعال است. همین موضوع نشاندهنده این است که تهران در محدوده لرزهخیزی واقع شده است چون هر سال تعدادی خرد لرزه در حال رخ دادن است. این نکته را اضافه کنم که زلزلهشناسان به لحاظ زمینشناسی برای اثبات فعال بودن یک گسل سه مولفه را بررسی میکنند. مولفه اول این است که زلزلههای کوچک در محدوده گسل اتفاق بیفتد. دوم آنکه براساس مطالعات زمینشناسی مشخص شود که یک گسل در طول هزار سال گذشته فعال بوده است و مولفه سوم بررسی سفرنامههای تاریخی است. البته سطح آمادگی تهران در برابر زلزله نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است اما هنوز هم نیاز است که روی آن کار شود.
سیستم هشدار سریع زلزله که اخیرا تعدادی از آن روی گسل «مشا» نصب شده است تا چه اندازه میتواند برای شهری مثل تهران مفید باشد؟
به طور قطع مفید است. تاکنون ۱۴ ایستگاه شتابنگار به صورت آزمایشی روی گسل «مشا» و محدوده پیرامونی شهر تهران که پتانسیل لرزهخیزی بالایی دارد نصب شده است اما مسلما باید تعداد این دستگاهها زیاد شود.
یعنی چه تعداد ایستگاه شتابنگار در مقایسه با ژاپن برای امکانپذیر شدن هشدار سریع زلزله تهران نیاز است؟
اگر هشدار فقط برای شهر تهران باشد حداقل 30 ایستگاه شتابنگار نیاز است که به صورت حلقهای اطراف تهران نصب شوند. اما اگر هشدار سریع برای شهرهای همجوار همچون کرج هم نیاز باشد باید تعداد بیشتری ایستگاه در نظر گرفته شود.البته این موضوع قابل مقایسه با ژاپن نیست چراکه در ژاپن هشدار سراسری برای تمامی شهرها ارسال میشود و فقط برای یک شهر نیست.
آیا هشدار سریع در حد 10 ثانیه قبل از وقوع زلزله برای شهری همچون تهران مفید خواهد بود؟
یکی از ویژگیهای مفید سیستم هشدار سریع زلزله این است که هشدار سریع به غیر از شهر اصلی، برای شهرهای همجوار نیز مفید است. به عنوان مثال ممکن است هشدار سریع ۱۰ ثانیه قبل از وقوع موج دوم زلزله برای شهروندان تهران مفید نباشد اما برای کرج مفید است. چون اگر کانون زلزله در تهران باشد، برای تهران زمان زیادی نیست اما ممکن است تا رسیدن موج دوم زلزله به شهر کرج ۲۰ ثانیه زمان سپری شود و در نتیجه هشدار سریع به اهالی کرج موثر خواهد بود.
آیا فرصت مفید ۱۰ ثانیه ای هشدار سریع زلزله را تایید میکنید یا خیر؟
بله. 10 ثانیه حتما مفید است. حتی 5 ثانیه هم میتواند مفید باشد. این فایده از این جهت است که اگر شما بدانید قرار است پنج ثانیه دیگر زلزلهای رخ دهد میتوانید در همان فرصت پنج ثانیه به زیر میز بروید (البته این کار نیاز به تمرین و آمادگی دارد) اما اگر به صورت ناگهانی با زلزله مواجه شوید هیچ اقدامی نمیتوانید انجام دهید. نکته دیگری که میتوانم اضافه کنم این است که فرصت پنج ثانیه برای بهرهبرداران مختلف نتیجه متفاوتی دارد. ممکن است 10 ثانیه برای یک شهروند عادی زمان چندان مفیدی نباشد اما برای یک سازمان یا شرکت مثل شرکت گاز که مسوولیت اتصال و قطع شریانهای حیاتی شهر را دارد بسیار میتواند مفید باشد. به تعبیر دیگر 10 ثانیه قبل از وقوع زلزله برای بهره برداران میتواند ارزشهای متفاوتی داشته باشد. شرکتهای آب، برق و گاز میتوانند برحسب اولویتهای خود ورودی یک بخش را قطع کنند و مانع از وقوع حوادث ثانویه بعد از زلزله همچون آتشسوزی شوند. البته در ژاپن متفاوت از کشور ما است. چون فرصت طلایی برای هشدار بر حسب ساختگاه زمینشناسی، موقعیت و نوع زمینلرزهها، در مناطق و کشورهای مختلف متفاوت است.
در حال حاضر فرصت طلایی برای هشدار سریع زلزله در ایران چند ثانیه است؟
به موقعیت زمینلرزه بستگی دارد. بهعنوان مثال اگر کانون زلزله در فیروزکوه باشد چون تا شهر تهران فاصله ۷۰ کیلومتری دارد و موج اول و دوم زلزله نیز سرعت مشخص دارند که بین ۱۵ تا ۱۷ کیلومتر در ثانیه است،می توان از طریق امواج مخابراتی که سرعتی به اندازه سرعت نور دارند هشدار سریع زلزله را ۱۰ تا ۱۵ ثانیه قبل از رسیدن موج دوم زلزله مخابره کرد که میتواند برای قطع شریانهای حیاتی مفید باشد. چند پارامتر برای مشخص شدن زمان هشدار سریع زلزله وجود دارد. پارامتر اول اینکه دستگاه شتابنگار چقدر به کانون زلزله نزدیک است چون زمانی هم صرف ارسال اطلاعات از کانون زلزله به ایستگاه خواهد شد. دوم آنکه کانون زلزله چه فاصلهای تا شهر دارد و سوم آنکه تعداد دستگاههای شتابنگار چقدر است. در حال حاضر به صورت آزمایشی چهار ایستگاه شتابنگار روی گسل مشا نصب شده است و هماکنون در حال ارزیابی سیستم هستیم.
چند سال طول میکشد تا ایستگاههای شتابنگار از حالت آزمایشی به حالت عملیاتی تبدیل شوند؟
شروع پروژه هشدار سریع زلزله در ژاپن براساس نیاز قطارهای سریعالسیر بود که استارت اولیه کار حدود 10 تا 15 سال زمان برد تا سیستم هشدار سریع به کار گرفته شد. در مرحله بعد سیستم هشدار سریع به کل کشور تعمیم پیدا کرد و سیستم هشدار سریع سراسری شد. البته هنوز هم یکسری اقدامات باقی مانده است. به نظر میرسد این پروسه نیز در ایران بین 10 تا 11 سال دیگر زمان برای تکمیل نیاز دارد چراکه بخشی از آن به عهده سازمان مدیریت بحران است و بخشی دیگر به عهده سازمانهای بهرهبردار است که بتوانند زیرساختهای خود را ارتقا دهند و از سامانه هشدار سریع زلزله استفاده عملیاتی کنند. یکی از تفاوتهایی که ایران وژاپن در مقابله با زلزله با یکدیگر دارند این است که شهروندان ژاپنی با مقوله زلزله بسیار آشنا هستند به گونهای که زلزله جزئی از زندگی روزمره آنها شده است بنابراین مشکل زیادی در زمان اطلاعرسانی 10 ثانیهای قبل از وقوع زلزله ندارند اما ایران اینگونه نیست. بنابراین موضوع مهمی که نیاز به پیگیری دارد آموزش شهروندان برای عکسالعمل به موقع و متناسب در برابر زلزله است. یکی از نکات سادهای که شهروندان باید به آن توجه کنند این است که در هر موقعیتی که هستند زمانی که در مکانهای عمومی حاضر میشوند موقعیت دربهای خروجی را شناسایی کنند. در بسیاری از مواقع خروج از محل حادثه بهترین راهکار نیست چون منجر به تجمع و هرج و مرج میشود. بنابراین پیش از اینکه این پروژه وارد فاز کاربردی برای اطلاعرسانی عمومی شود باید آموزشهای لازم و کاربردی به شهروندان داده شده تا ظرفیتهای آمادگی شهروندان زیاد شود و شهروندان بتوانند برخورد صحیحی با حادثه داشته باشند وگرنه اطلاعرسانی عمومی نتیجه ای جز هرج و مرج، گرفتاری و پیچیدگی نخواهد داشت و ممکن است حتی تبعات زلزله را بیشتر کند، ضمن آنکه سازمانهای مرتبط با شریانهای حیاتی شهر نیز باید به این پروژه وارد شوند چون در این پروسه فقط بخش توسعه سیستم مرکزی مربوط به ما است و اینکه از این سیگنال استفاده شود یا خیر باید در ادامه روی آن کار شود.
آیا بیشتر شدن تعداد ایستگاههای شتابنگار در شهری مثل تهران کمک میکند که زمان هشدارسریع از 10 ثانیه به 15 ثانیه یا بیشتر برسد؟
بله اگر زلزله در مسافت دورتری از شهر اتفاق بیفتد و ما نزدیک آنجا ایستگاه نداشته باشیم، امواج این زلزله حرکت میکند و میآید تا به تهران میرسد و عملا شاید زمان هشداری نداشته باشیم. ولی اگر در همان نزدیکی کانون زلزله ایستگاهی داشته باشیم، درهمان نقطه زلزله توسط ایستگاه ثبت میشود و از طریق امواج رادیویی مخابره میشود. در نتیجه تعداد ایستگاهها در ثبت و مخابره زلزله بسیار مهم است.
اگر هماکنون زلزلهای ۷ ریشتری در تهران رخ دهد، دستگاههای شتابنگاری که در تهران نصب شده، چه کمکی میتوانند بکنند؟
بازهم این موضوع به موقعیت و کانون زلزله بستگی دارد. ایستگاههای نصب شده در شرق تهران و روی گسل «مشا» است. اگر کانون زلزله روی گسل «مشا» باشد این سیستم کاملا میتواند مفید عمل کند و 10 ثانیه قبل هشدار دهد. اما اگر زلزله در جای دیگر به عنوان مثال غرب تهران رخ دهد به دلیل اینکه هنوز ایستگاههای شتابنگار در غرب تهران نصب نشدهاند نمیتواند مفید باشد. نکته دیگری که وجود دارد این است که علاوه بر دستگاههای هشدار سریع زلزله که میتواند کمککننده باشد سامانه مدیریت اطلاعات بحران است و نیاز است برای مدیریت موضوع بحران به این سیستم هم توجه شود. این سامانه بعد از وقوع زلزله بر حسب بزرگی و شدت آن، خسارات ناشی از زلزله را تخمین میزند. بنابراین بهترین راهکار برای مدیریت بحران زلزله این است که تمامی سیستمها با هم توسعه پیدا کنند.
15 سال پیش موسسه بینالمللی جایکا در مورد زلزله تهران مطالعات جامعی را انجام داده بود. آیا طی سالهای اخیر این موسسه تحقیقات خود را به روز کرده است؟
موسسه جایکا چند سال پیش مطالعاتی در مورد بحث خطرپذیری تهران انجام داد اما هنوز این مطالعات به روز نشده است.
آیا در ژاپن سولههای بحران مشابه آنچه در ایران ساخته شده است، وجود دارد؟ اگر وجود دارد در مواقع عادی و غیر بحرانی از این سولهها چه استفادهای میشود؟
بله، در ژاپن هم سولههای مدیریت بحران وجود دارد. پیشنهاد ایجاد سولههای مدیریت بحران نیز در مناطق مختلف شهر تهران از سوی موسسه جایکا بود. کاربری تعدادی از سولههای بحران در مواقع عادی و غیربحرانی منحصرا اختصاص به کارکرد مدیریت بحران دارد و هیچ کارکرد دیگری برای آنها تعریف نشده است اما برای برخی دیگر از سولههای مدیریت بحران کاربری چندگانه تعریف شده است.
ارسال نظر