جنس آلودگی هوای پایتخت عوض شد
«خاک» جای «دود» درآسمان تهران
گروه مسکن، بهشاد بهرامی: تصاویر ثبتشده از توفان ۱۲خردادماه تهران، جبهه عظیمی از خاک مملو از شنریزه را نشان میدهد که ظرف چند ثانیه سطح آسمان را اشغال میکند و تا ساعتها، هوای شهر را تحتتاثیر قرار میدهد. آن توفان به همراه خود یک پیام به تهران آورد: آسمان سیاهرنگ سالهای اخیر که لایهای از «غبار سمی» ناشی از مصرف بنزین غیراستاندارد خودروها را بر فراز پایتخت پهن کرده بود، هماکنون به پردهای زردرنگ مرکب از ذرات گردوخاک، تبدیل شده است که ظاهرا استنشاق این هوا چندین برابر خطرناکتر از آلودگی قدیمی است. تغییر بدون سروصدای جنس آلودگی در هوای شهر تهران را با چشم غیرمسلح هم میشود مشاهده کرد. غبار خاکی موجود در هوای تهران که به ریزگرد موسوم شده، ذراتی است با قطر کمتر از ۵/۲میکرون (هر ۱۰۰۰ میکرون معادل یک میلیمتر) که قابلیت ورود به بافت ریه حتی در صورت استفاده از ماسک را دارد. تحقیقات رحمتاله حافظی رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران نشان میدهد: آلودگی جدید هوای تهران نشانهای از ورود به دوره خشکسالی است، طوری که منشا ۷۰درصد حجم این گردوغبار از بیابانهای اطراف تهران است که به خاطر خشکی خاک و از بینرفتن چسبندگی آن، ریزگردها بهراحتی با وزش باد، از سطح زمین بلند میشود و در هوا تا ۱۵سال معلق میماند. گفتوگو با وی را در زیر بخوانید:
آلودگی هوای تهران در چند سال گذشته یکی از معضلات اصلی شهر تهران بوده و تا سال قبل عنوان میشد ناشی از توزیع سوخت (بنزین) تولید شده توسط پتروشیمیها است. اکنون در حالی که با توزیع سوخت جدید که با نام سوخت پاک شناخته میشود هوای تهران همچنان آلوده است. آیا منشا آلودگی هوای تهران تغییر کرده، شاهد شکل جدیدی از آلودگی هوای تهران هستیم؟
در چند سال گذشته نگرانی از وجود آزبست، گازهای سمی و سرب در هوا بود که با مداخلاتی که در آن مقطع انجام شد این آلایندهها کاهش پیدا کرد و در حال حاضر به مرز استاندارد رسیده است، اما از سال ۸۸ و ۹۰ آلودگی هوا را با ریزگردهایی به قطر کمتر از ۵/۲ میکرون شاهد هستیم که به شدت افزایش پیدا کرده است. برای این نوع آلودگی ناشی از ریزگردها بیش از ۲ منشا اصلی را نمیتوان ذکر کرد. منشا اول سوخت غیر استاندارد است و منشا دوم ناشی از محیطزیستی است که قدرت دفاعی در برابر ریزگردها را از دست داده است.
بنابراین سوخت غیر استاندارد هنوز هم یکی از منابع اصلی آلودگی هوا شناخته میشود؟
بله. سوخت غیراستاندارد عمدتا به بنزینهایی که اواخر سال ۸۹ توسط پتروشیمیها تولید و به بازار عرضه شد بر میگردد. علاوه بر آن میزان گوگرد موجود در گازوئیل و موتور غیراستاندارد برخی خودروها منابع دیگری هستند که آلودگی هوا را در چند سال گذشته و البته در زمان حاضر سبب میشوند. البته از سال گذشته تاکنون تولید سوخت توسط پتروشیمیها متوقف شد و دولت توزیع سوخت پاک را در کلانشهرها و شهر تهران آغاز کرد، ولی این سوخت پاک هنوز با سوخت استاندارد یورو ۴ فاصله دارد. در این راستا این انتظار از دولت وجود دارد که سوختی با استاندارد یورو ۴ را در ایستگاههای سوخترسانی قرار دهد.
به میزان غیراستاندارد گوگرد موجود در گازوئیل مصرفی اشاره شده است. آیا این سوخت نیز تهدیدی برای آلودگی هوا شناخته میشود؟
براساس استانداردهای جهانی میزان گوگرد موجود در گازوئیل مصرفی باید کمتر از ۵۰ ppm باشد. حتی در برخی از کشورها که در خصوص توزیع سوخت استاندارد به شکل سختگیرانهای عمل میکنند گوگرد به میزان کمتر از ۲۰ ppm را در گازوئیل مبنا قرار میدهند. این در حالی است که نمونهگیریهایی که اخیرا از ترکیب گازوئیل به عمل آمده است و نتایج آن در اختیار ما قرار گرفته نشان داده است بر حسب اینکه گازوئیل از کدام پالایشگاه دراختیار شبکه قرار میگیرد میزان گوگرد موجود در گازوئیل بین ۵۰۰ تا ۷۰۰۰ ppm در نوسان است که نشان میدهد در حدود ۱۴۰ برابر بیشتر از میزان استاندارد آن است.
شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اعلام کرده است که منشا آلودگیهای اخیر هوای تهران تغییر کرده است. در گزارش منتشر شده از این سازمان بیابانهای اطراف شهر تهران بهعنوان منبع جدید این آلودگیها عنوان شده است، اما این بیابانها که به تازگی ایجاد نشدهاند پس چه تغییری در ترکیب آنها به وجود آمده که آلودگی هوای تهران از آن نشات میگیرد؟
یکی از منابع اصلی آلودگی هوای تهران معضلات زیستمحیطی است که بخشی از آن به خارج و بخش دیگر به داخل کشور مربوط میشود. زمانی که وارد دوره خشکسالی میشویم چسبندگی ذرات با قطر کمتر از ۵/۲ میکرون از بین میروند و با یک نسیم از زمین بلند میشوند و در فضا قرار میگیرند. براساس گزارشهای موجود این ذرات میتوانند تا ۱۵ سال هم در فضا معلق بمانند. یکی از منشاهای خارجی ذرات کمتر از ۵/۲ میکرون، کشور عراق است و از این کشور به درون خاک ایران وارد میشوند. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که منابع خارجی حدود ۳۰ درصد در آلودگی ناشی از ریزگردها نقش دارند و ۷۰ درصد تهدید ناشی از این ذرات به منابع داخلی مربوط میشوند. بیابانهای اطراف تهران که شما به آن اشاره کردید به دلیل معضل خشکسالی، مهمترین منشا آلودگیهای هوای تهران شدهاند. البته به روشهای مختلف میتوان مداخلاتی انجام داد که از ایجاد این ذرات جلوگیری شود اما در سالهای گذشته، با تعطیلی شورای عالی محیطزیست و کمیتههای تشکیل شده در سطح استانها برای مدیریت این بخش از مشکلات زیستمحیطی، مشکلی که الان شاهد آن هستیم به وجود آمده است. این مشکل فقط به محدوده شهر تهران مربوط نمیشود. بهواسطه برخی سودجوییهای سالهای گذشته مشکل در دیگر پهنههای کشور نیز وجود دارد. بهعنوان مثال ایجاد چاههای عمیق و توسعه کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه بهعنوان یک تهدید زیستمحیطی عنوان میشوند. علاوهبر این بهرهبرداری بیرویه از منابع زیرزمینی در آن منطقه، سدسازیهای بدون محاسبات لازم و بهویژه راهی که درون دریاچه ایجاد شد دست به دست هم داد که یکی از مهمترین منابع انتشار ذرات کمتر از ۵/۲ میکرون از دریاچه ارومیه نشات بگیرند که در مقایسه با سایر ذرات کمتر از ۵/۲ میکرونی خطرناکتر هستند، چراکه اگر خطرات ذکر شده در اطراف این دریاچه کنترل و محدود نشوند، در سالهای آینده این ذرات تمامی شهرهای شمالی کشور را به لحاظ زیستمحیطی تهدید خواهند کرد.
ذرات کمتر از ۵/۲ میکرون تاثیری بر روی سلامت دارند. اینکه گفته میشود در ایجاد آلزایمر و پارکینسون موثر است، صحت دارد؟
علت خطرناک بودن این ذرات این است که میتواند از بافت ریه عبور کنند، اما ذراتی که قطری بیش از این دارند توسط بافت ریه مهار میشوند و با ترشحات داخلی ریه از بدن خارج میشوند. در حالی که این ذرات کمتر از ۵/۲ میکرون بافت ریه را پشت سر میگذارند، وارد خون میشوند و ازطریق خون به تمام ارگانهای بدن میتوانند راه یابند و در نهایت در آنها رسوب کنند. اینکه این ذرات کجا رسوب میکنند و به چه میزان این رسوب ایجاد میشود مشخص نیست، اما قطعا کارآیی ارگان بدن را مختل میکند. بهعنوان مثال در چشمها، کلیهها و کبد و مغز میتواند ایجاد مشکل کند و دور از ذهن نیست که با رسوب در مغز ایجاد آلزایمر و پارکینسون کند و برای سایر ارگانهای بدن هم میتواند تهدید جدی باشد.
با استفاده از ماسک میتوان از ورود این ذرات به بدن جلوگیری کرد؟
قطعا استفاده از ماسک در این نوع از آلودگی نمیتواند موثر عمل کند.
بخشی از آلودگی هوای تهران به دلیل جریان نداشتن هوا از منطقه غرب شهر بهعنوان نقطه ورودی هوا به دیگر مناطق شهر است. در این میان آیا ساخت وسازهای بلندمرتبه و تغییر کاربریها در نقاطی غیرکارشناسی در افزایش آلایندههای هوا نقش دارند؟ بهعنوان مثال منطقه غرب تهران کریدور هوایی تهران شناخته میشود، ولی درحال حاضر به نظر میرسد برجسازیهای این منطقه مانع از جریان هوا در سطح شهر تهران میشود.
در برج سازی منطقه شمال غرب تهران و نقش آنها در جلوگیری از گردش هوا به درون شهر تهران باید مطالعات کارشناسی شود که آیا واقعا میتواند مانعی برای جریان هوا باشد یانه.این موضوع را باید کارشناسان اهل فن نظر دهند اما بیتردید تغییر کاربری فضای سبز به کاربری تجاری و مسکونی تهدید جدی برای محیطزیست شهر محسوب میشود. چون این ساختوسازها ظرفیتهای تنفسی شهر تهران را از بین میبرد.
آیا احتمال افزایش آلودگی هوای تهران وجود دارد؟
ببینید امسال از نظر میزان آلایندههای موجود در هوا سال خوبی را شروع کردیم. وقتی سه ماهه ابتدایی سال را با سال گذشته مقایسه میکنیم میبینیم در ۹۰ روز ابتدای سال جاری ۶ روز پاک داشتیم در حالی که روزهای پاک در کل سال ۹۲ فقط یک روز بود. اما این نگرانی وجود دارد که در زمستان همچون زمستان سالهای گذشته میزان آلودگی هوا افزایش پیدا کند. چون وقتی هوا سرد شود طبیعت برای تعدیل آلودگی هوا، همراه نخواهد بود.
بنابراین باید برای تغییر کاهش آلودگی هوا به فکر راهحل تازهای بود. آیا میتوان با راهکارهای کوتاهمدت و میانمدت به کاهش میزان آلودگی هوا امیدوار بود؟
باید چند مسیر به طور موازی دنبال شود اگر این چند مسیر به صورت موازی با جدیت دنبال شود شاید سه یا چهار سال آینده کاهش محسوسی در آلودگی هوا داشته باشیم. یکی از راهکارهای اولیه توسعه ناوگان حملونقل عمومی به صورتی است که شهروندان به استفاده از این ناوگان رغبت نشان دهند. یعنی زیرساختهایی را فراهم کنیم که مردم به راحتی مترو یا اتوبوس را جایگزین استفاده از خودروهای شخصی کنند. راهکار دوم توسعه وسایل نقلیه برقی است. میتوان تسهیلاتی را برای واردکنندگان و تولیدکنندگان دوچرخه برقی، موتور سیکلت برقی و خودروی برقی فراهم
کرد. در صورت فراگیر شدن استفاده از این نوع وسایل حملونقل آلایندگی هوا تقریبا به صفر میرسد. اگر دوچرخه برقی در اختیار مردم بگذاریم فردی که در شمال شهر زندگی میکند میتواند در شیب طبیعی از مناطق شمالی به نواحی مرکزی شهر برسد و در مسیر برگشت با استفاده از شارژ برقی دوباره به محل زندگی خود بازگردد. ارائه و عرضه سوخت استاندارد یورو ۴ به طور قطع یکی دیگر از راهکارهای کاهش آلودگی هوا است.
از طرف دیگر خشکسالی یکی از مسائل گریبانگیر کشور ما است و سالهای سال است که با چنین مشکلی مواجه بودیم. بنابراین وضعیت جغرافیایی کشورایجاب میکند پوشش گیاهی اطراف شهرها را تقویت کنیم و در اطراف شهرها کمربند سبز ایجاد کنیم. همینطور برداشت غیرقانونی از ذخایر زیرزمینی را کنترل و مدیریت کنیم، چون گزارشهای موجود میگوید هر سال ۶۰ سانتیمتر از منابع آب زیرزمینی به بهرهبرداری میرسد که بیشتر به دلیل چاههای عمیقی است که به شکل غیرقانونی و بدون مجوز حفر شده است.
ارسال نظر