ساخت و ساز بدون تفکر در غیاب زیبایی‌شناسی بومی

آزاده شاهچراغی: با وجود آنکه در دهه‌های اخیر بحث جهانی‌سازی و جهانی شدن فراگیر شده اما از سوی دیگر نگاه متخصصین به معماری بومی‌مناطق مختلف جهان نیز عمیق‌تر شده است. بررسی معماری بومی‌مناطق مختلف گاه حیرت‌آور است.

حیرت‌آورتر از این جهت که چگونه مسائل مختلف از مباحث زیبایی‌شناسی گرفته تا مسائل اقلیمی‌و اجرایی با ظرافت کاملی (بدون آموزش‌های آکادمیک) توسط ساکنین بومی‌هر منطقه در ساخت فضای زیستشان در نظر گرفته می‌شد؟

امری که امروزه هنوز سیستم‌های گوناگون آموزش معماری در نقاط مختلف جهان پاسخ قطعی برای آن ندارند، نوعی آگاهی هوشیارانه در ساخت‌وسازهای بومی‌است که در بطن خود زیبایی‌شناسی را نیز به همراه داشت‌.

اما جای تعجب اینجاست، چگونه همان مردم و ساکنین بومی، ‌این زیبایی‌شناسی آگاهانه را به مرور زمان به فراموشی سپردند.

در حالی که از یک سو رشد جمعیت‌، انقلاب در روش‌های اطلاع‌رسانی و شیوه‌های نوین زندگی موجب شد انسان امروز نسبت به تغییر‌شکل سرزمین و محیط زندگی خود، بیش از پیش حساس شود، اما از سوی دیگر در مقیاس خردتر (به بیان دیگر در مقیاس آگاهی بومی) وقایع دیگری رخ داد!

دو تصویری که در پیش روی شماست به طور خلاصه می‌تواند اشاره ای به این وقایع ناگوار داشته باشد.

هر دو تصویر مربوط به معماری یکی از شهرهای پرجمعیت شمال کشور است‌. در تصویر بالایی معماری بومی ‌و دارای ارزش‌های گوناگون از جمله زیبایی‌شناسی بومی ‌به وضوح درک می‌شود و در تصویر پایینی که فاجعه‌ای مربوط به روزگار معاصر است، در تضاد با سخن پیشین بیننده را آزار می‌دهد!

به راستی چه بر سر زیبایی‌شناسی عمومی‌جامعه آمده است؟ فرهنگی که در آن هنرمند بودن افتخار است (هنر نزد ایرانیان است و بس!) چگونه می‌توان در یک فضای شهری شاهد چنین آثار و ناهنجاری‌هایی شد.

در حالی که در تصویر بالا (معماری بومی ‌شمال کشور) نشان از ظرافت و دقت و حکمت نهفته در بنا دارد، گویی تصویر پایین (کلینیک) نوعی بازی با مصالح است، آنهم به طرز ناشیانه !

در واقع و البته خوشبختانه هنوز چنین مواردی (از نوع تصویر کلینیک) فراگیر نشده است، اما متنوع‌تر شدن مصالح ساختمانی دردهه اخیر و از سویی نبود الگوی مناسب‌، کاربر غیرمتخصص را در جهت ایجاد هر گونه شکل و فرمی‌تشویق می‌کند، که در این صورت هر فاجعه‌ای از دید زیبایی‌شناسی ممکن است رخ دهد!

اما به راستی آن حکمت عمومی‌نهفته در فرهنگ جامعه که در قالب کالبد معماری بومی‌ظاهر می‌شد‌، اکنون کجاست؟ آیا زرق و برق تصاویر پراکنده در رسانه‌ها در دنیای امروز همگان را به راهی بیراهه کشانده است؟

در واقع نکته اینجاست که در شرایط موجود آنچه که بیش از پیش نیاز به توجه دارد، آموزش همگانی معماری از طریق رسانه‌های فراگیر است تا دست‌کم حکمت و زیبایی‌شناسی عمومی‌و بومی‌ که در گذشته در کالبد معماری ظاهر می‌شد‌، دوباره به یاد آید.