داوود میرخانی رشتی*

معمولا در کشورهای توسعه‌یافته، شهردار منتخب هر شهر، همه‌کاره شهر است. مسوولیت مدیریت ارائه تمام خدمات اعم از آب‌، برق، گاز و تلفن و مدرسه، ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی و درمانگاه و آتش‌نشانی و ایستگاه‌‌های سوخت‌رسانی، حتی پلیس راهنمایی و رانندگی و پلیس انتظامی برعهده شورای شهر و شهردار است. شهردار موظف است تمهیداتی بیندیشد که آحاد شهروندان امکان دسترسی کافی برای خدمات مورد نیازشان را داشته باشند. در کشورهایی نظیر ما، اختیارات شهرداران بسیار محدود است و هیچ یک از ادارات و نهادهای عرضه‌کننده خدمات شهری پاسخگوی شهرداری و شهردار نیستند و هیچ کنترل و نظارتی برعملکرد آنها از طرف شهرداری وجود ندارد. بی‌سبب نیست که شهردار هم خود را مسوول حل مشکلات شهروندان نمی‌داند. تا جایی‌که جناب آقای دکتر قالیباف به خبرنگار خبرگزاری فارس فرمودند: بحث مشکل کمبود جایگاه‌های بنزین ربطی به شهرداری تهران ندارد.

ما اگر بخواهیم پمپ بنزین، ورزشگاه و حتی مسجد بسازیم، شهروندان می‌گویند جلوی در خانه ما نسازید، آن‌طرف‌تر بسازید.شایان ذکر است که اختلاف بین دولتیان و شهرداران مسبوق به سابقه‌ای ۵۰ساله است.اختلاف راهنمایی و رانندگی با شهردار تهران بر سر صدور مجوز طرح ترافیک یا پارکومترها یا اختلاف وزارت کشور با شهردار تهران در توسعه ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی اعم از تاکسیرانی و اتوبوسرانی، بدتر و شدید‌تر از آن بحث مترو و منوریل و حتی اخیرا با وزارت بازرگانی بر سر توزیع مایحتاج عمومی و برگزار نکردن نمایشگاه‌ها در تهران و اختلافات با وزارت نفت بر سر تخصیص زمینی برای ساختن پمپ‌بنزین‌های جدید را از یاد نبرده‌ایم. نتیجه این اختلافات گروکشی کردن هر یک از طرف‌های درگیر است. داستان «ول کن تا ول کنم» روز‌به‌روز شدید‌تر می‌شود.

باید خدمت شهردار عزیز عرض کنیم که در تمام دنیا اختصاص‌دادن زمین برای واحدهای ارائه‌کننده خدمات اولیه مانند پارک، نانوایی، آتش‌نشانی، جایگاه‌های سوخت‌رسانی، مساجد، مدرسه، بیمارستان و حتی تعمیرگاه‌های مجاز و ... از روزی که هر شهر طراحی می‌شود یا طرح توسعه شهری آن به تصویب می‌رسد از الزامات اولیه شهرسازی است. ضمن اینکه شهرداری از محل فروش یا اجاره زمین‌‌هایی که اختصاص می‌دهند، درآمدی مستمر برای شهرداری ایجاد می‌کنند.اگر در سالیان گذشته و حتی هم‌اکنون در توسعه شهر تهران این اصول درنظر گرفته نشده است تقصیر خود شهرداری است نه مردم.

چگونه ممکن است که مدیریت تداوم و توسعه خدمات‌رسانی در هر شهر بزرگی از وظایف شهرداران نباشد؟ آیا در سفر به شهرهای بزرگ دنیا و دیدار با شهرداران آنها کسی چیزی به شما گفته که این معنا در فکر شما جای گرفته که حل مشکل شهروندان وظیفه شما نیست؟

خوشبختانه بالاخره پس از ۳۰ سال وزارت نفت از خواب گران بیدار و متوجه شده که جمعیت مملکت ۳برابر و تعداد خودروها و موتورسیکلت‌ها حداقل ۶برابر شده است. حالا می‌خواهد جبران‌مافات کند. می‌خواهد پالایشگاه‌هایی که برخلاف رای و دستور نمایندگان مجلس شورای اسلامی نساخته بوده است را بسازد. می‌خواهد کیفیت سوخت را از ۸۰۰۰ پی‌پی‌ام به ۵۰پی‌پی‌ام (استاندارد جهانی) برساند.

می‌خواهد تعداد پمپ‌بنزین‌ها را حداقل ۲برابر کند تا به استاندارد جهانی نزدیک شود.گفتنی است که در بخش آخر به علت گران‌بودن نجومی قیمت زمین در شهرهای بزرگ و کارمزد ناچیزی که وزارت نفت به صاحبان جایگاه‌ها می‌پردازد، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ایجاد جایگاه‌ها امری ناشدنی و دور از ذهن است.

درست در چنین زمانی که مردم تهران و سایر شهرها از ساعت‌ها ماندن در صف بنزین و گاز به ستوه آمده و ناراحت و عصبانی هستند، عدم همکاری شهرداری با وزارت نفت چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ مردم تهران تا کی باید دردسر و ناراحتی دعوای سیاسی را تحمل کنند؟ برای مردم اصلا مهم نیست که ریشه این اختلافات در کجا است. به شما ظلم شده و می‌شود یا مقصر اصلی کیست و مقصر فرعی کی؟ ناراحتی مردم آن‌قدر زیاد است که انتظار رفع فوری مشکلات‌شان را دارند.

*دبیر سابق انجمن خودروسازان ایران