شناسایی پنج مسیر انحرافی در توسعه شهری پایتخت
تهران «سیاهچاله» شده است؟
گروه مسکن: کارشناسان شهری معتقدند انتخاب پنج مسیر انحرافی در مسیر توسعه شهری، تهران را به یک «سیاه چاله» در شاخص رتبهبندی شهرهای جهانی تبدیل کرده است. سعید معیدفر، مشاور وزیر راهوشهرسازی و کمال اطهاری، کارشناس اقتصاد شهری با اشاره به روند توسعه شهر تهران طی سالهای گذشته، ترافیک بسیار سنگین در سطح شهر، آلودگی هوا، کاهش هر روزه سرعت اتومبیلها در شهر، افزایش بزرگراهها و خیابانهای عریض و طویل و از بین رفتن پیادهروها را پنج مسیر انحرافی در توسعه پایتخت عنوان کردند که سبب شده است تهران در متون و رتبهبندیهای شهرهای جهان نسبت به سایر شهرها، در رده «سیاه چاله»ها قرار داده شود.
گروه مسکن: کارشناسان شهری معتقدند انتخاب پنج مسیر انحرافی در مسیر توسعه شهری، تهران را به یک «سیاه چاله» در شاخص رتبهبندی شهرهای جهانی تبدیل کرده است. سعید معیدفر، مشاور وزیر راهوشهرسازی و کمال اطهاری، کارشناس اقتصاد شهری با اشاره به روند توسعه شهر تهران طی سالهای گذشته، ترافیک بسیار سنگین در سطح شهر، آلودگی هوا، کاهش هر روزه سرعت اتومبیلها در شهر، افزایش بزرگراهها و خیابانهای عریض و طویل و از بین رفتن پیادهروها را پنج مسیر انحرافی در توسعه پایتخت عنوان کردند که سبب شده است تهران در متون و رتبهبندیهای شهرهای جهان نسبت به سایر شهرها، در رده «سیاه چاله»ها قرار داده شود. سیاهچالهها در شاخص رتبه بندی شهرهای جهانی شهرهای بالای سه میلیون نفر جمعیتی هستند که مراودات کافی با بیرون ندارند و تولید ناخالص و تولید دانش در آنها کمتر از آن چیزی است که حد استاندارد است.
به گزارش پایگاه خبری وزارت راهوشهرسازی، سعید معیدفر، مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی با اشاره به این پنج مسیر انحرافی اعلام کرد: مجموع شرایط نابسامانی که در نتیجه این تصمیمات انحرافی به وجود میآید، مدیران شهری را به تصمیمات غلط نیز میکشاند، یعنی در این وضعیت برای حل مشکل ترافیک شهر بهصورت مرتب حق شهروندان پیاده نادیده گرفته میشود، مکان تعامل آدمها و عرصه عمومی هر روز تنگتر میشود و فضایی که آدمها میتوانند در آن تعامل داشته باشند را از بین میبرند. او ادامه داد: خانهها را خراب میکنند تا خیابانهای بزرگتری بسازند و دارندگان اتومبیلهای شخصی بتوانند در خیابانها تردد کنند؛ و به اینترتیب آسیبهای جدی در رابطه با جابهجایی و بیخانمانی ایجاد میشود. به گفته معیدفر در حال حاضر تحت عنوان بهبود وضعیت فضای شهری و خدمت به شهروندان، رفتارهای ضد مردمی مرتکب میشوند و به آینده زندگی شهروندان خسارت وارد میکنند. از طرف دیگر، بودن در شهرها را هر روز خطرناکتر میکنیم، بنابراین شهروندان از خیابان میترسند. هر روز تلفات افراد را بهعنوان عابرین پیاده بالا میبریم.
در شهری مثل تهران بالای ۷۰درصد تلفات سالانهاش مربوط به عابر پیاده است. از طرف دیگر با مقوله ماشینیشدن مواجهیم. در این شهر، جز ماشین چیز دیگری نمیبینید. ماشین بر آدمها و ارزش انسانها تفوق پیدا میکند. آدمها مثل آدمآهنیهایی میشوند که هیچ حقی برای یکدیگر قائل نیستند و با ماشین حقوق هم را پایمال میکنند. در نتیجه مدیران شهری با پروسه خیابانکشیها، بزرگراه ساختن، محدود کردنِ عرصه عمومی، محدودکردن پیادهرو، هر روز حقوق شهروندان را بیش از پیش تضییع میکنند.
مشاور وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: اما علت اینکه عرصه اجتماع و زندگی اجتماعی به سمت نابودی پیش میرود، عرصه تعاملات پایدار آدمها از بین میرود، محیط زیست نابود میشود و تعداد تلفات شهروندان پیاده افزایش پیدا میکند این است که منطق ساخت شهر و راه، اساسا بر پایه حقوق شهروندی و اقتضائات اجتماعی آنها نیست، به عبارت دیگر در منطق مدیریت شهری، شهروندان محلی از اعراب ندارند. مدیریت شهرها به جای آنکه به حملونقل پایدار شهری توجه کند و با حرکت از زیر زمین، کمتر مزاحم شهروندان شود به دنبال ساخت بزرگراه است. به جای توسعه پایدار فضای سبز، یک فضای سبز ناپایدار را توسعه میدهد که منابع آب تهران را نابود میکند و ریشههای عمیق درختان را میخشکاند. در حقیقت، مدیریت شهری مردممدار نیست. اگر بود چندین هزار میلیاردی که صرف ساخت پروژههای نمایشی میشود، میتوانست هزینه احداث هشتاد کیلومتر تونل مترو شود که بدونِ آسیبرسانی به محیط زیست، بدون اینکه شهر را خراب کند، دسترسی سریع و حملونقل پایدار ایجاد میکند. همین منطق اشتباه است که باعث میشود حملونقل شهری پایدار در شهرهای کشور رونق نگیرد و خطوط ریلی داخل شهرهای کشور به حملونقل سراسری وصل نشود و یکسری کارهای مستقل و منقطع انجام شود. او افزود: ریشه اصلی این وضعیت در رویکرد و نگرش مدیریت شهری به جامعه است. این رویکرد معطوف به جامعه نیست، معطوف به گریز از جامعه است و اهداف دیگری در این مدیریت وجود دارد.
معیدفر با بیان اینکه «احداث هر راهی یک پروژه عمرانی است» مسوولان را از توسعه یکجانبه بر حذر داشته و گفت: «پروژه عمرانی اگر فاقد مطالعات فرهنگی و اجتماعی باشد و نتواند به پایداری اجتماعی کمک کند، برعکس، میتواند به ناپایداری اجتماعی کمک کند.» کمال اطهاری، کارشناس اقتصاد شهری نیز با اشاره به مسیر انحرافی در توسعه شهری پایتخت اظهار کرد: به همین دلیل است که به تهران در متون و رتبهبندیهای شهرهای جهان نسبت به شهرهای جهانی، «سیاهچاله» میگویند. سیاهچالهها در شاخص رتبهبندی شهرهای جهانی شهرهای بالای سه میلیون جمعیتی هستند که مراودات کافی با بیرون ندارند و تولید ناخالص و تولید دانش درآنها کمتر از حد استاندارد است. تهران درمجموع یک سیاهچاله است و خواهد بود. بهعنوان مثال اغلب پایتختهای جهان میتوانند به راحتی مراسم المپیک را برگزار کنند، اما در شهری همچون تهران برگزاری یک کنفرانس جهانی نیز همراه با تعطیلی شهر امکانپذیر خواهد شد. او با اشاره به تجربه احداث ایستگاههای متروی تهران و انحرافی که از برنامههای پیشین داشته، تصریح کرد: «در لزوم توسعه حملونقل عمومی تردیدی نیست، اما در شهری که مولد نیست و شهری که شهرسازی تبعیضآمیز دارد، حتی حملونقل عمومی ارزان، سریع و ایمن هم گرهی را باز نمیکند.
ارسال نظر