بسیاری از افراد در برههای از زمان حس میکنند از زندگی کارمندی خسته شدهاند و دوست دارند کسبوکار خودشان را راه بیندازند. از هر کدام که بپرسید، چند دلیل مشترک دارند: «میخواهم خودم مدیر خودم باشم» یا «دوست دارم ساعت کارم دست خودم باشد» یا «میخواهم پول بیشتری دربیاورم.» همه اینها در کلام، آنقدری جذاب هستند که همین حالا سراغ مدیرتان بروید و استعفا دهید. اما بلافاصله ترس وجودتان را فرا میگیرد و دهها سوال و «نکند» به ذهنتان هجوم میآورد: «نکند کارم نگیرد و از اینجا مانده و از آنجا رانده شوم؟» یا «چطور دوره خاکخوری را بگذرانم و از پس هزینههای زندگی بربیایم؟» در بخش نخست این مطلب (که دوشنبه ۲۱ خرداد به چاپ رسید) گفتیم
«جما اسبگ» یکی از کسانی است که پس از حدود دو سال کارمندی، تصمیم گرفت استعفا دهد و بیزنس خودش، یعنی ساخت پادکست را که همیشه عاشقش بود، راه بیندازد. حالا مدتی از این تصمیم گذشته. او چندی پیش مهمان «ایلینی ماتا» از مجله کسب و کار هاروارد بود و از تجربیات و چالشهای کارآفرینی در ماههای نخست گفت؛ از جمله تنهایی، فقدان ساختار، عدمثبات رویه و درآمد نامنظم. در میان این صحبتها میتوانید پاسخ این سوال را پیدا کنید که «آیا کارآفرینی برای شما مناسب است؟»
تفکیک کار از زندگی، چه از نظر فردی و چه از نظر مدیریت کسب و کار بسیار مهم است. اما مشکل آنجاست که چنین مرزی را نمیتوان به طور دقیق تعیین کرد؛ به این دلیل که نسبی است و مکان آن برای هر فرد با دیگران فرق دارد.
انسان برای شکلدهی به رابطه خود با هوش مصنوعی سه گزینه پیش روی خود دارد: یکی اینکه دست به محدودسازی هوش مصنوعی بزند و به این ترتیب تلاش کند تا عاملیت و یکهتازیاش در جهان را حفظ کند. دوم اینکه با هوش مصنوعی همکاری کند و از طریق این همکاری بتواند تواناییهایش را برای تاثیرگذاری برجهان افزایش دهد؛ و سوم اینکه تسلیم هوش مصنوعی شود و زمام بسیاری از امور را به هوش مصنوعی بسپارد و از تلاش برای حفظ عاملیت خود صرفنظر کند.
شرایط کار و روابط بین کارفرما/نیروی کار بعد از پاندمی کرونا در سطح دنیا تغییر کرد. این تغییرات در برخی سازمانها تثبیت و ماندگار شد و در سازمانیهایی هم که به روال سابق برگشتند انتظارات، به شرایط قبل از کرونا برنگشت. بههمین دلیل، نقش منابع انسانی در سازمانها به عنوان تعدیلکننده روابط بین کارفرما/نیروی کار پررنگتر و سختتر شده است.
هنگامی که بنا دارید شغلتان را عوض کنید، هیچ بهانهای برای ورود بدون آمادگی به یک مصاحبه شغلی ندارید. بسیاری از افراد لایق تصور میکنند نیازی به آمادگی نیست و مثلا ۲۰ سال تجربه کافی است تا بهترین گزینه برای شغل درخواستی باشند؛ درحالیکه قبل از ورود به مصاحبه باید همه چیز را درباره شرکت مربوطه بدانید و الزامات مذکور در شرح شغل را به وضوح درک کنید. مصاحبهکنندهها تحمل افراد متکبر را ندارند و شرکتها به دنبال فردی هستند که بیشترین تناسب را با شغل مربوطه داشته باشد و مایل به جذب افرادی نیستند که احتمالا طی سه تا پنج سال آینده با آنها به مشکل برمیخورند. مثلا مصاحبهکننده میپرسد:
سنجش و اندازهگیری میزان موفق بودن یا موفق نبودن استراتژیهای یک سازمان از اهمیتی حیاتی و غیرقابل انکار برخوردار است؛ اما آمار و نتایج تحقیقات انجامشده در این خصوص نشان میدهد که عملکرد بسیاری از شرکتها در این زمینه چندان امیدبخش و درخشان نیست. بهعنوانمثال، نتایج پژوهش انجامشده توسط موسسه تحقیقاتی Survey Monkey حکایت از آن دارد که فقط ۳۵درصد از شرکتهای مورد بررسی معیارهای مشخص و دقیقی برای سنجش میزان کارآمد بودن استراتژیها داشتهاند و ۶۵درصد شرکتهای مورد بررسی فاقد معیارها و شاخصهای معین در این خصوص بودهاند.
نگرانیها و دلهرههای روحی و روانی ناشی از دورکاری بلندمدت از جمله جدیترین و جدیدترین مسائل مرتبط با ایمنی و سلامت کارکنان است. بنابراین مدیران باید توجه خاصی به آن داشته باشند و درصدد یاری رساندن به کارکنانشان در این زمینه باشند. تحقیقات اخیر در زمینه تاثیرات روحی و روانی دورکاری بر کارکنان در ایالات متحده آمریکا نشان داده که دوسوم کارکنان آمریکایی معتقد بودند که همهگیری کرونا بدترین و نگرانکنندهترین چالش روحی و روانی بوده که آنها در دوران کاریشان تجربه کرده بودند. و ۸۸درصد آنها نیز اعلام کردهاند که در دوران کرونا دچار استرسهای روانی شدید و بیسابقهای در زمان کار کردن، حتی در وضعیت دورکاری شده بودند. به همین دلیل، هم کارفرمایان و هم کارکنان باید ضمن آگاهی از خطرات و نگرانیهایی که در زمان دورکاری ممکن است افراد را تهدید کند، نسبت به مدیریت و مهار هر چه بهتر این تهدیدها اقدام کنند.
دکتر محمد کارگرشورکی/عضو هیات موسس و معاون اجرایی هسته پژوهشی پایداری کسبوکار دانشگاه تهران
کارآفرینی به طور گسترده به عنوان محرک نوآوری و رشد اقتصادی مورد حمایت کشورها قرار میگیرد. کارآفرینی یک فعالیت کارآمد و اثربخش است برای دستیابی به نتایج کسبوکار خاص با استفاده از منابع در اختیار مبتنی بر خلاقیت و نوآوری و متناسب با نیازهای بازار همراه با ریسکپذیری و انعطافپذیری که به ارائه و تولید محصولات و خدماتی جدید و نوآورانه منجر میشود.
همه میدانیم که تجربیات و یادگیریهایی که از گذشته بر سیستم مدیریتی کسبوکارها حاکم بوده، به تنهایی برای حل مسائل و چالشهای امروز و فردای کسبوکارها کافی نیست. همینجاست که نقش و تاثیر تکنولوژی در مدیریت کسب و کارها و همراه کردن ایدهها و نوآوریهای جدید در روشهای مدیریتی مشخص میشود. این موضوع از این نظر حائز اهمیت است که اعمال نکردن تغییرات حاصل از روشهای نوین مدیریتی باعث از بین رفتن بسیاری از شغلها و کسبوکارها خواهد شد.
با افزایش توجه جهان به پیامدهای روزافزون تغییرات اقلیمی و تحلیل منابع طبیعی، کسبوکارهای کوچک تا سازمانهای بزرگ از هر صنعتی به دنبال اقداماتی به سمت آیندهای سبزتر میگردند. این مقاله، استراتژیهایی متناسب با کسبوکارهای گوشه (بخشی از یک بازار بزرگتر که به واسطه نیازها، اولویتها یا یک هویت منحصر به فرد شناخته میشود) ارائه میکند که از آنها کسبوکارهایی سبزتر و نوآورتر میسازد.
میزان ریسک و نوع ریسکهایی که هر شرکت در فعالیتهای خود میپذیرد، به طور مستقیم بر سودآوری و احتمال موفقیت آن اثر میگذارد. به عنوان مثال، ریسکگریزی کامل به معنای از دست دادن فرصتهای بازار است و ریسکپذیری بیش از حد نیز به معنای شکننده شدن در مقابل تغییرات محیطی.
به نظر شما، آیا فرق میکند که برای نقد آنلاین محصولات یا خدمات یک وبسایت، از فعل گذشته استفاده کنید یا حال؟ تحقیقات نشان میدهد که فرق میکند؛ حداقل اگر میخواهید نقد شما متقاعدکننده باشد.
در یکی از رخدادهای شبکهسازی اخیر، با متخصص جوانی آشنا شدم که در پنج سال اول فعالیت حرفهای خود بود (نامش را بگذاریم آنا). او در حال جمعآوری شورای راهنمایانش بود و یکی از این راهنماها نگرانش کرده بود؛ چون وقتی آنا توصیه او را بلافاصله به کار نمیگرفت و راه پیشنهادی او را نمیرفت، ناراحت میشد. نگرانکنندهتر از آن این بود که علاقه داشت درباره مسائل شخصی آنا هم اظهارنظر کند؛ درباره چیزهایی همچون برنامهریزی آنا برای خانوادهای که میخواست در آینده داشته باشد. این موضوع هنوز برای خود آنا معلوم نبود و احساس میکرد به هدف فعلیاش برای به دست آوردن سمتی در بخش فروش یک شرکت بزرگ فناوری، ربطی ندارد. آنا این راهنمایش را دوست داشت. اما تمرکز او روی زندگی شخصیاش اذیتش میکرد و نمیدانست چگونه باید این موضوع را مطرح کند.
پلتفرم شبکه اجتماعی لینکدین که شرکت مایکروسافت مالکیت آن را در اختیار دارد و افراد در سراسر دنیا برای شبکهسازی، به اشتراکگذاری ایده و یافتن شغل از آن استفاده میکنند، دائما تحقیقاتی انجام میدهد تا خودش را بهروز کند و با ترندهای روز محیط کار، ترجیحات کارفرماها و تغییر دیدگاههای نیروی کار همگام باشد. در یکی از نظرسنجیهای لینکدین این سوال مطرح شده که «مهمترین و مطلوبترین مهارتهایی که کارکنان باید داشته باشند، چیست؟»