در روزگاری که نسلهای جوانتر مشتریان به اندازه نسلهای پیشین وفادار به برندها نیستند و برحسب اتفاق، جذب مشتریان جدید نیز پرهزینهتر از همیشه شده است، طرحهای وفاداری مشتریان (باشگاه مشتریان) میتواند یکی از بهترین راهکارها برای تضمین یک جریان درآمدی پایدار باشد. در شماره پیشین این مقاله که چهارشنبه گذشته در همین صفحه منتشر شد، اهمیت برنامههای وفاداری مشتریان، نتایج استفاده از آن در جهان غرب و شیوههای مناسب نامگذاری این طرحها را شرح دادیم. در این شماره، به صورت گام به گام، شیوه طراحی این برنامهها را توضیح میدهیم و پیشنهادهایی برای موفقیت آنها ارائه میکنیم.
گزارش جدید شرکت محصولات نرمافزاری برای مدیریت مالی و مدیریت سرمایه انسانی «ورکدی» (Workday) موسوم به AI IQ، میگوید تقریبا سه چهارم (۷۳درصد) رهبران کسبوکار برای پیادهسازی ابزارهای هوش مصنوعی در سازمانهای خود تحت فشارند، اما بیشتر آنها نگرانند که قدرت تصمیمگیری خود را بیش از حد از دست بدهند.
دفع بیرویه زباله یکی از مشکلات بزرگ در کشورهای آفریقاییست. یکی از این کشورها نیجریه است. «تیتیلایو فالایه» جوان اهل نیجریه، از کودکی متوجه این مشکل شده بود. او بنیانگذار «اورنج استراتژی» است؛ یک استارتآپ بازیافت زباله مستقر در نیجریه که کارش، مقابله با کوهی از زبالههای است که روزانه روی هم تلنبار میشوند.
دنیایی را تصور کنید که در آن کارفرماها به صورت مستند روی سلامت کارکنانشان سرمایهگذاری میکنند و در عوض مزایای بسیاری مانند شکوفایی کارکنان، رونق کسب و کار و شکوفایی جوامعی که در آن فعالیت میکنند، نصیبشان میشود. موسسه سلامت مکینزی ۲۳ محرک سلامتی را شناسایی کرده که اشتغال میتواند بر بعضی از آنها همچون تعاملات اجتماعی و خواب تاثیر بسزایی داشته باشد. در این نوشتار به شش محرک سلامتی میپردازیم که کارفرماها میتوانند در بهبود آن نقش موثری داشته باشند و حمایت از آنها به نفع خودشان تمام میشود. کارفرماها میتوانند با بهبود سلامت کارکنانشان تریلیونها دلار به اقتصاد جهانی بیفزایند و تاثیر مثبتی بر اجتماع داشته باشند. هنگامی که کارکنان و کارفرماها دست به دست هم دهند تا محرکهای قابل تغییر سلامت را بهبود ببخشند، همه از آن نفع میبرند.
در بخش نخست (هفته گذشته) گفتیم که «اسکات واکر» به عنوان نویسنده این مطلب، در طول دوران حرفهای سابق خود بهعنوان مذاکرهکننده موارد آدمربایی و اخاذی، پروندههای حساسی را در سراسر جهان مدیریت کرده و حالا به مدیران و سازمانها درباره چیزی که خودش «ذهنیت سطح پنج» مینامد مشاوره میدهد. پنج سطح گوش دادن را بررسی کردیم و دیدیم که رمز یک مذاکره حرفهای، گوش دادن عمیق و درک و تفسیر بهتر دیدگاه طرف مقابل است. اکنون هشت ابزار را برای درونیسازی و ارائه ذهنیت سطح پنج ارائه میدهیم.
آیا هنوز عباراتی مثل «تسلط بر مایکروسافت آفیس»، «مهارت در کار تیمی» یا «سختکوش بودن» را در رزومه کاریتان لحاظ میکنید؟ اگر پاسختان مثبت است که باید بگوییم شما دیگر رزومه بهروزی ندارید. ممکن است این خبر برایتان عجیب باشد، اما نکته عجیبتر این است که در حال حاضر، در آمریکا نزدیک به ۹ میلیون فرصت شغلی وجود دارد، در حالی که حدود ۶.۳ میلیون نفر بیکار هستند، یعنی تعداد فرصتهای شغلی با نسبت ۱.۴ از تعداد نیروی کار بیشتر است. وقتی این تعداد شغل وجود دارد، کمی غیرقابل باور است که خیلیها هنوز بیکار هستند، اما این موضوع را با فاکتورهای متعددی میتوان توضیح داد که یکی از مهمترین آنها شکاف مهارتی است.
متاورس را خیلیها نمونه تکاملیافته و گسترش پیداکرده اینترنت میدانند؛ یعنی جایی که شبکهای از فضاهای دیجیتال با حضور انسانها و آواتارهای دیجیتال زندگی میکنند و ادعای مالکیت بر داراییهای دیجیتالشان را دارند. بهطور کلی، پیشبینی میشود متاورس طی یک دهه آینده و به لطف پیشرفتهتر شدن فناوریهایی مانند واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، اینترنت اشیا، ۵G، بلاکچین و محاسبات ابری و ترکیب شدن آنها باهم شکل کاملتری بگیرد. با این همه، تعدادی از شرکتها، از کوچک و بزرگ و از مشهور و ناشناخته، از همین حالا وارد این فضا شدهاند و اقداماتی را در زمینه حضور در متاورس انجام دادهاند.
«عملیات منابع انسانی» یک بخش مهم در دپارتمان منابع انسانی است. اما واحد عملیات منابع انسانی دقیقا چه اقداماتی انجام میدهد و مسوولیتهای کلیدی و اهداف اصلی آن چیست؟ در ادامه، این موضوع را بررسی میکنیم.
کسب و کارهای کوچک ستون فقرات اقتصاد هر کشور هستند. در ایالات متحده، ۹۹.۹درصد از تمام کسبوکارها را کسبوکارهای کوچک شامل میشوند. یک فروشگاه نرمافزاری خانوادگی، یک بوتیک حاشیه خیابان یا یک صنعتگر که از عهده ساخت هر چیز برمیآید، نیز از فعالان اقتصادی جامعه هستند که میتوانند در پایداری کل جامعه و حرکت به سمت اهداف اجتماعی و زیستمحیطی کلان آن گام بردارند. مالکان کسبوکارهای کوچک میتوانند پیوندهای اجتماعی عمیقی بسازند و ارزشآفرینی فوقالعادهای بهویژه برای اقتصادهای محلی خود داشته باشند. یک پژوهش که توسط اتحادیه کسبوکارهای مستقل آمریکا انجام شده، متوجه شد که میزان بازگشت درآمدهای کسبوکارهای کوچک به جامعه محلیشان، سهبرابر بیش از رقبای زنجیرهای آنهاست.
بیشتر مدیران برند امروزی، فضای زیادی برای بهبود نرخ بازگشت مشتریان خود مشاهده میکنند؛ بهویژه که نسل جدید مشتریان موسوم به نسل زِد (متولدین ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰) به اندازه نسلهای قبلی مشتریان وفادار نیستند. در این میان، جذب مشتریان جدید نیز دشوارتر از پیش شده و به این دلیل، بهترین راهکار برای حفظ درآمدهای شرکتها، حفظ مشتریان قدیمی از طریق طرحهای وفاداری و باشگاه مشتریان است. طبق یک برآورد، حفظ مشتریان قدیمی و ترغیب آنها به ادامه خرید از محصولات/خدمات شما، ۵ برابر ارزانتر از جذب مشتریان جدید است. یکی از مناسبترین روشها برای بهرهگیری از این پتانسیل، ایجاد طرحهای وفاداری مشتریان موسوم به باشگاه مشتریان است. این مقاله، بر اساس روانشناسی مشتریان، مزیتهای ایجاد باشگاه مشتریان، نتایج عملکردی و اصولی نامگذاری آن را بررسی میکند. در بخش بعدی نیز ۷ گام طراحی باشگاه مشتریان را توضیح میدهیم.
ارتباطات حرفهای هم مانند همه ارتباطات بینفردی اغلب بین افرادی شکل میگیرند که شبیه همدیگر هستند. اعتقاد به اینکه روابط به طور خودجوش گسترش پیدا میکند میتواند افراد را از تلاش برای برقراری ارتباط و ایجاد روابط متنوع باز دارد. پژوهشی نشان میدهد که پذیرش ذهنیت رشد – باور به اینکه روابط با تلاش قابل شکلگیری هستند- میتواند راه را برای شبکه روابط مرزگستری هموار کند که برای تقویت نوآوری و خلاقیت حیاتی هستند. به گفته محققان، کلید این اتفاق در تغییر دیدگاه خود نسبت به نحوه شکلگیری روابط نهفته است. وقتی از گروههای مدیران میپرسیم که در چند سال گذشته سازمانهایشان از نظر فکری متنوعتر شدهاند یا نه، پاسخشان اغلب یکسان است. تقریبا تمامشان به نحوی شاهد افزایش تنوع نگرشها، دیدگاهها و ارزشهای متفاوت در محیط کار بودهاند که خبر خوشحالکنندهای است؛ چون چند دهه تحقیق و پژوهش نشان میدهد که این تنوع و گوناگونی میتواند خلاقیت، نوآوری و بهرهوری را در سازمان تقویت کند. با این حال، وقتی از همان افراد میپرسیم که شبکه روابط حرفهای خودشان در سازمان متنوعتر شده یا نه، پاسخهایشان آنقدرها هم قاطع نیست و بیشتر ترکیب کسلکنندهای از «نه» و «نمیدانم» است که جای تعجبی هم ندارد.
در هفتههای پایانی سال ۲۰۲۳، شرکت طراحی تراشه «انویدیا» اعلام کرد که فروش سهماههاش یک بار دیگر رکورد زده، آن هم در حالی که تنها چند ماه از انتشار خبر یک تریلیون دلاری شدنش گذشته بود. این شرکت که موفقیتش به واسطه انفجار هوش مصنوعی دوچندان شده، حالا حدود ۸۰درصد سهم بازار جهانی تراشههای گرافیکی را در اختیار دارد. اما اینتل، رقیب انویدیا، عملکرد چندان خوشایندی نداشت. گرچه اخیرا درآمد این شرکت به طور غیرمنتظرهای افزایش یافته اما سالهاست که با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند. سال ۲۰۲۱، آنها تلاش کردند با آوردن یک مدیرعامل جدید، شرایط را عوض کنند اما نهتنها چیزی تغییر نکرد بلکه در آوریل پارسال، اینتل اعلام کرد که بزرگترین زیان سهماهه خود از زمان تاسیسش را متحمل شده. تحلیلگران این حوزه، عوامل متعددی را در وضعیت فعلی اینتل دخیل میدانند که مهمترین آن، رقابت تنگاتنگ شرکتهای بزرگ صنعت تراشه است.
کمرنگ شدن مرزهای کار و زندگی، یکی از خطرات فراگیری رسانههای اجتماعی بوده است. ۱۰ یا ۲۰ سال قبل بسیار عادی بود که فردی پس از پایان روز کاری، به خانه برود و تا فردا صبح از او خبری نباشد. اما این روزها، شاید همزمان با شتاب گرفتن مشاغل و بازارها، بسیاری از شاغلان از آن مزیت بزرگ بیبهره شدهاند.