اصولی برای بهدست آوردن آنچه میخواهید
مترجم:مرتضی باقری
بخش دهم
بخشهایی که در این ستون ارائه میشود، اصول اصلی زندگی و مدیریتی ری دالیو میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت بریج واتر را که در زمان مدیریتاش در شرکت BridgeWater استفاده کرده است، شرح میدهد.
اجازه دهید تصور کنیم که هدفتان داشتن یک تیم برنده بسکتبال باشد. احمقانه نیست که خود را در موقعیتی تصور کنید که شما خوب بازی نمیکنید؟ اگر شما خوب بازی نکنید چیزی که میخواهید را بهدست نخواهید آورد. بزرگترین مشکلی که بیشتر مردم ایجاد میکنند این است که به خودشان و دیگران بهطور واقعی نگاه نمیکنند.
مترجم:مرتضی باقری
بخش دهم
بخشهایی که در این ستون ارائه میشود، اصول اصلی زندگی و مدیریتی ری دالیو میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت بریج واتر را که در زمان مدیریتاش در شرکت BridgeWater استفاده کرده است، شرح میدهد.
اجازه دهید تصور کنیم که هدفتان داشتن یک تیم برنده بسکتبال باشد. احمقانه نیست که خود را در موقعیتی تصور کنید که شما خوب بازی نمیکنید؟ اگر شما خوب بازی نکنید چیزی که میخواهید را بهدست نخواهید آورد. بزرگترین مشکلی که بیشتر مردم ایجاد میکنند این است که به خودشان و دیگران بهطور واقعی نگاه نمیکنند. اگر میتوانستند بهطور واقعی نگاه کنند میتوانستند با پتانسیلهای خودشان زندگی کنند. پنج اصل مهم وجود دارد که باید برای بهدست آوردن آنچه در زندگی میخواهید، انجام دهید:
اول، باید هدف خودتان را انتخاب کنید، که مسیرتان را تعیین میکند. سپس باید طرحی برای بهدست آوردن هدفتان طراحی کنید. در راه رسیدن به هدفتان با مشکلات مواجه خواهید شد. همانطور که قبلا نیز گفتم این مشکلات باعث ایجاد درد و رنجش میشود. رایجترین منبع درد را باید در اشتباهات و نقاط ضعفتان بیابید. شما یا به طرز خیلی بدی به درد واکنش نشان خواهید داد یا مانند یک حلال مشکلات به درد واکنش نشان نخواهید داد. این انتخاب خودتان است. برای به تصویر کشیدن اینکه چطور با این مشکلات مواجه شوید باید آرام و تحلیلگر باشید تا به درستی مشکلات خود را تشخیص دهید. تنها بعد از اینکه شما تشخیص درستی از مشکلاتتان به دست آوردید میتوانید طرحی را طراحی کنید که با مشکلاتتان کنار بیایید. سپس باید این وظایف را که در این طرح مشخص شده است انجام دهید. از طریق این فرآیند مواجهه با مشکلات و به تصویر کشیدن اینکه چطور با آنها کنار بیایید شما را به طرز پیشروانهای تواناتر خواهد کرد و اهدافتان را راحتتر بهدست خواهید آورد. سپس شما باید اهداف چالشیتر و بزرگتری را طرحریزی کنید. این فرآیند تحول فردی است که من آن را فرآیند پنج مرحلهای مینامم.
به عبارت دیگر این فرآیند از پنج مرحله تشکیل شده است؛
• اهداف مشخص داشته باشید.
• مشکلاتی را که در رسیدن به اهدافتان قرار گرفته است شناسایی کنید.
• به درستی این مشکلات بشناسید.
• برنامهای پیاده کنید که بهطور صریح وظایفی را که لازم است برای رسیدن به اهدافتان برنامهریزی کنید پوشش دهد.
• برنامه را عملیاتی کنید.
شما برای اینکه موفق باشید باید تمام این گامها را بردارید. قبل از بررسی مبسوطتر این گامهای شخصی، میخواهم چند نکته عمومی در مورد این فرآیند بیان کنم.
۱- شما باید این گامها را یکی یکی بردارید نه اینکه همه مراحل را با یکدیگر طی کنید. برای مثال وقتی که هدفهایتان را تنظیم میکنید، فقط به فکر تنظیم اهدافتان باشید (به این فکر نکنید که چطور میخواهید آن را بهدست آورید)؛ هنگامی که مشکلات را شناختید تنها مشکلات را بشناسید (به این فکر نکنید که چطور میتوانید آنها را حل کنید). ترکیب این گامها با یکدیگر منجر به نتایج نابهینه میشود زیرا این مساله باعث ایجاد سردرگمی و تغییرات جزئی مراحل فردی میشود. طی کردن این مراحل بهصورت کلی اطلاعاتی را به شما خواهد داد که کمک میکند دیگر مراحل را به خوبی بگذرانید زیرا این فرآیند تکرارشونده است.
۲- هر یک از این پنج مرحله به نبوغ و نظم کاری خاصی نیاز دارد. به احتمال زیاد شما از بعضی از اینها سرشارید و در بعضی دیگر با کمبود مواجه هستید. اگر هریک از فاکتورها شامل نبوغ و نظم کاری را از دست بدهید که مشکل رفع شدنی نیست.شما میتوانید آنها را بهدست آورید، آنها را تکمیل کنید یا نداشتن آنها را جبران کنید. اگر نقاط ضعفتان را تشخیص دهید راه برطرف کردن این نقاط ضعف را نیز پیدا خواهید کرد.
۳- باید با این مراحل منطقی برخورد کنید نه احساسی. تصور کنید که چه تکنیکهایی برای شما به خوبی کار میکند. بهعنوان مثال اگر احساسات بر روش منطق شما پیشی میگیرد تا زمان واکنش غیراحساسی زمان را متوقف کنید و به دنبال آرامش و تفکر و دیگر چیزها باشید.برای انجام درست این کارها و در جریان کار قرار گرفتن بدون استرس، این تکنیکها را تمرین کنید: با زندگیتان مانند یک بازی یا یک ورزش رزمی رفتار کنید. هدفتان این است تا به تصویر بکشید که چطور با چالشهایتان برای رسیدن به هدفتان کنار بیایید. در فرآیند این بازی یا تمرین این ورزش رزمی شما تواناتر خواهید شد. همانطور که شما بهتر میشوید به مراحل بالاتر این بازی که توانمندیهای بیشتری را برای شما تهیه و آموزش خواهد داد، خواهید رسید. با این حال، خبر بزرگ و در عین حال واقعی این است که شما برای موفقیت به تمام این تواناییها نیاز ندارید. شما باید ۱) بدانید چه تواناییهایی مو رد نیاز واقع خواهند شد؛ ۲) بدانید شما بعضی از آنها را ندارید و ۳) به تصویر بکشید که چطور میتوانید آنها را بهدست آورید. بهعنوان مثال یا آنها را یاد بگیرید یا اینکه با دیگرانی که آنها را دارند کار کنید.
این بازی، که همان زندگیتان است، شما را به راههایی خواهد کشاند که برخی مواقع دشوار خواهد بود. اما اگر شما برای یادگیری آنها در این مسیر رنجآور کار کنید و واکنش نشان دهید شانستان را برای بهدست آوردن چیزی که از زندگی میخواهید بهبود خواهید داد. بنابراین با شما است تا مسوولیت کامل ارتباط چیزی که میخواهید با چیزی که به به دست آوردن آن نیاز دارید را بر عهده بگیرید و سپس آن کارها را انجام دهید که اغلب مشکل است اما نتایج خوبی خواهد داشت. بهطوریکه شایستگی بهدست آوردن چیزی را که میخواهید، بهدست خواهید آورد.
زمانی که در این زمینه به پختگی رسیدید این توانایی را که هرچه که بخواهید، به دست آورید پیدا خواهید کرد. خواهید دید که بهانههایی مانند «این کار ساده نیست» از هیچ ارزشی برخوردار نیستند و انجام این کار با یک گام به پایان میرسد که شما میتوانید آن را مدیریت کنید. با این حال هیچ وقت نخواهید توانست همه چیز را به خوبی مدیریت کنید. اشتباه اجتنابناپذیر است و مهم است که این را تشخیص داده و این بخش از زندگی را بپذیرید. خبر خوب، همانطور که قبلا هم اشاره کردم، این است که بیشتر یادگیری با ایجاد اشتباه بهوجود میآید بهطوریکه هیچ پایانی برای یادگیری اینکه چطور یک بازی را بهتر بازی کنیم وجود ندارد، فرصتهای بیشماری برای ساختن موفقیت وجود دارد.
ارسال نظر