جوردی مستره معاون باشگاه ورزشی بارسلونا

ماهیت واقعی یک فرد نمی‌تواند از شخصیت حرفه‌ای او جدا باشد؛ چه در یک شرکت کالای لوکس کار کند، چه در ورزش و چه در حوزه‌های دیگر. شخصیت افراد به‌رغم تلاش برای پنهان‌سازی یا تغییر آن، در نهایت خود را نشان می‌دهد. این موضوع را در فوتبال حرفه‌ای هر روز می‌بینیم و شخصیت‌های مختلف با هم در تضادند: بازیکنان ستاره‌‌ای که غرور زیادی دارند و می‌خواهند تیم‌شان همیشه حول آنها بچرخد؛ بازیکنانی که با توپ غوغا می‌کنند، اما بیرون زمین افراد سرسختی هستند؛ بازیکنانی که در اتاق رختکن هم مثل رهبران رفتار می‌کنند، نه فقط داخل زمین؛ بازیکنان بدون حاشیه‌ای که چندان توجه رسانه‌ها را جلب نمی‌کنند، اما در کار تیمی بسیار ارزش دارند.

این موضوع در هر شرکت بزرگی که انواع شخصیت‌های مختلف در آن حضور دارند، مصداق دارد. هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که جان گالیانو در صنعت مد یک نابغه است، اما شغلش تحت تاثیر زندگی شخصی و ماهیت پرحاشیه شخصیتش قرار گرفته است. به همین دلیل است که هنگام استخدام کارمندان جدید در سازمان، علاوه‌بر فاکتورهای حرفه‌ای، باید شخصیت او را نیز ارزیابی کرد.

باشگاه بارسلونا هنگام برنامه‌ریزی برای جذب یا ترانسفر یک بازیکن این موضوع را مد نظر قرار می‌دهد. بنابراین ما فقط به سوپراستار بودن بازیکن نگاه نمی‌کنیم. واحد دیده‌بانی ما برای به دست آوردن اطلاعات مشخص از شخصیت افراد، بررسی‌های گسترده‌ای در مورد سوابق بازیکنان انجام می‌دهد که شامل بررسی خانواده، دوستان، مربیان قبلی، هم‌تیمی‌های سابق، مدیران سابق و غیره می‌شود.

اگر بازیکن انتخابی تصمیم بگیرد به باشگاه بپیوندد، باید از منشور اخلاقی داخلی باشگاه تبعیت کند. همه این تلاش‌ها برای انتقال ارزش‌های سازمان صورت می‌گیرد.

به همین دلیل، شاید مدیران دیور باید تا حدی خودشان را مسوول افول رفتاری جان گالیانو بدانند: آیا آنها از مدت‌ها قبل رفتار او را زیر نظر گرفته و با آن برخورد کرده بودند؟ آیا کمک کرده بودند عادت‌های خوب را در خود پرورش دهد؟

مسوولیت اجتماعی فقط محدود به تامین نیازهای حرفه‌ای و مادی کارمندان نیست، بلکه کمک به توسعه زندگی آنها را نیز شامل می‌شود. این موضوعی است که ما به‌طور خاص در سطوح پایین‌تر باشگاه و در مورد بازیکنان جوان‌تری که جای رشد دارند، رعایت می‌کنیم. در این مرحله و برای انتقال ارزش‌های باشگاه، مربیان، پرسنل آکادمی آموزشی، مدیران و بقیه کارمندان همگی نقشی کلیدی بازی می‌کنند. بازیکنانی که جذب می‌شوند، علاوه‌بر آموزش‌های ورزشی، آموزش‌های اخلاقی نیز دریافت می‌کنند.

مسلما، سیاست‌های جذب بازیکن در هر باشگاهی متفاوت است، همان‌طور که در هر شرکتی سیاست‌های جذب نیرو فرق دارد. به عنوان مثال، اگر یک شرکت برای کسب نتایج مثبت در کوتاه‌مدت تحت فشار باشد، استراتژی استخدام کوته‌بینانه‌ای به‌کار می‌گیرد و از اسامی بزرگ که اثرات آنی برای شرکت ایجاد می‌کنند، استفاده می‌کند، درحالی‌که اثرات جانبی شخصیت آنها را بر دیگر بخش‌های تیم نادیده می‌گیرد.

از طرف دیگر، اگر استراتژی استخدام شرکت به صورت میان‌مدت یا بلندمدت طراحی شده باشد، استخدام‌کننده‌ها ترجیح می‌دهند روی افرادی حساب کنند که به خوبی با دیگران همکاری می‌کنند و نتایج پایدار برای شرکت به همراه دارند. تجربه ما در ورزش نشان داده که این رویکرد بهترین کارآیی را دارد.